بخش ها و فرازهای مهم سخنرانی محمد خاتمی در جمع اعضای شورای
رهبری خانه احزاب، بمناسبت آغاز دهه فجر:
در آستانه سالروز حادثهای بزرگ در تاریخ هستیم، حادثهای
بینظیر از لحاظ مردمی بودن و نیزاز نظر اهدافی كه انقلاب ما
داشت هم به
جهت برخورداری از رهبری ممتاز و انقلاب اسلامی تحولی بزرگ در
زندگی
ایرانیان ایجاد کرد.
انشالله امسال مردم با هر گرایش و موقعیتی که
دارند، سی و یكمین سالگرد انقلاب اسلامی را گرامی بدارند و
باید توجه
داشت که این امر متعلق به یك جناح و بخش خاصی از جامعه نیست.
قانون اساسی از جمله دستآوردهای انقلاب است. اینكه امروز
میگوییم قانون اساسی مبنا است، معنایش این نیست كه قانون
اساسی امری مافوق بشری است، بلكه به این معنی است كه با روش
مردمی تدوین و تصویب شده و
مبنای نظام جامعه قرار گرفت.
اگر حرف و
حدیثی وجود دارد در اینست که آیا قانون اساسی درست اجرا میشود
یا
نقض میشود؟
اگر این نقض این قانون توسط جریانها و
گروههاست كه بد است و اگر توسط حكومت است كه بدتر است. اگر
انتقادی هست اینست كه آیا
پاسداری از قانون اساسی درست انجام می شود؟ اگر واقعا همه به
روح قانون اساسی و نص آن برگردیم
میتوانیم جامعهای آرام و رو به جلو داشته باشیم، بحثهایمان
هم در
چارچوب قانون اساسی بكنیم.
مردم ما در طول تاریخ از استبداد بشدت زده بودند و به همین
دلیل با
استبداد و حاكمیت خود كامگان ضدیت داشتند. حاكمیتی که هیچ
نمایندگی از مردم
نداشت و درعصر حاضر نیز حكومت هایی که متكی به مردم نیستند
خود به خود
متكی به بیگانه میشوند.
اسلامی که در جمهوری اسلامی آمده، اسلامی نیست كه
حق مردم را نشناسد؛ آزادیهای مردم را به رسمیت نشناسد وعدالت
را نخواهد. چنین اسلام هیچ سنخیتی با اسلام انقلاب اسلامی
ندارد.
اسلام و جمهوری اسلامی كه ما میخواستیم این نبود كه حكومت تحت
نظارت مردم نباشد.
و اینك ما نیز از انقلاب دفاع می كنیم و اگر اعتراض و حرف
داریم و میگوییم بگذارید حرفمان را بزنیم؛ پاسخ اعتراض مدنی و
انتقاد، فشار و سركوب، زندان و احیانا اعدام نیست. اینها بحران
را افزایش می دهد و تمایل
به خروج از چارچوب ها را تقویت می كند.
انقلاب اسلامی حاکمیت مردم را در قانون اساسی به رسمیت شناخته
است. اصل طلائی 56 قانون اساسی را همه با هم بخوانیم
.
مگرمیشود مردم حاکمیت داشته باشند ولی حكومت برخاسته ازاراده
و خرد جمعی نباشد؟ به همین دلیل هم برای ما انتخابات حیاتی و
مهم است. اگر
حساسیت روی آن نشان میدهیم برای اینست كه انتخابات آزاد و
رقابتی و
صحیح است كه تامین كننده جمهوریت اسلامی نظام ماست و اینكه
واقعا همه
اركان حكومت برآمده از اراده آزاد، آگاه مردم باشند یک امر
فرعی نیست.
مگر جمهوری اسلامی و مردمسالاری بدون وجود احزاب و تشكلها
مردم سالار ممكن است؟ مگر میشود حزب باشد ولی بلندگویی برای
بیان آن
نداشته باشد؟ و نتواند اجتماعات تشكیل دهد؟
باید
اجازه داد در فضایی آرام و مدنی مردم بیایند و معلوم شود
خواستهای اساسی و گرایشهای مردم به كدام سو است؟ و مهمتر از
اینها انتخابات است كه باید
آزاد، سالم و اطمینان بخش باشد.
این خواست
برخاسته از متن انقلاب است. نیاییم بگوییم یك
جریان این را میخواهد و جریان دیگر نمیخواهد، اگر كسی این را
نمی خواهد
به این انقلاب اعتقاد ندارد! اگر كسی این را نخواهد انقلابی
نیست! اگر كسی
این را نمیخواهد به امام و آن كه میزان رای ملت است، اعتقاد
ندارد.
ببینید این روزها چه فضایی ایجاد شده. علاوه بر فشار و
برخوردهای خشن و بازداشتها؛ فضای تهمت و اتهام هم هست و این
كه از یك طرف
محدودیتهای شدید برای صحبت كردن و ارتباط برقرار كردن با مردم
وجود دارد
و از طرف دیگر کسانی كه معتقدم با دروغ پردازیها، اتهام
زدنها؛ جامعه را
به سمت خشونت جولان می دهند، خشونت
كوری كه خدا میداند كه عاقبتش چه خواهد شد آزادی مطلق دارند.
مسائل اجتماعی با فشار و سخت گیری حل نخواهد شد. نمی شود
گفت هر كس اعتراض دارد برانداز است و با او باید با سختی رفتار
كرد.
معتقدم با برانداز هم نمیشود هر رفتاری را كرد. چقدر
خوب بود همه عزیزانی كه امروز در زندان هستند در جمع ما بودند
و همه با هم
در راهپیمایی 22 بهمن شركت می كردیم.
ما قانون اساسی و
اسلام را میخواهیم، ما میخواهیم رهبری كه در چارچوب قانون
اساسی جایگاه
مهمی دارد؛ رهبر همه كشور و همه مردم باشد.
هر
روش، سیاستی و هر جریان و جناحی كه بخواهد اسلام ،امام و
انقلاب و رهبری
را پائین بكشد، كه ایشان فقط تعلق به یك جناح خاص داشته باشد،
هم جفا به
امام و انقلاب کرده و هم به اسلام.
اگر سیاستها و رفتارهایی وجود دارد كه این تلقی در جامعه پدید
می آید باید این سیاستها و روش ها عوض شود.
كدام دستی است كه ضدیت با همه
چیز دارد و سعی میكند خواست های نادرست خود را پشت سر مقدسات
پنهان بكند و
در واقع امام، رهبری و نظام را در مقابل جریانات قرار دهد؟
اوست که با
انقلاب دشمنی میكند نه ما.
بعضیها ولایت
دارند كه به دروغ بگویند فلانی نامه نوشته؛ در نامه فلان چیز
آمده. اصلا نه
كسی از محتوای آن خبر دارد و نه اصلا چنین چیزهایی وجود داشته.
بعد همانها
میخواهند با جوسازی فضا را به گونهای جلوه دهند که افرادی که
این
افتخار را داشتند که مورد توجه مردم بودهاند با هم اختلاف
دارند و بگویند
که اینها با هم اختلاف دارند كه اصلا این طور نیست.
اینها روشی غلط یا شیطنت آمیزی است، با هدف مایوس کردن مردم؛
تا
بگویند چهرههایی كه مورد توجه مردم بودهاند، مردم را جا
گذاشتهاند و به
آنها پشت كرده اند كه چنین چیزی نیست.
مردم حق دارند
اعتراض كنند، حق دارند اطمینان داشته باشند كه رای آنها موثر
است، مردم حق
دارند كه آزادی مطلوب و معیشت خوب داشته باشند. آیا حالا واقعا
این طوری
است؟ امروز بسیاری از مشكلات اجتماعی، اقتصادی، معیشتی و وضع
زندگی ناگوار
مردم و آینده نگران كننده كشور پشت وضعیت سیاسی پنهان مانده
است. اموری كه
خود میتوانند منشا بحرانهای بزرگ اجتماعی شود.
چرا به برنامه چهارم عمل نشد؟ چرا حتی گزارش كار
به مجلس داده نشد؟ چرا به جانب اهداف چشم انداز حركت نكردیم؟
چرا زندان؟ چرا فشار؟ چرا زدن و بستن؟ و خیلی چراهای دیگر!
در
این مملکت هر كس كه حاضر است در چارچوب قانون اساسی زندگی كند،
باید از
حقوق مدنی و شهروندی برخوردار باشد و به جرم ابراز عقیده،
گرایش و نقد
نمیشود با او برخورد كرد.
ما
هیچگونه ساختار شکنی و خشونت را تائید نمیکنیم و خدا کند که
با مردم هم
با خشونت رفتار نشود. |