سرکوب، بازداشت و زندان فله ای فعالان سیاسی و
روزنامه نگاران و دانشجویان، دادگاه های نمایشی، اعدام و اعمال
مجازات های
سنگین و ایجاد فضای امنیتی راهکار مناسبی برای مهار آنچه رخ
داده و می دهد
نیست. تمکین به خواست ملت و به رسمیت شناختن حقوق آنان راه
خروج از بحران
موجود است. من از مراجع بزرگ تقلید و علمای اعلام و حوزه های
علمیه و تمام
رجال و شخصیت های معتبر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و نیز از
عقلای بزرگ قوم
از سر دلسوزی درخواست می کنم تا دیر نشده به دور از مشاجرات
لفظی بی حاصل،
با ارائه طرح های واقع بینانه به داد اسلام و مردم برسند.
مراجع معزز
میدانند که آنچه امروز بر این کشور و مردم می گذرد، چه بخواهیم
و چه
نخواهیم، بنام اسلام و تشیع و روحانیت است. بنابراین هر کس به
اندازه
توانش باید از آبروی اسلام و حقوق مردم دفاع کند. متولیان امر
هم شیوه و
روش خود را عوض کنند و بدانند که نه سکوت و عقب نشینی ما و نه
تهدید و
ارعاب و خشونت آنان مشکل را حل نمی کند.
اکنون که در آستانه
۲۲
بهمن و سالروز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به
رهبری امام هستیم، لازم دانستم ضمن گرامیداشت این روز و ادای
احترام به
شهیدان که استقلال و آزادی را توامان با جمهوری اسلامی طلب می
کردند، به
عنوان خدمتگزاری کوچک که در تمام فراز و نشیب های نیم قرن
گذشته حضور
فعالی داشتم، نکاتی چند را با شما صاحبان اصلی این انقلاب،
نظام و کشور
در
میان گذارم. با این امید که مسئولان محترم مخصوصا
دلسوزان نظام عاقلانه، عادلانه، منصفانه و به دور از حب و بغض
های سیاسی،
جریانی و جناحی به آن توجه نمایند. به ویژه آنکه مهدی کروبی از
لحاظ سن و
سال دیگر در وضعیتی نیست که رفتار او را بتوان با انگیزه های
سیاسی و
رسیدن به پست و مقام و امور دنیوی تخطئه نمود. اگر در پی آن
بودم باید
عافیت طلبی پیشه نموده و افسار اشتر سرکش سیاست ایران را رها و
از حقوق
مردم و آنچه بر ملک و ملت می گذرد سخنی نگویم و دلشاد و سرخوش
از گنجینه
خاطرات گذشته ام آرام و بی دغدغه اندوخته اسلامی و انقلابی و
مردمی پنجاه
ساله خود را در معرض حراج گذاشته و در قبال فروش آن، زندگی
آسوده ای را
فراهم می کردم و مورد احترام ارباب قدرت قرار می گرفتم. ولی
چنین رفتاری
از جوانمردی و مسلمانی به دور است و من حیات و ممات خود را
متعلق به
اسلام، ایران و مردم می دانم. بزرگترین افتخار من این است که
بنده خدا،
فرزند ایران و سرباز مردم بوده و خواهم بود، لذا سکوت و یا
جدایی از مردم
و بی توجهی به منافع ملی را نه تنها جفا دانسته، بلکه با تاکید
بر ارزش های
دینی و آرمان های بلند مردم و امام، متبلور در قانون اساسی به
دفاع از
حقوق شرعی و قانونی و آزادی های مشروع مردم پرداخته وخواهم
پرداخت. این
پیمان ناگسستنی مهدی کروبی با ملت بزرگ ایران است.
اکنون توجه برادران و
خواهران عزیز را به چند نکته مهم جلب می نمایم.
۱-
همه
با هم، آرام و با صلابت در سالروز
۲۲بهمن
که یادآور تجلی باور
دینی و عزم ملی مردم شریف ایران و نقطه عطفی در تاریخ پر
افتخار کشورمان
است، در راهپیمائی شرکت می کنیم. این روز به هیچ گروه خاصی
تعلق ندارد و
روز افتخار و سربلندی تمام ملت ایران است. در این روز می کوشیم
تا
دستاوردها و آرمان های امیدبخش که برخی از آن یا به فراموشی
سپرده شده و
یا به انحراف رفته را با صبر و استقامت و پرهیز از خشونت زبانی
و فیزیکی
مطالبه کنیم. این مطالبات قانونی حق مردم است که در انقلاب
۵۷
عهد مردم و
با جمهوری اسلامی بوده است و این روزها صاحبان قدرت آن را در
صندوق خانه
قدرت پنهان ساخته اند.
۲۲
بهمن در یک کلام روز مردم است. شهید آیت الله
مدرس در ارتباط با پیمان مردم و حکومت بعد از بیان مرتبه ولایت
پیامبر و
معصومین که ماموریت مستقیم الهی دارند به زیبائی می گوید: یک
مرتبه مثل
زمان ما که این طور پیش آمده است آن حاکم و سائس از جانب ملت
است، در این
صورت وظیفه او اجرای دستوری است که ملت به او می دهد و هر
دستوری از تعمیر
بلاد و تامین عباد این ملت … قانون اساسی دستوری است که ملت به
آن شخص می
دهد و آن حاکم و سائس اگر بر طبق آن عمل نکرد ظالم و متعدی و
لازم الرفع
است.
۲-
در حالی به استقبال سالروز
۲۲
بهمن امسال می رویم که دو رکن جمهوریت
و اسلامیت نظام بشدت زیر سوال رفته است. انتخابات ریاست جمهوری
دهم همراه
شد با مهندسی آرای مردم. پاسخ سوال ساده مردم در راهپیمایی
عظیم سکوت
۲۵
خرداد و پس از آن (رای من کو؟) با خشونت و سرکوب مواجه و موجب
شکسته شدن
دیوارهای اعتماد میان مردم و حاکمیت شد. این امر بستری را
بوجود آورد که
میراث امام خمینی و خون بهای شهیدان با بزرگترین چالش سه دهه
اخیر روبرو
گردد. مردم خوب می دانند و مسئولان نیز باید بدانند که راه حل
مشکلات پیش
آمده نه پاک کردن صورت مساله است و نه داغ و درفش. باید مردم
را در امور
کشور و مطالبه حقوق شان جدی گرفت و همراه مردم و در جهت خواست
و منافع و
مصالح آنان حرکت نمود. سرکوب، بازداشت و زندان فله ای فعالان
سیاسی و
روزنامه نگاران و دانشجویان، دادگاه های نمایشی، اعدام و اعمال
مجازات های
سنگین و ایجاد فضای امنیتی راهکار مناسبی برای مهار آنچه رخ
داده و می دهد
نیست. تمکین به خواست ملت و به رسمیت شناختن حقوق آنان راه
خروج از بحران
موجود است. من از مراجع بزرگ تقلید و علمای اعلام و حوزه های
علمیه و تمام
رجال و شخصیت های معتبر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و نیز از
عقلای بزرگ قوم
از سر دلسوزی درخواست می کنم تا دیر نشده به دور از مشاجرات
لفظی بی حاصل،
با ارائه طرح های واقع بینانه به داد اسلام و مردم برسند.
مراجع معزز
میدانند که آنچه امروز بر این کشور و مردم می گذرد، چه بخواهیم
و چه
نخواهیم، بنام اسلام و تشیع و روحانیت است. بنابراین هر کس به
اندازه
توانش باید از آبروی اسلام و حقوق مردم دفاع کند. متولیان امر
هم شیوه و
روش خود را عوض کنند و بدانند که نه سکوت و عقب نشینی ما و نه
تهدید و
ارعاب و خشونت آنان مشکل را حل نمی کند.
۳-
در این روزها مردم، این صاحبان اصلی انقلاب بدلائل متعددی از
جمله
اقتصادی، سیاسی و امنیتی و بویژه بی توجهی به حقوق شهروندی
شرایط سختی را
می گذرانند. انکار این شرایط ، حقیقت و واقعیت را تغییر نمی
دهد، ولو آنکه
نام آن را عده ای “فتنه” و عده ای دیگر “بحران” و یا واژه ای
دیگر
بگذارند. یکی از بزرگترین مشکلات امروز کشور همین انکار مشکلات
یا دلخوش
نمودن به نام های دیگر است. حضرات نه تنها تلاش می کنند معضل
را نبینند و
آن را نپذیرند، بلکه سعی می کنند واقعیت های تلخ موجود را با
شبیه سازی های
ناشیانه و بچگانه وارونه جلوه دهند. فلذا قدمی در جهت علاج آن
بر نمی
دارند. درحالی که از اداره امور ساده کشور درمانده اند، ادعای
اداره امور
جهان را دارند. افزایش مشکلات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اخلاقی
صدای
دوستان و هم پیمانان مجلسی خودشان را درآورده و علیرغم شعار
“عدالت و
مهرورزی و خدمت به بندگان خدا” نابرابری و تبعیض در جامعه موج
می زند.
تبعیض و فساد دولتی بحدی افزایش یافته که بنا بر آخرین آمارهای
بین المللی
کشورمان دراین امر با سقوط معنی داری در رتبه
۱۶۸
کشور دنیا قرار گرفته
است.
۴-
متاسفانه
علیرغم آموزه های اسلام، فضای جامعه آکنده از تزویر،
چاپلوسی، دروغ و رواج مدح و ثنا گردیده است. از یک سو متملقان
پست و از
سویی دیگر افراطی های بی مایه میدانداری می کنند و عرصه را بر
عالمان و
اندیشمندان و عقلا تنگ نموده و بازار تهمت و افترا و هتک حرمت
چنان داغ
شده که ارکان نظام، انقلاب و یاران با وفای امام از باران
گستاخی ها در
امان نیستند. بی هویت های خشک مغز با چشمان بسته و دهان های
باز در کمال
امنیت، بدون پروا مداحی و خودفروشی می کنند و با ایراد تهمت و
افترا عرصه
را بر پاکان و نیکان تنگ کرده که از این آشفته بازار باید به
خدا پناه
برد. به یاد داریم که امام امت نه تنها در حفظ آبرو و شئون
همگان با تمام
وجود مراقبت می فرمود بلکه حتی مدح و ثنای چهره های شناخته شده
و عالی
مقام را بر نمی تافت و نهیب می زد که نفس انسان سرکش و طغیانگر
است. از
این تعریف و تمجید و تعارض ها با من نکنید مبادا وسوسه شده و
باورم شود.
اگر دنبال راه حل اصولی هستیم باید:
•
بر
دهان ثناگویان متملق خاک ریخت و دست و زبان و قلم خشونت گرایان
بی
سرمایه مهار و کنترل شود و بازار دین فروشی و انحصار طلبی طرد
گردد.
•
تمام
اصول قانون اساسی بطور کامل اجرا گردد و حق انتخاب کنندگان و
انتخاب شوندگان در همه انتخابات ها از مجلس خبرگان رهبری گرفته
تا مجلس
شورای اسلامی و ریاست جمهوری رعایت شود. بدعت زشت شورای نگهبان
که تمام
ایرانیان از جمله چهره های شاخص و شناخته شده را به ساتور
نظارت استصوابی
می سپارد باید حذف گردد. میزان باید فقط رای ملت باشد نه گزینش
و مهندسی
آرای مردم بر اساس سلایق عده ای خاص. من مطمئن هستم مردم شریف
ایران با
عنایت به فضای مذهبی قطعا افراد صالح، سالم، متعهد و متخصص را
بر مصدر
امور خواهند نشاند.
•
آزادی
بی قید و شرط زندانیان سیاسی
•
فضای باز مطبوعات و به رسمیت شناختن نقد و نقادی و بازگرداندن
آرامش به دانشگاه ها تحقق یابد
•
فضای
امنیتی و جو پلیسی و محیط رعب و وحشت برداشته شود، در این فضا
بستر وحدت و همکاری نیست.
و صد البته که در این صورت بایدهای فراوانی هم متوجه جریان
معترض که در
حال حاضر از فرط مظلومیت سکوت پیشه نموده اند خواهد بود. هشدار
که مبادا
تمامیت خواهان شما را به ساختار شکنی وادار نموده که این امر
خواست
مخالفان و دشمنان حرکت مسالمت آمیز شماست. رفتن در فضای خشونت
و یا گرفتار
شدن در فضایی که ممکن است خود به نام شما طراحی کرده و مرتکب
رفتاری خلاف
مصلحت و مقررات شوند، خواست سرکوبگران بی منطق است. هشدار که
مبادا عوامل
نفوذی و بیگانگان و اجانب در صفوف شما رخنه نموده و ارزش های
دینی و
اخلاقی و ملی را خدشه دار نمایند. من رسما اعلام می کنم دوستان
و یاران ما
از مقدمات و نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم و سرنوشت
رای شان سوال
داشتند. آنان حقوقی شرعی و قانونی خود را با تاکید بر اسلام و
نظام و
منافع ملی آنهم با سکوت و آرامش مطالبه نمودند که جا دارد از
عوامل
اجرایی، نظارتی، امنیتی، پلیسی و رسانه ای شوال شود که چه
کردید که چنین
شد و چرا کار به اینجا کشید؟ آیا افق آینده اینگونه رفتارها و
برخوردها را
مورد مطالعه قرار داده اید؟
آخرین کلام، لازم است مردم عزیز خصوصا قشر تحصیل کرده و طبقه
جوان توجه
داشته باشند که آنچه امروز به نام جنبش اعتراضی در جامعه جریان
دارد یک
ایدئولوژی فراگیر نیست که خط کشی های سفت و سخت
داشته باشد و افراد را بر
اساس آن گزینش نموده و مسئولیت رفتار تمام حاضران در آن را
بپذیرند. این
جنبش برای دفاع از عقیده یا مرام سیاسی و دینی خاصی نیست. طبعا
افراد موجود
در آن دارای آرا و عقاید گوناگونی هستند که هر یک از ما می
توانیم با آنها
موافق یا مخالف باشیم. فصل مشترک این جنبش استیفای حق رای،
انتخابات آزاد،
آزادی مطبوعات، آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی، اصلاح شیوه
حکومت داری
و قانون مداری و رعایت حقوق شهروندی مردم است. بدون شک بالا
بردن مطالبات
و انحراف از اهداف ذکر شده دست آویزی برای سرکوب خشن این حرکت
می گردد.
لذا
من به عنوان پدری پیر به جوانان عزیز و به عنوان برادری سرد و
گرم
چشیده و آب از سر گذشته به پیران و میان سالان عرض می کنم طرح
مباحث دیگر
به جز خواسته بحق و قانونی، انحراف از مسیر است و این خواست
مخالفان این
جنبش و در مواردی ساخته و پرداخته آنان یا عوامل نفوذی می
باشد. به امید
روزی که اصحاب حکومت و ارباب قدرت عقل، عدل و انصاف را بیاری
بخواهند و
موجبات خشنودی اولیای اسلام و مردم ایران را در پرتو به رسمیت
شناختن حقوق
مردم، فراهم نمایند.
و آخردعوانا ان الحمد لله رب العالمین
مهدی کروبی
۱۴
بهمن
|