حسن روحانی دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی
و نماینده کنونی رهبر دراین شورا، بدنبال انتشار گزارش جدید
آژانس انرژی اتمی با خبرگزاری مهر مصاحبه کرد.او دراین مصاحبه
گفت:
برنامه فناوری
صلح آمیز انرژی هسته ای ایران
ازسالهای آخر دولت مهندس موسوی شروع و در
زمان دولت آقای هاشمی همه ابزار
لازم برای این فناوری تمهید شد. همچنین
با اقدامات و تلاش های زیادی که در
این زمینه انجام شد در زمان دولت آقای
خاتمی ما توانستیم سانتریفیوژ را با
امکانات داخلی بسازیم.
در سال 81 به نقطه بسیار مطلوبی رسیدیم،
یعنی این سال سالی
بود که ما دستگاه سانتریفیوژ را خودمان می
ساختیم و در زمینه غنی سازی نیز
در یک پایلوت کوچک موفق شدیم با
سانتریفیوژهای بومی خود به غنی سازی
اورانیوم بپردازیم. اصل کار ما یک
کار درست وقانونی بوده، این هم که غرب
می گوید ایرانی ها مخفی کاری کردند
وخلاف قانون عمل کردند، حرف نادرستی
است. ما مخفی کاری نکردیم زیرا ما
اگر می خواستیم مخفی کاری کنیم چرا
ابتدا پیشنهاد خرید سوخت اورانیوم
را به غربی ها و بعد از آن به روسیه و
چین دادیم . در حقیقت ما دور دنیا
را زدیم تا این امکانات را به ما بدهند
ولی وقتی دیدیم که این امکانات را
که حقمان بود از ما دریغ کردند ما هم با
دانشمندان ومتخصصین داخلی این کار
را با مشکلات فراوان انجام دادیم.
فرق ما با
کشورهای اروپایی ویا کشورهایی همچون
ژاپن، برزیل،هند وپاکستان چیست؟ اینها
می خواهند غنی سازی کنند وما هم می
خواهیم غنی سازی کنیم. این همه فشار به
جمهوری اسلامی ایران واقعا ناروا
وظالمانه است. بردن پرونده هسته ای
کشورمان به شورای امنیت ناحق بود و
ادامه اش هم ناحق است.
اینکه دنیا بخواهد برای
فعالیت یک رآکتور ما در تهران که
کار پزشکی انجام می دهد و موادی را تولید
می کند که کاربرد پزشکی هسته ای
دارد و برای درمان عده ای از مردمی که
سرطانی و یا غیر سرطانی هستند به
کارمی رود، به کشورمان فشار بیاورد کار
ناصحیح و غیر انسانی است. ما باید
به آژانس می گفتیم که رآکتور تهران سوخت می خواهد
و طبق قانون آژانس هم آنها موظفند
که سوخت را بخرند و به ما بدهند. ما فقط
باید پول بدهیم نه چیز دیگر. در
اینجا اشکالی به وجود آمد که این اشکال
متاسفانه از داخل کشورهم شروع شد .
یعنی حرفی زده شد مبنی براینکه ما
اورانیوم 3.5 درصد را در ازای
دریافت اورانیوم 20 درصد بدهیم. این حرف غلط
و نادرست غربی ها را به طمع انداخت.
گفتند چه حرف خوبی است که می خواهند
3.5 درصد را به ما بدهند و ما هم 20
درصد را به آنها بدهیم. و خوشحال تر
شدند وقتی که دیدند با محاسبه ای می
توانند هر کاری که ما در این سه چهار
ساله برای غنی سازی اورانیوم در
کشور انجام دادیم محصولش را از دست ما
بگیرند. یعنی در حقیقت یک تعلیق سه
چهار ساله غیر آشکاری را بر ما تحمیل
کنند و بالاتر آنکه مواد هسته ای را
هم از ما بگیرند چون متاسفانه برخلاف
مقررات نمی گذارند مواد هسته ای
وارد کشور ما شود.
باید همه تلاش خود را به کار ببندیم که در
این وادی
وارد یک گرداب
خطرناک جدید نشویم. تحریم ها و فشارهای اقتصادی به هر
حال
نتیجه اش فشار به مردم است درحالی که عده
ای می گویند که تحریم ها خیلی
خوب است و اثری ندارد. به هر حال
تحریم یعنی جلوی آزادی فعالیت کشور را
گرفتن. هر تحریم ما را محدود می
کند. چرا ما باید بپذیریم، فعالیت آزاد
تجاری وفنی حق ما است چرا باید از
آنها محروم شویم. چرا از سرمایه گذاری،
تکنولوژی ومواد لازم باید محروم
شویم.
طبق این قطعنامه ها درحال حاضرهیچ دانشجوی
ایرانی نمی تواند در
رشته های هسته ای در دنیا تحصیل کند،
طبق این قطعنامه ها نمی گذارند هیچ ماده
هسته ای یا چیزهایی که مربوط به آن
می شود وارد کشور شود. همه باید دست به دست هم دهیم
وتلاش کنیم که این مسیر را عوض
کنیم. دیپلماسی در این زمینه خیلی می
تواند تاثیرگذار باشد.آنهائی که
امروز مسئولیت این امر را در کشور بعهده
دارند باید در این زمینه با
مذاکراتی که دارند فعالیت بیشتری را انجام
دهند.
حرفهایی که این روزها زده می شود قطعا یک
جنگ روانی است والا به اعتقاد من
اینقدر بی عقلی وجود ندارد که بخواهند
حمله ای به ایران انجام دهند. این
شایعات بدلیل استقرار سپر دفاعی آمریکا
در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در
روزنامه ها و رسانه های خارجی به راه
افتاده است. |