"ولادیمیر ساژین" کارمند ارشد علمی انستیتو خاورشناسی آکادمی
علوم روسیه در مقاله ای که در روزنامه روسی "ورمیا نووستی"
منتشر شد، به نکاتی درباره آینده روابط سیاسی جمهوری اسلامی و
روسیه اشاره کرده است. از جمله:
1- مسکو که خواستار گزینه دیپلماتیک برای حل مسئله هسته ای
ایران است و هرآنچه را که ممکن بود انجام داد تا تهران را به
ضرورت دیالوگ سازنده متقاعد کند و در عین حال از حق آن برای
استفاده صلح آمیز از اتم حمایت کند.
2- در سال 2008 مبادلات تجاری روسیه و ایران بدون به حساب
آوردن همکاری های فنی - نظامی برابر با 3.7 میلیارد دلار بود.
در سال 2009 این شاخص به کمتر از 3 میلیارد دلار رسید. در سال
2008 سهم واردات از روسیه در ایران برابر با 6% کل واردات
ایران بود. این در حالیست که سهم کشورهای اتحادیه اروپا 22%،
چین 15% و امارات متحده عربی 12% است. به نوبه خود واردات از
ایران به روسیه نیز در سطح 0.2% است.
3- در رابطه با مسئله دریای خزر. در اینجا نیز مشکلاتی وجود
دارند. ایران مدعی 20% این دریاست، هرچند که در تمامی
قراردادهای ایران (پرسیا) و روسیه (اتحاد جماهیر سوسیالیستی
شوروی)، سهم ایران کمی بیش از 12% سهم بود.
4- در تاجیکستان نیز که پیشتر روسیه و ایران به توقف جنگ داخلی
کمک کردند، تهران اقدامات خود برای کاستن امکانات روسیه در این
کشور را فعال کرده است.
5- مواضع روسیه و تهران در رابطه با حل مسئله اسرائیل - فلسطین
نیز متفاوت است.
بنابراین روسیه و ایران، پایه های مستحکم کافی ندارند تا روی
آن اتحادی استراتژیک را بنا کنند. در عین حال منطقی بنظر می
رسد که این روابط را "شراکت محتاتاطانه" بنامیم.
طرفداران اتحاد استراتژیک تهران و مسکو معتقدند که هدف اصلی
اقدامات ضدهسته ای علیه ایران، تعویض حکومت روحانی در این کشور
و روی کار آوردن نظامی غربگراست. روسیه از هیچ نظامی در ایران
ترسی نخواهد داشت. در هر صورت هیچگونه ایرانی برای روسیه
خطرناک نیست "حتی با فرض داشتن سلاح هسته ای". روسیه آماده کار
با هر رژیمی در ایران است، چه روحانی و چه سکولار. روسیه در
عمل ویژگی های سنتی، دینی و فرهنگی کشور را برسمیت می شناسد و
در نهایت باید گفت که این انتخاب خود مردم این کشور است. روسیه
تنها بر برسمیت شناختن قوانین، قراردادها، اسناد و مقررات بین
المللی از سوی این کشور اصرار دارد.
البته، همه چیز به مسکو بستگی ندارد. منافعی هستند که خارج از
چارچوب روابط بین کشورها هستند. این شامل تامین امنیت منطقه ای
و بین المللی می شود. صحبت درباره سیاست خارجی و نظامی کشور
است و این که این سیاست تا چه حد مطابق مطالبات امنیتی می
باشد. این بویژه مربوط به عرصه هسته ای می شود. از این رو،
کشورهایی که در راه تحقق برنامه هسته ای گام بر می دارند، باید
خودشان به جامعه جهانی ثابت کنند که فعالیت نظامی ندارند. برای
این کار تماس تنگاتنگ با ارگان های بین المللی، در درجه اول با
آژانس بین المللی انرژی اتمی و با سازمان ملل متحد لازم است.
علاوه بر این در سیاست خارجی قابل پیشبینی بودن و تداوم سیاست
ها لازم هست.
( خلاصه شده از خبرگزاری «ریا نووستی» روسیه، 15 اسفند) |