شهریور 1382، "رجب
صفراف"
مدیر مطالعات ایران معاصر در روسیه، یک کنفرانس خبری- تحلیلی
پیرامون حوادث روز ایران و آینده این حوادث برگزار کرد. او،
برای نخستین بار، بعنوان یک مفسر استراتژیک به نکاتی در ارتباط
با سپاه پاسداران اشاره کرد که امروز، پس از نزدیک به 6 سال و
نیم، بازخوانی این نکات بسیار بموقع است. بویژه وقتی گفته می
شود کودتای 22 خرداد علیه وحدت ملی، علیه اعتبار سپاه و قطع
پیوند آن با مردم صورت گرفت. کودتائی، که یک خیزش ملی برای
حمایت از یک دولت ملی به رهبری میرحسین موسوی که می توانست
بزرگترین مقاومت در برابر امریکا و هر قدرت مداخله گر دیگری را
سازماندهی کند به نابودی کشاند. این کودتا ریشه در فساد
اقتصادی رخنه کرده در سپاه داشت و اینها همان نکاتی است که
صفراف 6 سال و نیم پیش بصورت سایه روشن های نفوذ امریکا در
میان فرماندهان سپاه پاسداران مطرح کرد. مهم نیست که سردار
جوانی و یا سردار عزیز جعفری و یا سردار همدانی و سردارعراقی و
یا امام جمعه های موقت تهران چه می گویند و چه ادعاهائی دارند،
مهم اینست که آن کودتا به چه هدفی خدمت کرد و ریشه های اقتصادی
آن در کجا می توانست باشد. مهم اینست که حاصل کودتای 22 خرداد
در خدمت امریکا بود و یا علیه امریکا و نقش آفرینی های انگلیس
و امریکا در این رویداد ضد ملی را کجا می توان جستجو کرد. به
نتیجه کودتا باید اندیشید!
صفراف در پاسخ به این
سئوال که «از
قرار معلوم، دولت بوش تماس های خود را با ايران قطع كرده و بر
توسل به عمليات نظامی عليه اين كشور پافشاری می كند. آيا
ايالات متحده به ايران حمله خواهد كرد؟» گفت:
- پيشنهاد می كنم اين
موضوع را به لحاظ ساختاری سه قسمت بكنيم، يعنی برخورد كشورهای
جامعه جهانی يا به عبارت دقيقتر قسمت غربی آن با ايران؛ اوضاع
كنونی ايران و مواضع روسيه در قبال سناريوهای احتمالی.
برخورد كشورهای غرب نسبب
به ايران، عمدتاً با توجه به برخورد ايالات متحده با ايران
تعيين می شود.
اوضاع فعلی ايران ساده
نيست. گاهی طيف های قدرت با هم موافق نيستند، عدهای با آهنگ
اجرای اصلاحات و عده ای با سطح زندگی در كشور موافق نيستند. در
سالهای اخير مسأله بيكاری جوانان، حقوق و آزادی های انسانی و
بخصوص آزادی بيان در ايران بسيار جدی شده است. اين عوامل در
جامعه تشنج ايجاد كرده است.
مقامات ايالات متحده به
يك مركز علمی پژوهشی به نام “شورای آتلانتيك” مأموريت داده اند
به بررسی دورنمای سرنگونی رژيم فعلی ايران بپردازد. از جمله
اهداف آن، بررسی اوضاع از اين نظر است كه آيا در ايرانی كه
فساد و رشوه رايج است می توان به نهادهای نظامی و انتظامی
رشوه داد؟
طبق اطلاعات كنترل نشده
از منابعی مورداعتماد، حدود 500 ميليون دلار به اين هدف اختصاص
يافته است. در ميان نهادهای نظامی هستند افرادی كه نميتوانند
از اين وسوسه چشم بپوشند؛ چرا كه كشورهای غربی هم اكنون در
ايران در اين زمينه كار بزرگی انجام می دهند و ممكن است جهان
در آستانه تغيير اوضاع ايران قرار گرفته باشد.
بعيد نمی دانم كه كاری
كه اكنون در ايران در جهت رشوه دادن به مقامات بلندپايه ايرانی
در نهادهای دولتی و نظامی انجام می گيرد، اوضاع را به نحوی تحت
تأثير قرار دهد.
مقامات ايرانی همانند
مقامات هر كشور جهانی امكان كنترل همه تازه واردان را كه چه
كسی، چه وقتی و با چه هدفی وارد ايران شده اند ندارند. اما
معلوم است كه اين گروه هم اكنون در ايران هستند و چند ماه است
كه به فعاليت خود ادامه می دهند. همچنين معلوم است كه تماس
هايی در جهت رشوه دادن به رهبران عالی مقام نهادهای نظامی
ايران برقرار شده
و تا آنجايی كه ما اطلاع داريم، نتايج اوليه در اين زمينه حاصل
شده است.
- شما به گروه اعزامی
اطلاعاتي- تخريبی آمريكايی در ايران اشاره كرديد. شما اين
اطلاعات را از كجا داريد و آيا ميتوان به اين اطلاعات اعتماد
كرد؟
- اطلاعات از منابع
مختلفی كه مورد اعتماد ما هستند دريافت می شود. ما در حال حاضر
مشغول كنترل ادامه اطلاعات از اين منابع هستيم. ما كوچك ترين
شكی نداريم كه چنين كاری چند ماه است كه ادامه دارد و نتايج
معينی ميدهد. فكر ميكنم يك ماه بعد كنفرانس خبری جديدی تشكيل
شود كه در جريان آن اطلاعات كنترل شده و موثق درباره اينكه چه
كسی و با چه هدفی به ايران اعزام شد، چه مسايلی را آنجا حل
ميكرد، با چه كسی در تماس بود و به چه نتيجهای رسيد ارائه
شود. البته اگر تا آن موقع اين سئوالات مبرم باشد.
خبرگزاری “ريا- نووستی"، |