من خودم امروز قم بودم و نمیدونم خبرگزاری ها چه گزارشی دادند، اما جمعیت به حدی زیاد بود که مامورین نیروی انتظامی در جمعیت گُم شده بودند.

من با توجه به حضور در تمام راهپیمائی های بعد از انتخابات حدس می زنم جمعیت امروز در قم قریب به 500 هزار نفر بود.

 شعارهای شاخصی که توسط جمع های بزرگ و کرات تکرار می شد عبارت بودند از:

 

منتظری نمرده، این دولته که مرده

روحانی با غیرت، برس به داد ملت

یا حجه ابن الحسن،  ریشه ظلم رو بکن

بیست و سی لعنتی،  تو دشمن ملتی

اون که تقلب کرده،  عکسها رو پاره کرده

شعارهای دیگری هم بود که جمع های کوچکترین تکرار می کردند. من آن شعارهائی را نوشتم که مردم بصورت عمومی و بارها تکرار می کردند. علیه صدا و سیما و رهبر شعار زیاد بود. منظور از بیست و سی یک برنامه تلویزیونی است که همه با آن آشنا هستند. این برنامه هر خبر اعتراضی مردم را واژگونه گزارش می کند و باعث خشم مردم شده است.

پس از اقامه نماز بر حضرت آیت الله منتظری مردم تا ساعتی به شعارهای خود ادامه دادند و هر چه به وقت نماز نزدیک تر میشد  از حضور مردم کاسته میشد و عده ای هم  برای ادامه عزاداری به طرف بیت آن مرجع عالیقدر رفتند که در آنجا با حضور نیروهای امنیتی  و یگان ویژه و همچنین عده اندکی از لباس شخصی ها مواجه شدند که خود را بسیجی معرفی می کردند و واقعا اینها بسیج را بی آبرو کردند.

با آنکه از صبح دیده بودند در شهر چه خبر و مردم چه احساسی نسبت به آیت الله منتظری دارند، با بی حیائی بر ضد آقای منتظری و حمایت از رهبری شعار می دادند. همین مسئله باعث شد تا مردم بیشتر از صبح علیه رهبری شعار بدهند.

یگان ویژه که از قبل هماهنگ شده بود شروع کردند به تحریک مردم و متفرق کردن آنها تا آنجایی که با مردم درگیر می شدند و بالاخره هم برای متفرق کردن بقیه مردم شروع کردند به تیراندازی هوائی.

با آغاز تیر هوائی مردم به کوچه های اطراف بیت آیت الله منتظری فرار کردند و در اینجا بود که همان لباس شخصی های فوق الذکر چاقو و تسمه از حیبشان در آوردند و افتادند به جان مردم.

متاسفانه در این مرحله نیروی انتظامی هم که پیش از ظهر رفتار معقولی از خودشان نشان داده بودند با همین لباس شخصی ها همراهی کردند و باران مشت و لگد وسیلی و پرتاپ اشیاء و کفش هایی که از مردم بر اثر فشار روی زمین باقی مانده بود  به مردم هجوم آوردند. البته همه اینها از بالای ساختمان در حال فیلمبرداری بود تا اینکه یکباره عده دیگری از نیروی انتظامی در نقش میانجی بین مردم و لباس شخصی ها ظاهر شده و از مردم خواستند که متفرق شوند. با این حال مردم ایستادگی کردند که باز هم با فشار مامورین انتظامی عده ای از مردم از آن محل دور شدند که البته یکی از آنها من بودم که رفتم ولی درحال رفتن شنیدم که سردسته های لباس شخصی می گفتند "خوب تموم شد. دیگه بریم ولشون کن".