ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

29  آذر  1388

infos@peiknet.com

 
 
 

محمد خاتمی: اگر عاشورا و یاد امام حسین نبود،
شاید
ملت ما در مقابل تندبادهای سهمگین از بین رفته بود
اکثریت مردم ناراضی اند
خود را به نادانی نزنیم!

 
 
 
 

 

در حوادث پس از انتخابات مسائل تلخ فراوانی پیش آمد. اینکه گفته شود آنچه پیش آمده مورد قبول اکثریت مردم است پوشاندن مساله است. اگر آمارگیری کنیم می‌بینیم که اکثریت مردم از نحوه اداره جامعه راضی نیستند و نارضایتی در متن جامعه وجود دارد. قانون اساسی گفته مردم باید حرفشان را بزنند. دعوت کردن به اصلاح امور عین تقویت نظام است. اینکه حالا بگوییم این دعوت کردن به اصلاح امور، انحراف، فتنه و براندازی است که مشکل حل نمی‌شود؛ نتیجه این است که خیرخواهان نظام محدود می‌شوند و کسانی میدان را بدست می‌گیرند که هیچ‌چیز را قبول ندارند. انتخابات باید به صورتی برگزار شود که در آن حرف و حدیث نباشد.

بالاخره بخش قابل توجهی از جامعه روی این موضوع حرف دارد و باید آن را شنید. باید آنها واقعا قانع شوند که واقعا انتخابات درست برگزار شده که البته قانع شدن هم با زندان افكندن و سرکوب کردن و محدود کردن حاصل نمی‌شود. باید اعتراضات مردم و نخبگان جامعه را به رسمیت بشناسیم و به كمك یكدیگر مشكلات را حل كنیم.

انقلاب ما آمد تا ایران را در تمام زمینه‌ها یک الگو کند. امروز باید ارزیابی کنیم و ببینیم که آیا واقعا به سوی الگو شدن حرکت می‌کنیم؟ وضع اقتصاد و عدالتمان بهتر شده است؟ حیثیتمان در عرصه بین‌الملل بهتر شده؟ دروغ و تهمت و بد اخلاقی بیشتر شده یا کمتر؟ ستم کمتر شده یا بیشتر؟ یکی از مهم‌ترین مسائلی که ابا عبدالله به ما یاد داده‌اند این است که زیر بار ستم نرویم، این ستم هر کس که بکند بد است باید تذکر داد و گفت. آن اندیشه‌هایی که معتقد است 90 درصد دانشجویان ما منحرفند نمی‌تواند مدعی این باشد که می‌تواند وحدت را در دانشگاه و حوزه تحقق بخشد.

 

 

 

 

 

محمد خاتمی در آغاز ماه محرم و بمناسبت ترور آیت الله مفتح و روز وحدت دانشگاه و حوزه با جمعی از اعضای هیات علمی دانشگاه‌های بوعلی سینا وعلوم پزشکی همدان دیدار کرد. او در این دیدار طی سخنانی، با اشاره به عاشورا حسینی گفت:

 

محرم روح نشاط و امیدواری را در دل مردم و ملت‌ها و بخصوص ملت ایران زنده نگه داشته است. هیچ عاملی به اندازه عاشورا و امام حسین در تحول و پویایی تاریخی ملت ما اثر نداشته است و بطور محسوس انقلاب اسلامی مدد گرفته ازارزش‌های عاشورا و گیرنده پیام آموزش و رهنمود اباعبدالله (ع) بوده است. یکی از عوامل موفقیت در دوران دفاع مقدس و آن همه فداکاری مردم هم عشق به عاشورا بود.

اگر عاشورا و خاطره آن و یاد امام حسین(ع) نبود، شاید ملت ما در مقابل طوفان‌ها، تنگناها و تندبادهای سهمگین خیلی زود از بین می‌رفت و از عرصه تاریخ مانند بسیاری از ملت‌ها و تمدن‌ها که حذف شدند، حذف می‌شد.

آن اندیشه‌هایی که معتقد است 90 درصد دانشجویان ما منحرفند نمی‌تواند مدعی این باشد که می‌تواند وحدت را در دانشگاه و حوزه تحقق بخشد یا آن تفکری که بکلی از اسلام و انقلاب بیگانه است از او این انتظار نیست بخواهد نزدیک حوزه بشود و با حوزه وحدت پیدا کند.

ما اسلام واقعی را در بینش و روش امام می‌بینیم که "جمهوری اسلامی" را مطرح می‌کند یعنی دموکراسی را پذیرفته است. اما به نقص‌هائی که دموکراسی دارد و جامعه‌شناسان و فیلسوفان غرب هم آن‌ها را مطرح کرده‌اند یعنی فقدان عنصر معنوی و الهی در درون جوامع، توجه کرده و جمهوری اسلامی یعنی آن ارزشها هم به دموکراسی اضافه شود.

کسانی که به تهمت‌ها، فشارها، زجرها و کوبیدن‌ها متوسل می شوند نباید بگویند که در خط امام و راه امام و انقلاب هستند. اگر بنا شد تحت عنوان دین، بدترین بداخلاقی‌ها را بکنیم و شیوه‌های ماکیاولیستی را پیاده بکنیم نمی‌توانیم ادعا بکنیم که ما طرفدار دین هستیم.

در حوادث پس از انتخابات مسائل تلخ فراوانی پیش آمد که من فقط مساله‌ای کوچک را مطرح می کنم. اینکه گفته شود آنچه پیش آمده مورد قبول اکثریت مردم است پوشاندن مساله است. اگر آمارگیری کنیم می‌بینیم که اکثریت مردم از نحوه اداره جامعه راضی نیستند و نارضایتی در متن جامعه وجود دارد.

اگر برای این که امنیت کشور حفظ شود این امر را بپوشانیم همانند زمانی است که  وقتی سرمان درد می‌کند با مصرف مسکن آن  درد را به صورت موقت ساکت کنیم و بدنبال علت درد نباشیم.

خداوند طوری بدن  انسان را آفریده که وقتی اختلالی در عملکرد آن ایجاد می‌شود با درد اعلام می‌کند که مشکل دارد و این درد هشدار دهنده است، پوشاندن درد وقتی که منشا آن وجود دارد باعث از بین رفتن کل بدن خواهد شد.

اگر واقعا مساله‌ای در جامعه وجود دارد با پوشاندن آن، تبلیغات و هیاهو از بین نمی‌رود. آیا این مساله نیست که اکثریت نخبگان ما امروز ناراضی هستند و باید به حرف آن‌ها گوش داد؟ ما که می‌گوییم به حرف اینها گوش دهید علاقه‌مند به نظام هستیم.

با فحاشی  و ناسزا گفتن و هر تهمتی به کسانی‌ که محبوب بخش‌های مهم جامعه هستند مشکل حل نمی شود، چرا که در پیش گرفتن این روش‌ها زمینه سازمنتقل کردن نارضایتی به اصل نظام و حکومت است.

همین قانون اساسی گفته است که باید مردم حرفشان را بزنند، صحبت کنند. اینکه هر کس اعتراض دارد نسبتی به او بدهیم و فشار به او وارد کنیم، چهره‌های شناخته شده را تحت فشار قرار بدهیم و برایشان حکم های ناروا ببریم مشکل را حل نمی‌کند.

روشن است که نارضایتی و مشکل وجود دارد و نمی‌شود آن را  انکار کرد بخصوص نارضایتی نخبگان بسیار خطرناک است. نخبگان جنبه مرجعیت در جامعه دارند، نخبگان اکثریت نیستند ولی آنها هستند که مملکت را اداره می‌کنند. نخبگان تاثیر گذار در جامعه هستند.

دعوت کردن به اصلاح امور عین تقویت نظام است. اینکه حالا بگوییم این دعوت کردن به اصلاح امور، انحراف، فتنه و براندازی است که مشکل حل نمی‌شود؛ نتیجه این است که خیرخواهان نظام محدود می‌شوند و کسانی میدان را بدست می‌گیرند که هیچ‌چیز را قبول ندارند.

انتخابات باید به صورتی برگزار شود که در آن حرف و حدیث نباشد، اصلاحات بیش از برگزاری درست انتخابات و عمل به قانون اساسی چیز بیشتری نمی‌خواهد.

بالاخره بخش قابل توجهی از جامعه روی این موضوع حرف دارد و باید آن را شنید. باید آنها واقعا قانع شوند که واقعا انتخابات درست برگزار شده که البته قانع شدن هم با زندان افكندن و سرکوب کردن و محدود کردن حاصل نمی‌شود. باید اعتراضات مردم و نخبگان جامعه را به رسمیت بشناسیم و به كمك یكدیگر مشكلات را حل كنیم.

انقلاب ما آمد تا ایران را در تمام زمینه‌ها یک الگو کند. امروز باید ارزیابی کنیم و ببینیم که آیا واقعا به سوی الگو شدن حرکت می‌کنیم؟ وضع اقتصاد و عدالتمان بهتر شده است؟ حیثیتمان در عرصه بین‌الملل بهتر شده؟ دروغ و تهمت و بد اخلاقی بیشتر شده یا کمتر؟ ستم کمتر شده یا بیشتر؟ یکی از مهم‌ترین مسائلی که ابا عبدالله به ما یاد داده‌اند این است که زیر بار ستم نرویم، این ستم هر کس که بکند بد است باید تذکر داد و گفت.

هزینه‌دار کردن اعتراض و انتقاد در جامعه یعنی زمینه‌سازی برای یک ناامنی درازمدت در جامعه و تضعیف نظام.

ممکن است دلسوزان و علاقه‌مندان به نظام و انقلاب محدود شوند و نتوانند کاری انجام دهند ولی این روش به نفع نظام و انقلاب نیست؛ باید همان‌هایی که اعتراض دارند ولی به چارچوب‌ها معتقدند آنها به صحنه بیایند تا در غیبتشان کسانی که هیچ چیز را قبول ندارند میدان‌دار نشوند.

 
 
اشتراک در فیس بوک