نکات مهم و
گرهی سخنان فرمانده کل سپاه پاسداران در دیدار با جمعی از
پیشکسوتان جنگ با عراق. تفسیر این سخنان را در عنوان اول امروز
پیک نت می خوانید. آنچه دراینجا آورده می شود برگرفته از متن
سخنرانی فرمانده کل سپاه است:
می گویند
نگوئید انقلاب مخملی چرا كه وقوع انقلاب در ایران ممكن
نیست. ولی همین اتفاق در خیلی از
كشورها از بستر انتخابات و دموكراسی
انجام گرفته است.
بزرگترین نقطه آسیب انقلاب و
محتوای نظام همین جاست
. در دهه
چهارم انقلاب با موضوع انتخابات بیشتر مواجه هستیم.
بعضی از
آقایانی كه چند وقتی است دستگیر شدهاند،
اعترافاتی داشتهاند كه به صراحت
اعلام میكنند در گذشته نیز همین هدفها
دنبال میشده اما به شكل دیگر. برخی
فكر میكنند این حادثه اخیر یك
اتفاق ساده بود و تنها یك رقابت
سیاسی به شمار میرفت كه در درون نظام
اتفاق افتاد. در حالی
كه در این انتخابات موضوع به این
سادگی نبود.
پاسخ به این
موضوع در جملات و
اطلاعاتی كه به آنها استناد خواهم كرد،
نهفته است. شاید برخی بگویند كه این اعترافات منتشر شده همچون
سخنان آقای ابطحی بر اثر فشار و زور
بوده است. این افراد چارهای
ندارند جز اینكه دروغ بگویند.
آقای ابطحی در
مدتی كه در زندان بود با خروج
از جوی كه دیگر بر او حاكم نبوده و
دور شدن از دوستان خود، با بحث
آزاد، تحولی در او به وجود آمده و
این سخنان را گفته است. البته ایشان
روزی بیرون خواهد آمد و آن موقع نیز
میتوانید در مورد استدلالهای وی
اظهارنظر كنید.
برخی سخنان
افراد اصلاح
طلب نشان داد که هدف اصلی آنها برای پیروزی
در انتخابات تضعیف
ولایت فقیه بوده است. مثلا گفته اند
:
آقای موسوی
خوئینیها در بهمن 87 اینگونه گفته بود: ما باید بیاییم و
توان بگذاریم تا به هر قیمتی رهبری
را از تخت پایین بكشیم. او باید بفهمد
كه این مملكت آنطور نیست كه ایشان
هر جور بخواهد آن را به هر سمتی بكشد. خاتمی و
یارانش اكنون كلی تجربه دارند.
آقای ابطحی در
اعترافات خود میگوید: "خاتمی و فاتح و مهدی هاشمی
رفسنجانی میگفتند كه برنده شدن در
این انتخابات خیلی با انتخابات گذشته
فرق میكند. در این صورت جریان
اصولگرا و رهبر دیگر نمیتوانند سرشان را
بلند كنند و این معنای یكسره كردن
كار است. یعنی رسیدن به یك نظام با
ولایت فقیه بسیار ضعیف شده یا بدون
ولایت فقیه.
آقای ابطحی می
گوید که اعتراضات در
انتخابات كاملا برنامه ریزی شده
بود. آقای
خاتمی در بهمن 87 گفته بود: اگر در این انتخابات احمدینژاد
سقوط كند، عملاً رهبری حذف میشود،
اگر به هر قیمتی و به هر شكلی اصلاحات
دوباره به قوه اجرایی بازگردد، دیگر
رهبری اقتداری در جامعه نخواهد داشت.
سقوط اصولگرایی به معنای پایان
اقتدار رهبری تلقی میشود و با شكست
اصولگرایان باید قدرت رهبری را
مهار كرد.
"
آقای نبوی
گفته بود: باید سعی كنیم احمدینژاد را كاندیدای رهبری
معرفی كنیم كه اگر شكست خورد، رهبری
شكست خورده باشد. ما یك بار این كار
را در خرداد 76 انجام دادیم كه ضربه
سنگینی بود و به سختی از جا بلند
شدند، اكنون باید ضربه نهایی را به
رهبری بزنیم. برای محدود و پاسخگو
كردن
قدرت باید از بالاترین قدرت شروع كرد.
آقای عطریان
فر اعتراف کرده است كه آقای تاجزاده در انتخابات میگفت اگر
بتوانیم ببریم، با تجربیاتی كه در این سالها كسب كردهایم به
راحتی
میتوانیم رهبری را
مهار كنیم. شاید تنها كسی كه
انقلاب مخملی در ذهنش
كاملا تئوریزه شده بود و بدون آنكه
اسمش را بیاورد همان ایدهها را مطرح
میكرد، آقای تاجزاده بود.
آقای ابطحی در
باره اصلاحات گفته است: هدف اصلاحات حذف
عنوان ولایت فقیه و رهبری دینی و
تغییر حاكمیت انقلابی و دینی به حاكمیت
عرفی و سكولار است.
آیا در این
فضا باید ساكت
بنشینیم و نظاره گر باشی؟ برخی نیز
متأسفانه با آنها همگام شدند كه
انشاءالله هدایت شوند. جالب آنكه
این اتفاقات بعضا به اسم مبارزه با
انحراف انجام میشود و برخی
میگویند در راه امام و انقلاب انحراف ایجاد
شده و ما میخواهیم جلوی آن را
بگیریم.
نخبگان و خواص
انقلاب متأسفانه ریزش داشتند. برخی از نخبگان به
این نكته مهم كه ولیفقیه
فصلالخطاب موضوعات است، توجه كافی نكردند و به
راحتی نقدهای نادرستی به آن وارد
میكنند و اگر آنها اینگونه رفتار كنند،
نباید ادعای پیروی از راه امام و
طرفداری از نظام را داشته باشند.
معتقدم ما
امروز بعد از این فتنه بزرگ و این ضربه بزرگ اعتباری كه به
حیثیت نظام جمهوری اسلامی وارد شد،
دیگر اسم افراد را باید آورد.
حوادث اخیر بزرگ ترین حادثه در طول
تاریخ انقلاب بود كه میتوانست محتوای انقلاب را تهدید كند
. |