علی خامنه ای روز یکشنبه و بدنبال سخنرانی برای تعدادی دانشجوی
دستچین شده بسیجی، برای جمعی که بعنوان اساتید دانشگاهی و
اعضای هیاتهای علمی و روسای دانشگاه در مقابلش ردیف کرده بودند
سخنرانی کرد.
با آنکه عده ای تمایل دارند، با توجه به حرکات و سخنرانی های
اخیر علی خامنه ای بگویند که وی تعادل روانی خود را از کف داده
است، باید گفت اگر هم چنین باشد، فعلا مبنای عمل کودتاچی ها
همین سخنان وی است. او در سخنرانی برای اساتید دانشگاهی، زمزمه
تعطیل 6 ماهه دانشگاه را آغاز کرد، منتهی برای آنکه نگوید از
بیم تظاهرات دانشجویان چنین تصمیمی را می خواهد بگیرد، علوم
انسانی را بهانه این اقدام اعلام کرد!
علی خامنه ای که دایره دخالت های او، از طرح لباس زنان تا قد و
قواره موشک ها را در بر می گیرد، در این سخنرانی گفت:
«آموزش بسیاری از علوم
انسانی در دانشگاه ها باعث بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی
می شود. تحصیل حدود دو میلیون نفر از سه و نیم میلیون دانشجوی
کشور در
رشته های علوم انسانی مایه نگرانی است، زیرا توانایی مراکز
علمی و
دانشگاه ها در زمینه کار بومی و تحقیقات اسلامی در علوم انسانی
و همچنین
تعداد اساتید مبرز و معتقد به جهان بینی اسلامی رشته های علوم
انسانی در
حد این تعداد دانشجو نیست.
بسیاری از علوم انسانی مبتنی بر فلسفه هایی است که مبانی آنها
مادی گری و بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی است و آموزش
این علوم موجب
بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی می شود و آموزش این علوم
انسانی در
دانشگاه ها منجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و
اعتقادی خواهد
شد.
مراکز تصمیم گیری از جمله دولت، مجلس و
شورای عالی انقلاب فرهنگی باید به این موضوع رسیدگی کنند.»
این
سخنان ادامه کیفرخواستی است که در دادگاه کودتا علیه حجاریان
قرائت شد و مطالعه و بیان نظر چند فیلسوف و جامعه شناس غربی
بعنوان جرم حجاریان مطرح گردید. این همآهنگی و همسوئی از سر
اتفاق است؟ و یا ایشان در جریان جزئیات بازداشت ها و بازجوئی
ها و حتی هدایت بازجوئی ها نیز قرار دارد؟
حتی اگر مطالبی که وی مطرح کرد، بهانه ای برای تعطیل دانشگاه
ها و باصطلاح مقابله با علوم انسانی نباشد، باید گفت آنچه آجر
از زیر پای اسلام در ایران کشیده، نه علوم انسانی، بلکه رفتار
غیر انسانی حکومت با مردم است. همین علوم در زمان شاه نیز
تدریس می شد، اما دیدیم که که در انقلاب 57 علوم انسانی تیشه
به ریشه اسلام نزده بود. حتی در همین انتخابات اخیر و جنبش سبز
نیز، مردم و اکثریت کسانی که علوم انسانی می خوانند با شعارهای
اسلامی وارد میدان مقابله با کودتا شدند. مشکل علوم انسانی و
یا علوم اسلامی نیست. مشکل غارت مردم، سرکوب مردم، خیانت به
رای مردم، آزادی کشی، جنایت و تجاوز به حقوق مردم در بیرون و
در درون زندان هاست. آنچه تیشه به ریشه اسلام زده اینهاست، نه
علوم انسانی. و چه کسی می تواند منکر شود که اسلام در دوران
رهبری ایشان سیلی خورده است.
علی خامنه ای در بخش دیگری از سخنرانی علمی – دانشگاهی (!) خود
به صحرای کربلای انتخابات و جنبش مردم در برابر کودتای 22
خرداد زد و گفت:
«این انتخابات یک
آزمون سیاسی تعیین کننده بود. البته نظام جمهوری اسلامی به
دلیل
ظرفیت بالای خود توانست بر مسائل فائق آید.»
آن ظرفیت بالائی که علی خامنه ای به آن افتخار می کند، همان
ظرفیت به گلوله بستن مردم، گسیل چماقداران و قمه کش ها به
خیابان ها، دستگیری دهها وزیر و وکیل و کادر ورزیده انقلاب 57
است که اکنون در زندان اند و همچنین جنایات بی سابقه ای که در
بازداشتگاه ها اعمال شد.
اگر منظور وی از "ظرفیت بالا" این لیست باشد، حق با اوست، زیرا
شاه نیز جرات نداشت و جرات نکرد با مردم چنین کند که ایشان
بعنوان فرمانده کل قوا کرد!
.
|