ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

مهار احمدی نژاد را
قبل از فاجعه باید کشید!
شهید ثالث

 
 
 
 

 

آقای شهید ثالث در وبلاگ خود با نام "شهیر" تحلیلی پیرامون رویدادهای هفته گذشته لبنان نوشته و سپس رسیده است به ایران و دولت احمدی نژاد و شخص خود وی. در بخشی از این مقاله تحلیلی که مربوط به ایران است آمده:

 

« برای حکومت ایران در جبهه خارجی همه چیز گل گونه و زیبا بنظر می رسد اما ضربه نه از بیروت، نه از بغداد و نه از فلسطین بلکه از تهران وارد خواهد شد.

در عین حال که اوضاع نابسامان اقتصادی و گرانی بخش دردناکی از زندگی قشر کم درآمد بخصوص حقوق بگیران را تشکیل می دهد، احمدی نژاد حرفها و حرکات عجیبی از خود بروز می دهد که با مخالفت حتی بخش بزرگی از روحانیون روبرو می شود. اتکاء احمدی نژاد بر "قدرت بی حد و حصر جریانی" که وی را بر سر کار آورده باضافه "موفقیت هائی که بخصوص در زمینه مسئله هسته ای" نصیب او شده باعث گردیده وی دچار نوعی اوهام و خود بزرگ بینی مفرط شود. حرکات غیرعادی و حرفهای اولترا افراطی او کاملا سایه سنگین خود را بر سیاست های دولت انداخته است.

تصمیم گیری اخیر وی در مورد نرخ بهره به اعتقاد بسیاری از کارشناسان از جمله مظاهری رئیس کل بانک مرکزی که بطور کم سابقه ای از خود مقاومت نشان می دهد موج جدیدی از گرانی را پدید خواهد آورد اما تا این لحظه وی با ایمان راسخی که به اعمال و افکارش پیدا کرده پشت این تصمیم ایستاده است. کنار گذاشته شدن دانش جعفری نیز حکایت از یک اصطکاک دائم بین او و احمدی نژاد می کرد. احمدی نژاد طی سخنانی می گوید: "آقای وزیر اقتصاد به قول خودش ۵/٢ سال مقاومت کرد و سیاست ها را اجرا نکرد." سیاست چه کسی را؟ سیاست اقتصادی کشور را چه کسی تعیین می کند؟ کدام شورا و نهاد است که بطور واقعی سیاست های اقتصادی کشور را تعیین می کند؟ مملکتی که وزیر اقتصاد دارد و گروههای کاری دارد، باید نظر رئیس جمهوری را که این روزها هر جمله اش موجی از حیرت را پدید می آورد اجرا کند؟ این عین کلمات آقای احمدی نژاد است: "در موضوع تورم جلسه ای با سران مجلس داشتیم و توضیح دادیم که به خاطر قیمت نفت، رکود اقتصادی و توطئه غربیها اتفاقاتی دارد می افتد که لازم است مواد ضروری روزمره مردم را تامین کنیم." دقت کنید مطلب از اینجا عجیب می شود: "گروه مشترکی دو ماه کار کردند و تصمیم گرفتند برای کنترل این جهش قیمت (تورم) لایحه دو میلیاردی به مجلس بدهند. در دولت به وزیر بازرگانی گفتم دو میلیارد زیاد است و با بحث هائی که شد به یک میلیارد و دویست رساندند." یعنی آنهمه مطالعه و بررسی و نتیجه گیری نهایتا به اینجا می انجامد که به دستور رئیس جمهور معامله روی یک و دویست بسته می شود!

دو عامل فوق شکل گفتمان احمدی نژاد را بکلی از حالت سیاسی خارج نموده و باعث ایجاد توهم برخورداری از استعداد خارق العاده مدیریتی در آقای احمدی نژاد شده. نه تنها در عرصه سیاست بلکه اقتصاد و دین و جامعه و مسائل بین المللی، وی خود را صاحب نظر و ژرف اندیش و از همه بدتر آینده بین می داند.

احمدی نژاد با دفع هر صدای مخالف و با بستن دایره اطرافیان خود به بهانه تشکیل یک جمع هماهنگ بزرگترین خطا را در زمینه تصمیم گیری گروهی مرتکب شده است. چنانکه در مقاله ای با عنوان "ماجرای سفینه کلمبیا و محمود احمدی نژاد" به تفصیل بیان کردم گروهی که در جمع خود هیچ فکر و صدای مخالفی را نپذیرد، دیگر گروه نیست، بلکه همه جمع به یک "ذهن" و به یک "فکر" و به یک "دهان" تبدیل می شوند. در غیاب افکار متضاد و برخورد آراء یکی می گوید و بقیه سر تکان می دهند بدون اینکه صدای مخالف بتواند نقاط ضعف یک طرح و یا یک ایده را بر ملا کند.

احمدی نژاد در فضای وهم آلودی بسر می برد و به آنچه که می گوید با همه وجود اعتقاد دارد و خطر در همین جاست. او صمیمانه معتقد است که در پشت آمدن ناوگان آمریکا به منطقه برخلاف آنچه که بسیاری تصور می کنند که "آمدن نفت رو ببرند و منطقه رو بچاپن" واقعیت دیگری نهفته و آن این است که قرار است دستی از غیب درآید و برای مقابله با این وضعیت است که این نیروی عظیم نظامی عازم آبهای مجاور ایران و عراق شده است.

قریب الوقوع بودن ظهور حضرت مهدی (ع) از نظر او آنچنان روشن و واضح است که به طلاب نصیحت می کند که "حرکت آخر آغاز شده است. ما باید داخل ایران را سریع جمع و جور کنیم و به مسئولیت های جهانی انقلاب بپردازیم." عجیب اینجاست که از آغاز انقلاب تا کنون نه رهبران دینی کشور و نه رهبران سیاسی هرگز تا پیش از احمدی نژاد این گونه بینش و گویش را نه در جامعه بکار بردند و نه تشویق کردند و نه از آن فراتر کشور را ملزم به برنامه ریزی بر اساس آن باور دانستند.

چنین فضای فکری و ایمان راسخ به اینکه آمریکائی ها با این "تحلیل" به اینجا آمده اند و اینکه "حرکت آخر آغاز شده است" چه محلی برای حرکت به سمت صلح و همزیستی مسالمت آمیز باقی می گذارد؟ احمدی نژاد با ایمان به نیروی فکری خود که آنرا منبعث از اعتقادات خود می داند کمترین سخن مخالفی را بر نمی تابد و علت رکورددار بودن دولت نهم در زمینه تعویض وزراء هم دقیقا همین است. جریان برخورد با لاریجانی و فشار بر برکناری او که به نظر من نقطه عطفی بود و سپس اظهار نظر آقای دکتر حسام الدین آشنا، در همان زمان وضعیت سیاسی امروز کشور را ترسیم نمود.

دکتر آشنا از نظریه پردازان و متفکران و تحلیل گران نظام و فردی که نقش برجسته ای در راه اندازی تلویزیون پرس تی وی (Press TV) داشته است در وبلاگ شخصی خود نوشت، (این سخن ظاهرا از وبلاگ ایشان حذف شده است): "من فکر می کنم استعفای آقای دکتر لاریجانی دلائل ساده ای دارد. ایشان تا بحال فکر می کرد رئیس دبیر (یعنی رئیس لاریجانی) رهبر است، حالا متوجه شد رئیس شورا (احمدی نژاد) رئیس دبیر هم هست." در این سخن آقای دکتر آشنا بسیار نکته ها نهفته است.

اگر به گفته های خود آقای احمدی نژاد استناد کنیم بدلیل رکود اقتصادی و توطئه غربیها کشور شرایط اقتصادی سختی را تجربه می کند. باین ترتیب در کنار پارامتر تورم جهانی محصولات غذائی قاطعا باید گفت فشار بر سیستم بانکی ایران از سوی آمریکا (خرید کالا از طریق واسطه ها) و نیز تهدیدات دائمی آمریکا که فضای امنیت اقتصادی را بکلی از کشور بازستانده شرایط "رکود تورمی (Stagflation)" را در ایران بوجود آورده است. بحث بر سر این نیست که دست و پا بسته اسیر خواستهای سلطه طلبانه آمریکا شویم، اما دنیای سیاست عینا همانند دنیای تجارت محل معامله است.

واقعیت اما اینست که تصمیمات، سخنان و موضع گیری های آقای احمدی نژاد با الهام از نگاه خاص دینی او با هر گونه پراگماتیسم و مصلحت گرائی بیگانه است و در صورت مهار نشدن این روند خواهیم دید که بطور برگشت ناپذیری کشور به دست اندازهای جدی اقتصادی و سیاسی در خواهد غلتید.(اصل این مقاله را می توانید از اینجا بخوانید. عنوان بالا نیز از پیک نت است.)