ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

19  دی  1388

infos@peiknet.com

 
 
 

کابوس 22 بهمن

چگونه تعبیر خواهد شد؟

 
 
 
 

دستگیری ها، رجزخوانی های سیما،  درباره آنچه که مردم خودشان در خیابان ها شاهد آن بوده اند، دروغ به آنها گفتن، اجتماع فرمایشی میدان انقلاب را به حساب کل مردم تهران گذاشتن و... باندازه دهها اطلاعیه  موسوی مشوق مردم برای ریختن بیرون در اولین فرصت است. دو احتمال در 22 بهمن قابل پیش بینی است:

- لغو راهپیمائی و اجتماع سنتی مردم در میدان آزادی

- آزاد گذاشتن مردم برای راهپیمائی جشن انقلاب ضد استبدادی، که دراینصورت مردم جشن پیروزی بر استبداد شاهنشاهی را تبدیل به اعتراض علیه استبداد حاکم خواهند کرد و تهران از جمعیت فرش خواهد شد. و این یعنی یک "رفرانُدم". رفرانُدمی که محافل بین المللی و مردم جهان ناظر آن خواهند بود

22 بهمن به آن کابوسی برای سران کودتای 22 خرداد تبدیل شده که نه تنها شب ها و در خواب، بلکه روزها و در بیداری هم دست از سر آنها بر نمی دارد. دهه فجر، یعنی 10 روز پایانی عمر رژیم استبدادی شاه، بیست و چند روز دیگر آغاز می شود و در پایان این 10 روز، زمان راهپیمائی سنتی 30 ساله، از هر گوشه تهران، به طرف میدان آزادی فرا می رسد. و این یعنی مطلوب ترین شرایط برای جنبش اعتراضی مردم ایران که 7 ماه است می خواهد میدان آزادی را فتح کند و در این راه تاکنون نزدیک به 80 قربانی رسمی و شناخته شده داده است. و این یعنی همان کابوس بزرگی که شبانه روز برای کودتاچی ها نگذاشته است. به دسته های سینه زنی در ماه محرم توانستند بگویند برای حرکت در شهر باید مجوز بگیرند، اما برای راهپیمائی سنتی 22 بهمن که دیگر نمی توان گفت باید "مجوز" داشت!

خیابان انقلاب، خیابان های متصل به آن و دو پل حافظ و کالج را توانستند با ریختن خون مردم تبدیل به صحرای کربلا کنند، اما در همین کربلا و عاشورا، صحنه هائی را دیدند و با آن روبرو شدند که از تکرار آن در 22 بهمن باید بر خود لرزید.

راهپیمائی 22 بهمن را لغو خواهند کرد؟

دراین صورت بزرگترین رسوائی داخلی و جهانی را باید بپذیرند، زیرا در سالگرد یک انقلاب ضد استبدادی، در محاصره یک جنبش ضد استبدادی قرار گرفته و از بیم آن، راهپیمائی جشن پیروزی بر استبداد شاهنشاهی را لغو کرده اند. نه تنها این، بلکه درعمل پذیرفته اند که همه ادعاهائی که درباره ختم غائله و به خانه بازگشتن مردم کرده اند پوچ بوده است. در عمل پذیرفته اند که دستگیری های گسترده ای که از کودتای 28 مرداد تاکنون درایران سابقه نداشته نیز کارساز نبوده است.

این هزینه ای سنگین است. اما راه حل دیگر چیست؟

کنار رفتن از سر راه مردم و اجازه راهپیمائی دادن به آنها و جمع شدن مردم در میدان آزادی. دراین صورت، خود تردید ندارند که نه تنها میدان آزادی، بلکه تهران در روز 22 بهمن به تسخیر مردم معترض (جنبش سبز) در خواهد آمد. و از آن خطرناک تر، این که چنین جمعیتی به طرف کانون های قدرت به حرکت در بیآید و نتوان جلوی آن را گرفت! و این یعنی پایان کار! حتی اگر مردم چنین هم نکنند، همان حضور 5- 6 میلیونی آنها در خیابان های تهران و با همین نسبت در شهرهای بزرگ ایران یعنی "رفراندم"! آن هم رفراندم در شرایطی که چشم تمام محافل بین المللی و مردم جهان به ایران دوخته شده است.

رویدادهای هفته گذشته، نشانه های تلاش برای یافتن یک راه حلی معقول برای پرهیز از هر دو حالت را نشان میدهد.

اعلام نام قاضی مرتضوی بعنوان متهم اصلی جنایات کهریزک در مجلس، ضربه ای بود به احمدی نژاد و احمد جنتی و احمد خاتمی که متوجه گرایش های جدید شوند.

بیرون کشیدن سردار ذوالقدر از ستاد مشترک نیروهای مسلح، درآوردن لباس نظامی از تن وی و تبدیل وی به "مشاور" رئیس قوه قضائیه، نشانه دومی می تواند ارزیابی شود که فرماندهان سپاه بدانند گرایش های جدیدی آغاز شده است. بویژه که گفته می شود، نه تنها در کودتا، بلکه در جریان بازجوئی از رهبران مشارکت و نهضت آزادی و مجاهدین انقلاب نیز ذوالقدر نقش مستقیم داشته است. دادگاه های نظامی زیر نظر رئیس قوه قضائیه نیست و این اشتباه بزرگی است اگر تصور شود ذوالقدر برای مشاوره درباره این دادگاه ها به قوه قضائیه برده شده است. ضمن آن که، همه مطلعین از امور نظامی – چه در زمان شاه و چه در جمهوری اسلامی-  می دانند که یک نظامی تا وقتی نظامی است و قدرت دارد که لباس نظامی به تن دارد و در راس یک واحد نظامی فرماندهی می کند. حتی سرداران و افسران ارشد نیز وقتی سمت فرماندهی ندارند، کاره ای نیستند. چه رسد به بیرون کشیده شدن از ارگان های نظامی و بیرون آمد لباس نظامی از تنشان!

عجز و لابه روح الله حسینیان در نامه استعفایش از مجلس، که درعین حال هشدار به نظامی هاست تا زودتر و قبل از آن که فرصت از دست برود، دست به کار شوند نیز نشانه دیگری است از تلاش برای پرهیز از دو امکانی که در بالا و در ارتباط با 22 بهمن ذکر شد.

تردید نیست، که مقاومت هائی از گوشه و کنار در تدارک است تا چنین روند احتمالی متوقف شود، اما حتی اگر این مقاومت توام شود با موفقیت، آنوقت با 22 بهمن و دو احتمالی که درباره به آن اشاره شد چه خواهند کرد؟

حتی اگر 10 هزار نفر دیگر را هم در هفته های قبل از 22 بهمن دستگیر کنند. همین دستگیری ها و رجزخوانی ها و در چشم مردم نگاه کردن و به آنها درباره آنچه که مردم خودشان در خیابان ها شاهد آن بوده اند، دروغ گفتن و نمایش اجتماع فرمایشی میدان انقلاب را به حساب کل مردم تهران گذاشتن و... باندازه دهها اطلاعیه و نامه که توسط موسوی و کروبی و خاتمی صادر شود، مشوق مردم برای ریختن بیرون در اولین فرصت است. و 22 بهمن چنین فرصتی است.

 
 
اشتراک در فیس بوک