آنچه را در زیر می خوانید تهدید نامه ایست
که حسین شریعتمداری در کیهان منتشر کرده است. تهدیدی که پشت آن
وحشت از آغاز عقب نشینی و گریبانگیری از کودتاچیان 22 خرداد
نهفته است. کودتائی که حسین شریعتمداری خود از جمله طراحان و
مدافعان تبلیغاتی- امنیتی آنست.
اهمیت این مطلب آنجاست که شریعتمداری وحشت
زده از رایزنی ها و دیدارهای روزهای اخیر، اعتراف به خطر عقب
نشینی کودتاچی ها و از چنگ رفتن آن قدرتی است که با کشتار و
جنایت طی 7 ماه گذشته حفظ کرده اند. ما در شماره یکشنبه پیک
نت، از شایعات خبری در ایران نوشتیم و 5 نمونه آن را با دقت
توضیح دادیم. آنچه که شریعتمداری در کیهان نوشته، درعمل اعتراف
به همان اخباری است که بصورت شایعه خبری زمزمه می شود. خبر
یکشنبه 14 دیماه پیک نت را از
اینجا می خوانید یکبار دیگر بخوانید و مقاله
شریعتمداری را در ادامه:
گزارش های دریافتی كیهان نشان دهنده آن است
كه سران
جریان فتنه طراحی های جدیدی برای لاپوشانی
خیانت های چند ماهه خود در قالب
یك نسخه جدید از طرح به اصطلاح
«آشتی ملی» انجام داده اند.
در حالی كه
برخی از تحلیلگران در روزهای اخیر
با نامه نسنجیده محسن رضایی خطاب به
رهبر انقلاب به عنوان یك «پروژه
مستقل» و طراحی شده توسط شخص وی مواجه شده
اند، برخی گزارش ها كه كیهان اخیرا
به آنها دست یافته نشان می دهد این
نامه صرفا یك «زیر پروژه» است و
باید آن را به عنوان بخشی از یك پروژه
كلان تر كه هدف آن خارج كردن سران
فتنه از بن بست فعلی و فراهم آوردن
امكان تداوم حیات سیاسی برای
آنهاست، تحلیل كرد.
محسن رضایی در نامه
خود خطاب به رهبر انقلاب با به كار
بردن تعبیر «معترض» درباره میرحسین
موسوی و تمجید از بیانیه شماره 17
وی كه در آن حركت هتاكانه اوباش در
جسارت به ایام عزای حضرت
سیدالشهدا(ع) مورد تایید قرار گرفته و به عنوان
حركتی خودجوش ستوده شده بود، از
ایشان خواسته بود درباره حماسه روز 9 دی
پیامی صادر یا سخنرانی كنند تا «از
شروع دوباره فعالیت افراطیون دو جناح»
جلوگیری شود. این نامه كه به وضوح
در حكم تاییدیه و تكمله ای بر بیانیه ضد
انقلابی موسوی است، با واكنش های
گسترده ای در میان مردم و نخبگان اصولگرا
مواجه شد و به سرعت اجماعی در این
باره شكل گرفت كه رضایی هدفی جز تطهیر
سران فتنه ندارد.
اطلاعات كیهان نشان می دهد برخی واقعیت های
كلیدی این
احساس عمومی را تایید می كند. برمبنای این
اطلاعات سران جریان فتنه كه
اخیرا بر هماهنگی های خود با یكدیگر
افزوده اند به 3 دلیل به این نتیجه
رسیده اند كه روند فعلی قابل تداوم
نیست و باید راه خروجی از آن بیابند:
-
-1
از دست رفتن بدنه مردمی فتنه و محدود شدن آن به ضد انقلاب
2- ناتوانی
سران فتنه از كنترل رفتارهای ضد
انقلابی باقی مانده حامیان خود و قطعی شدن
این موضوع كه نظام و مردم عقیده
دارند هزینه این رفتارهای ضد انقلابی باید
مستقیماً توسط سران فتنه پرداخت شود
و
3- استحكام درونی جبهه انقلاب و
سربازان ولایت فقیه كه حماسه روز 9
دی نشان داد از پشتوانه مردمی وسیع و
غیرقابل انكاری برخوردار است.
بر مبنای این 3 دلیل سران فتنه تصمیم
گرفته اند یك پروژه وسیع رسانه ای
با محوریت ضرورت آشتی ملی و خروج كشور
از وضعیت فعلی را كلید زده و خود را
در جایگاه ناصحان نظام و طلبكاران از
آن بنشانند. نامه رضایی فقط بخشی از
این پروژه است و بخش های دیگر آن هم
به زودی آشكار خواهد شد كه نگارش
نامه هایی دیگر به رهبری، وارد كردن برخی
بزرگان روحانی به این عرصه و
نهایتاً ایجاد جنجال رسانه ای از طریق به دست
گرفتن «پرچم خاتمه بحران» و «آرامش
كشور» فقط بخش هایی از آن است. یك
كارشناس آگاه كه تحركات جریان فتنه
در ماه های گذشته را مستمراً مطالعه
كرده در این باره به كیهان گفت: «از
ابتدا قرار بود همین اتفاق بیفتد.
لااقل یك محفل خاص كه تا امروز سران
فتنه را اداره و تغذیه كرده از ابتدا
بنا داشت ابتدا برای شعله ورتر شدن
آتش فتنه هرچه می تواند انجام بدهد و
بعد آن روز كه همه خسته شدند و
مطالبه خروج از وضعیت بحران در میان مردم
بالا گرفت به عنوان فرشته نجات وارد
عمل شود و ختم شدن غائله را به نام
خود تمام كند.» وی ادامه داد:
«برنامه ریز این جریان مدت ها قبل گفته بود
نهایتاً همه مجبور می شوند سراغ من
بیایند و حالا كه این اتفاق نیفتاده و
بلكه مطالبه برخورد با سران فتنه
فراگیر شده، خودش تصمیم گرفته وارد عرصه
شود و آخرین پروژه اش را اجرا كند.»
اطلاعات كیهان نشان می دهد كه هدف
نهایی این پروژه این است كه اولاً
سران فتنه را با كمترین هزینه از مهلكه
نجات دهد و ثانیاً فتنه گران خود
تبدیل به منادی وحدت و آشتی شوند تا اگر
نظام نپذیرفت- كه طبعاً نخواهد
پذیرفت- بتوانند نظام را متهم كنند كه
اساساً بنای آشتی ندارد و فقط به
دنبال درگیری و دعواست و به این ترتیب
هزینه همه درگیری های احتمالی آینده
را از روی دوش سران فتنه برداشته و به
گردن نظام بیندازند.
اطلاعات موجود نشان می دهد گام بعدی این
پروژه
احتمالاً انتشار یك نامه دیگر و درخواست
تشكیل چیزی شبیه شورای حكمیت یا
شورای آشتی ملی خواهد بود. سران
فتنه البته هنوز در این باره كه نامه بعدی
باید به امضای چه كسی باشد، چه
زمانی منتشر شود و دقیقاً چه مواردی را
مطرح كند كه كهنه و تكراری به نظر
نیاید، به جمع بندی نهایی نرسیده اند
ولی در این باره اتفاق نظر دارند كه
در پیش گرفتن این روش تنها راهكار پیش
روی آنهاست.
همه این برنامه ریزی ها در حالی است كه
كارشناسان عقیده
دارند هرگونه اغماض و چشم پوشی نسبت به
فتنه گران كه امثال آقای رضایی هم
در ماه های گذشته با آنها همگام و
هم قدم بوده اند، باعث خواهد شد هزینه
اقدام علیه امنیت ملی بسیار پایین
به نظر برسد و به این ترتیب فتنه گران و
دوستان خارجی آنها در برنامه ریزی
برای ایجاد فتنه های بعدی جسورتر شوند و
دقیقاً به همین دلیل باید حداكثر
سخت گیری را در این مورد اعمال كرد. این
كارشناسان معتقدند اگر منظور از
آشتی ملی آشتی مردم با یكدیگر باشد این
بحثی بی مورد است چرا كه مردم
اساساً با یكدیگر نزاعی ندارند و حماسه روز
9 دی ماه هم نشان داد اتحاد ملی با
حداكثر درجه ممكن اكنون در میان مردم
وجود دارد و بسیاری از كسانی كه آن
روز به خیابان آمدند همان كسانی هستند
كه در روز 22 خرداد به كاندیدایی به
جز دكتر احمدی نژاد رای داده اند. اما
اگر مقصود آشتی بین جریان سیاسی
باشد این امر بدون برخورد با فتنه گران،
جبران عملی خسارت هایی كه در اثر
خیانت های آنها به كشور وارد شده و
مرزبندی صریح و روشن آنها با دشمنان
اسلام، انقلاب و رهبری مطلقاً
امكانپذیر نیست.
http://www.kayhannews.ir/881015/2.htm#other203 |