وبلاگ "سهرابستان"
مقاله مشروحی در باره عملکرد و نقش علی خامنه ای در جریان
کودتای انتخاباتی و حوادث پس از آن منتشر کرده است. این مقاله
پس از دیدار فرمایشی جمعی از دانشجویان بسیجی با رهبر در روز 4
شنبه گذشته و سخنان وی در این دیدار نوشته شده است. تفسیر پیک
نت از این سخنان و این دیدار را اگر هنوز نخوانده اید، همچنان
می توانید در صفحه اول پیک نت بخوانید. در مقاله وبلاگ
سرابستان، 10 خبر وجود دارد که ما آن 10 خبر را بیرون کشیده و
مستقل از مقاله منتشر می کنیم. چنانچه تمایل به مطالعه مشروح
مقاله داشته باشید می توانید به وبلاگ سهرابستان در صفحه
پیوندهای پیک نت، ستون روزنامه نگاران مراجعه کنید.
1- وقتی
میرحسین موسوی راهپیمائی خیابان انقلاب به طرف میدان آزادی را
برای 25 خرداد اعلام کرد، علی خامنه ای با آگاهی از جزئیات
کودتا و نفرت مردم از خیانتی که به آراء آنها شده در جلسه ای
که برای چاره جویی نزد
وی تشکیل شده بود گفت: «چشم
اسفندیار توطئه چینان
دانشگاه تهران است و باید این
چشم فتنه
را کور
کنید.»
این عین
جمله خامنه ای در آن جلسه است و او بود که فرمان حمله شبانه و
بیرحمانه به کوی دانشگاه را صادر
کرد تا جلوی راهپیمائی
میلیونی مردم در 25 خرداد را بگیرد.
فرماندهانی که در آن جلسه شرکت داشتند بعد ها به دیگرانی که
دلیل اینهمه خشونت در حمله به کوی را پرسیده
بودند پاسخ دادند که تاکید رهبری
بود که به کسی رحم نکنید، «اینها
جلودارهای
دشمن»هستند.
در
آن حمله، از شرورترین افراد و قمه کش ها
استفاده شد. از نیروهای
لباس شخصی، از مداحان قمه کش تحت
حمایت
نیروهای ویژه ضربت نیروی
انتظامی.
در آن جلسه
احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی (بعنوان دلسوزی برای رهبر
تنها مانده) گریه کرد و محصولی وزیر کشور گزارش محرمانه از خطر
راهپیمائی میلیونی داد.
2- پیش از
جلسه با نمایندگان ستادهای انتخاباتی در هفته اول پس از کودتا،
افراد ستاد کودتا وی را از این دیدار منع کردند و گفتند که
مخالفین با چنین دیداری پررو خواهند شد. خامنه ای گفت: مکر و
حیله را باید با مکر و حیله پاسخ
داد.
3- خامنه
ای با سخنرانی در نماز جمعه 29
خرداد با وجود اینکه قبلاً نیز در بین روحانیت محبوبیتی نداشت
ولی با توجه به
اینکه در خطبه های نماز جمعه احمدی نژاد را
بر هاشمی ترجیح داد، مرتکب
خطایی نابخشودنی از دید روحانیت شد.
روحانیون بدون توجه به شخصیت خود
هاشمی، از اینکه اینگونه یک فرد غیر
معمم بر یک روحانی معمم در یک تریبون
عمومی ترجیح داده شود خشمگین شدند.
همچنین خامنه ای مجبور شد برای اولین
بار نقاب از چهره برداشته و بطور
صریح رودرروی مردم قرار گیرد. خطبه های
وی فقط برای انتقام جویی از مردم و
تحریک نیروهای نظامی به کشتار مردم
تنظیم شده بود. دیگر نشانی از آن
ادعای پدر ملت بودن وجود نداشت و آن رهبر
فرزانه در حد یک شیپورچی حمله تنزل
مقام پیدا کرده بود. با وجود اینکه خطبه
ها را از روی نوشته می خواند ولی
سردرگمی و پراکنده گویی و روان پریشی در
سراسر متن مشهود بود. از اوباما
گلایه کرد که چرا قبل از انتخابات نامه
دوستی می دهد ولی حالا جانب
اغتشاشگران را می گیرد، به طرفدارانش اخطار
داد که اینها به خیابان آمده اند تا
قصه گرجستان را تکرار و حکومت را عوض
کنند و دست آخر هم به مردم هشدار
داد که اگر باز به خیابان بیایند خونشان
بر گردن آنهایی خواهد بود که از
آنها خواسته اند راهپیمایی کنند. او به جای آرام کردن
اوضاع و حفظ جان مردم، برای تحریک
هر چه بیشتر نظامی و انتظامی به خشونت و کشتار،
بغض کرد و اشاره به نیمه علیل بودن
خود کرد. از همان لحظه هوای شهر
بوی خون گرفت.
4- پس از
دستگیری روح الامینی، پدر او به همراه یکی از مسئولین کشور به
دفتر خامنه رفتند تا با او دیدار کند. او از رئیس دفترش خواست
که با آنها ملاقات
کرده و به ایشان اطمینان دهد که سفارشات
لازم در مورد محسن روح الامینی از
سوی رهبر انجام خواهد شد. معلوم
نیست که سفارشات رهبر چه بود که شهید محسن را با دهان خرد شده
تحویل
پدرش دادند.
5-
هشتم تیرماه "حسین طائب"
فرمانده بسیج بهمراه فرمانده
اردوگاه کهریزک به او مراجعه و در مورد
حکم دستگیرشدگان پرسیدند و او پاسخ
داد که آنها در حکم محارب و مرتد هستند
و نباید کوچکترین ترحمی به آنها
کرد. طائب پس از آن در جمعی خصوصی از رهبر
نقل قول کرد که اگر این معترضین
زمان شاه گیر ساواک افتاده بودند به
همه آنها باطوم وبطری نوشابه
استعمال می کردند تا برای همیشه شعار دادن بر
علیه حکومت یادشان برود.
6- یکی
از مقامات عالی قوه قضائیه موضوع
تجاوز در زندانها را با خامنه ای مطرح
کرد. وی با ریشخند پاسخ داد که خوب
باید بفهمند که
مبارزه درد
دارد
7- همه مدیران
وزارت اطلاعات به پخش اعترافات
ساختگی اعتراض و تحلیل ستاد کودتا
مبنی بر هدایت اعتراضات توسط کشورهای
خارجی را رد کرده و بحث کودتای
مخملی را غیر واقعی دانسته بودند. پاسخ
رهبر آیا اخراج دسته جمعی آنها بود.
8-
علی خامنه ای در شب اول محرم سال ۱۳۷۵
برای فرماندهان سپاه در پادگان امام حسین سخنرانی خصوصی کرد و
مردم را به
عوام
و
خواص
تقسیم کرده و
گفت که خواص باید حکومت کنند و عوام تبعیت.
9- محسن
رضایی با فرماندهان نظامی صحبت و
دلیل حمله به کوی دانشگاه را از آنان
پرسید. او با این پاسخ مواجه شد که
اینکار بدستور رهبری انجام شده و او این پاسخ را در نامه ای به
رهبر طرح کرد.
10- گزارشات
بسیار زیادی از دستگاه های امنیتی مبنی بر گسترش
نفرت و نارضایتی در بین اقشار مختلف
مردم و امکان بروز موجی از تظاهرات و
اعتصابات، همزمان با بازگشایی
دانشگاهها و مراکز تحصیلی به بیت رهبری گزارش شده است. همچنین
گسترده شدن اعتراضات
در بین نیروهای مسلح و روحانیون. به تعبیر برخی از بالاترین
عناصر نظام، اوضاع به انفجار اجتماعی نزدیک شده
و نظام قادر به کنترل حوادث قریب
الوقوع ماههای آینده نخواهد بود.
.
|