گزارش دریافتی
بخش نظامی حزب الله لبنان
جاده صاف کن امریکا و ناتو شد

مردم لبنان به همان اندازه که مقابله با اسرائیل راضی بودند، از جنگ خانگی وحشت دارند و به همین دلیل حوادث روزهای اخیر ضربات مهمی به اعتبار حزب الله دراین کشور زد. بسیاری از لبنانی ها اکنون به این نتیجه رسیده اند که جمهوری اسلامی قصد سلطه بر لبنان را دارد و نسبت به این مسئله بسیار حساس اند. حتی دستگیری شماری ایرانی در هفته های اخیر در لبنان که با واکنش منفی مردم روبرو شده بود، حالا بعنوان اقدام بموقع و درست دولت سینیوره ارزیابی می کنند و عرصه برای لبنانی های ایرانی تباری که مرتب به ایران می روند و می آیند نیزد تنگ شده است. این گروه از ایرانیان از زمان امام موسی صدر در لبنان بوده اند.

جنگ در لبنان، علیرغم موافقت نیروهای نظامی حزب الله برای تخلیه خیابان های بیرون و پایان سنگربندی در غرب بیروت، درحال گسترش است. این گسترش شامل حال طرابلس شده است. این احتمال که اختلاف نظر بین نظامی ها و سیاسیون حزب الله بر سر حوادث نظامی روزهای اخیر بالا بگیرد هست و به همین دلیل گزارش زیر که نقل از منابعی در داخل لبنان است و دراختیار پیک نت قرار گرفته خواندنی است:

نصرالله از جنس آنهائی نیست که در ایران از حزب الله حمایت می کنند. اتفاقا حامیان حزب الله لبنان در جمهوری اسلامی چندان هم از نصرالله خوششان نمی آید، اما فعلا چاره ای ندارند زیرا او در میان مردم لبنان یک چهره ملی است. تعهد او نسبت به همکاری با ملیون و چپ های لبنان در یک جبهه مشترک، از جمله دلائل نارضائی جمهوری اسلامی از نصرالله است. همان ها که در جمهوری اسلامی خودشان هم چشم دیدن یکدیگر را ندارند، چه رسد به همکاری با دیگران.

در جمهوری اسلامی بیشترین ارتباط و حمایت از فرماندهان نظامی حزب الله صورت می گیرد. در حزب الله نیز دو جریان حاکم است. یک جریان فرماندهان اند و جریان دیگر سیاسیون و خود نصرالله. جریان اول سیمش روی سیم جمهوری اسلامی است و به کمک هائی وابسته است که بصورت نظامی و غیر نظامی از ایران می رسد وجریان دوم می داند که این وابستگی با واکنش در میان اعراب روبروست و در خود لبنان نیز مردم از این وابستگی بدشان می آید. بنابراین نصرالله سعی می کند در چارچوب شرایط داخلی  و بصورت ملی حرکت کند. این نارضائی مردم لبنان را در جریان حوادث چند روز اخیر در غرب بیروت، پس از برکناری فرمانده امنیتی فرودگاه بیروت می شد به عیان دید. یعنی مردم جنگ با اسرائیل را درک کرده و از آن حمایت می کردند اما جنگ داخلی و برای کسب قدرت در داخل کشور را نه. شاید درگیری اخیر در غرب بیروت به نوعی تقابل دو گروه در داخل حزب الله هم بود و فرماندهان نظامی حزب الله آتش بیار معرکه شدند و نصرالله به دلیل مخالفت و وحشت مردم از جنگ خانگی چندان با آن موافق نبود. درگیری اخیر به اعتبار نظامی حزب الله درداخل لبنان لطمه جدی زد و شایعات مربوط به وابستگی حزب الله به جمهوری اسلامی را تائید کرد. مسئله ای که نصرالله با توجه به واکنش و حساسیت منفی مردم بشدت از آن پرهیز دارد. این احتمال که برکناری فرمانده فرودگاه  نیز در اصل یک بازی سیاسی برای به صحنه کشاندن افراد مسلح حزب الله و نشان دادن خطر آنها به مردم بوده باشد قوی است. همین احساس وابستگی به خارج را مردم متوجه سعد حریری می کردند و او را عامل انگلیس و سعودی می دانستند. با حرکت اخیر نظامی حزب الله او نیز تا حدودی تبرئه ملی شد.

اشغال غرب بیروت نتیجه دیگری هم داشت و آن مصمم شدن امریکا و ناتو برای دخالت مستقیم در لبنان است که حوادث روزهای اخیر در نوع خود توجیه تصمیم امریکا و ناتو به دخالت در لبنان شده است.

ماجرای برکنار فرمانده فرودگاه بیرون و واکنش شتابزده حزب الله در عین حال ثابت کرد که این فرودگاه پل انتقال پول و سلاح بوده است. مسئله ای که دولت لبنان یقین داشت با این برکناری واکنش حزب الله را برخواهد انگیخت و احتمالا با همین هدف نیز دست به این کار زد تا افکار عمومی را آماده دخالت ناتو در لبنان کند. در ماجرای اخیر وابستگی نیروی نظامی حزب الله به جمهوری اسلامی ثابت شد و این نیز می تواند در چارچوب همان بازی زیرکانه ای باشد که طراحی شد تا برای مردم هر چه بیشتر حزب الله را وابسته به ایران بدانند تا بتوان برای کوتاه کردن دست خارجی از لبنان، دخالت خارجی دیگر را توجیه کنند. این ماجرا اعراب منطقه را نیز بیش از پیش قانع ساخت که دست جمهوری اسلامی در لبنان بند است و برای قطع آن چاره ای عربی باید کرد. اجلاس فوق العاده وزرای خارجه اعراب در قاهره جز برای بررسی همین مسئله نیست.

پیش از برکناری فرمانده فرودگاه بیروت شماری از ایرانیان در لبنان دستگیر شده بود. به بهانه عکسبرداری مخفیانه از خانه ولید جنبلاط. محاصره خانه جنبلاط در روزهائی که غرب بیروت را حزب الله اشغال کرده بود، به جنبلاط نیز چهره ای ملی و مظلوم بخشید. او در آستانه وقایع اخیر در یک سخنرانی بشدت به جمهوری اسلامی باتهام دخالت در لبنان حمله کرده و خواهان اخراج سفیر جمهوری اسلامی از لبنان شده بود.

حالا، بوش خود را آماده گرفتن ماهی از این آب گل آلود شده می کند. او روز 15 ماه می قرار است در شرم الشیخ با سینیوره نخست وزیر لبنان ملاقات کرده و حمایت امریکا از وی را به او ابلاغ کرده و آمادگی امریکا و ناتو را برای دفاع از لبنان در برابر حزب الله و جمهوری اسلامی و باصطلاح استقلال آن به اطلاع او برساند و توافق دولت و پارلمان لبنان را برای گام های بعدی بدست آورد. کسانی که در روزهای اخیر در میان مردم لبنان بوده اند این خبر را تائید می کنند که مردم می گفتند جمهوری اسلامی می خواهد بیروت را تصرف کند. این که چه دست هائی به این تصور و پخش آن در میان مردم دامن می زدند معلوم نیست . اما در واقعیت آن تردید نکنید. این اطلاع و شناخت قدیمی که تاکنون میان نیروهای سیاسی وجود داشت حالا بصورت وسیع در میان مردم و بعنوان یک خطر برای استقلال لبنان پخش است: خیلی از افراد نظامی حزب الله لبنان ایرانی هائی هستند که در زمان امام موسی صدر در لبنان با لبنانی ها ازدواج کرده و در جنوب مانده اند. آنها به دلیل همین تبار ایرانی خود، بی وقفه به ایران سفر می کنند و پل تهران – حزب الله شده اند.