دستگیری خدیجه مقدم،
از فعالان حقوق زنان در جمهوری اسلامی و اتهامات و ادعاهائی که
مقامات دستگیر کننده وی طرح کرده اند، فصل جدیدی از شیوه
برخورد امنیتی با فعالان کانون های مدنی می تواند باشد.
تا حالا می ریختند، می
گرفتند و یا احضار و بازداشت می کردند، اما اکنون برای نخستین
بار یکی را دستگیر کرده اند و می گویند دوستانت را بگو و یا
"لو" بده! و تا وقتی لو ندهی در زندان می مانی.
1- با این کار می
خواهند اولا به فعالیت زنان جنبه کار مخفی و زیر زمینی بدهند.
2- با گرفتن اسامی و
دستگیری بقیه می خواهند بی اعتمادی را در میان اعضای کانون ها
و از جمله فعلان جنبش زنان بوجود آورند تا یکدیگر را متهم به
"لو" دادن هم کنند.
3- از این به بعد،
وقتی قرار می شود در یکجا جمع شوند بترسند که یکی بقیه را لُو
بدهد!
4- در دادگاه اولین
نفری را که دستگیر کرده اند مثل مدعی العموم وارد صحنه کنند تا
درباره بقیه ای که جمع شده بودند اعترافات بکند!
این شیوه جدید امنیتی
است که با دستگیری خدیجه مقدم در پیش گرفته اند.
در واقع با دستگیری
خدیجه مقدم، کلید این طرح را زده اند و قطعا با شناخت و تحلیل
آن باید چاره ای برای خنثی سازی آن یافت، که نخستین چاره
اندیشی همین رسوا سازی و رو کردن دست طراحان است.
خدیجه مقدم همان
روز اول دستگیری و با اعتراض و تعجب از ماموران می پرسد: چرا
اسامی کسانی که به خانه من آمده اند را از من می خواهید؟ شما
که همه را می شناسید و میدانید چه کسانی به خانه من آمده
بودند، اگر نمی دانستید که برای دستگیر من نمی آمدید!
درهمان خبرهای اولیه
مربوط به این دستگیری بدیع نیز مقامات امنیتی به خانواده
خدیجه مقدم گفته اند: او همکاری نمی کنند و اسامی دوستانش را
نمی گوید و به همین دلیل در بازداشت می ماند! |