جبهه مشارکت، با صدور بیانیه ای اعلام داشت که هدف از بستن این
و یا آن بازداشتگاه مخفی، پیش از آن که خاتمه جنایات کودتاچیان
باشد، پاک کردن آثار باقی مانده از جنایات است. اگر غیر از این
بود، دستور تعقیب قانونی کسانی که بازداشتگاه ها را برقرار
کردند و جنایات را مرتکب شدند صادر می شد، قاضی متهم به قتل
(مرتصوی) تحت تعقیب قرار می گرفت، فرماندهی که مستقیما دستگیر
شدگان را شلاق می زده(سردار رادان) تحت تعقیب قرار میگرفت و...
جبهه مشارکت در بیانیه خود می نویسد:
با آغاز عملیات كودتای مخملی علیه مردم و جمهوریت نظام و سركوب
گسترده سیاسی و اجتماعی، بارها و بارها توسط شخصیتهای دلسوز
كشور، گروههای سیاسی و فعالان اجتماعی و خانوادههای عزیزان
در بند، این روند جنایت بار مورد اعتراض واقع شد و با نامه
نگاریها و بیانیهها و دیدارهای حضوری، عواقب غیر قابل جبران
این سناریوی كثیف تذكر داده شد.
از همان روز اول كاملا مشخص بود كه طبق یك برنامه ریزی مشخص و
با فرماندهی افرادی خاص قرار است با شدیدترین اعمال و رفتار و
از جمله شكنجههای وحشتناك در تمام محلهای بازداشتی، با ایجاد
رعب و وحشت مانع از تداوم ایستدگی مردم در برابر كودتا شوند.
اولین آزادشدگان بازداشتی با بدنهای كبود و آثار جراحت و ضرب
و شتم شدید كه در موارد زیادی منجر به آسیبهای جبران ناپذیر
جسمی هم شده بود به میان خانوادههای خود باز گشتند. آنها كه
در طول بازداشت خود مورد هتاكی و فحاشی هم واقع شده بودند و از
جمله با كتك و شلاق در صفهای منظم حتی مجبور به فحاشی به خود
و ناموس خود نیز میشدند و یا روی بدن آنها بنزین ریخته و
ساعتها در هوای گرم تابستانی در زیر آفتاب نگه میداشتند یا
مجبور به لیس زدن كاسه توالت كلانتری شدهاند در زمان بازگشت
نزد خانواده خود حامل این پیام نیز بودند كه در صورت پی گیری
قانونی این ماجراها حساب آنها با كرام الكاتبین خواهد بود.
زمانی كه مشخص شد عزیزانی چون سهراب اعرابی، محمد كامرانی و
امیر جوادی نیز زنده و سالم دستگیر شدهاند و بدن شكسته و بی
جان آنها كه آثار شكنجه بر آنها مشخص بود به خانواده آنها
تحویل شد باز هم فریاد یا للمسلمین خانواده آنها و فعالان
سیاسی به جایی نرسید و جواب مسئولان اصلی كشور جز این نبود كه
ما كارهای نیستیم، غافل از آنكه این پاسخ بیمعنی ذرهای از
مسئولیت آنها در وقوع این جنایات كم نمیكند.
عكسالعمل دیرهنگام و ناقص رییس قوه قضاییه و سایر مسئولان
ارشد نظام و در حقیقت مهلت یك هفتهای برای ادامه جنایت و پاك
كردن آثار جرم همچنان سبب نگرانی عمیق مردم ایران است.
شكنجه و خشونت رسمی از سوی ماموران و طبق اطلاعات واصله از سوی
بعضی فرماندهان(از جمله سردار رادان- پیک نت) كه خود مستقیما
با كابل و شلاق به جان دستگیرشدگان میافتند، منحصر به یك یا
دو بازداشتگاه نیست. تمام كسانی كه از محلهای مختلف آزاد
شدهاند بر وقوع این حوادث در تمام این محلها و با شیوههای
یكسان و مشابه شهادت میدهند و مشخص شده است كه از لحظه
دستگیری و حتی در زمان انتقال از محل دستگیری به بازداشتگاه
این ضرب و شتم آغاز میشود و تا لحظه پایان ادامه دارد.
سكوت یک ماه و نیمه مسئولان كشور در برابر این جنایتها عملا
موید این است كه سناریوی كودتا شكست خورده است. آنها بدنبال آن
بودند تا طرح قدیمی خود را كه تصفیه وسیع نیروهای سیاسی و
تسویه حسابهای شخصی با كسانی كه در ۱۲ سال گذشته خواب آسوده
را از اقتدارگرایان گرفته بودند، تحت لوای انقلاب مخملی و با
محمل ارتباط با بیگانه و با تابلوی اغتشاش و آشوب، عملی و كامل
كنند و چون هیچ سند و مدرك محكمه پسندی نداشتند تنها امید آنها
دستگیریهای وسیع بود كه بتوانند با فشارهای طاقت فرسای جسمی و
روحی بر اساس اعترافات ساختگی و اقرارهای كاذب، سناریوی خود را
تكمیل كنند و آنگاه با شوهای تبلیغاتی و صداوسیمایی و با
بمباران افكار عمومی، پیروزی كودتا را اعمال كنند. اما اینك پس
از ۴۵ روز این سراب دروغین، تشنگان قدرت را به مهلكه انداخته
است و با حجم عظیمی از جنایت روبرو كرده كه چه بخواهند و چه
نخواهند و چه بدانند و چه ندانند، تمام طراحان و عاملان
سناریوی كودتای مخملین را كه اینك به خونبارترین كودتای تاریخ
ایران تبدیل شده است، در گرداب خود فرو میبرد.
اگر به واقع كسانی از این جنایات منزجر باشند و به عمق فاجعه
پی برده باشند، تنها راه اثبات مخالفت آنها با این روند
اقدامات زیر است:
۱- عزل و محاكمه همه آمران، فرماندهان و عاملان این جنایات از
جمله عزل و محاكمه كسی(قاضی مرتضوی- پیک نت) كه با قتل زهرا
كاظمی در زندان، بنیانگذار قتلهای زندانی بوده است و امروز
متاسفانه یكی از محورهای اصلی این جنایات است.
۲- آزادی همه زندانیان بی گناه و از جمله زندانیان سیاسی كه
طبق اطلاعات واصله، وضع برخی از آنها از جمله آقایان سعید
حجاریان، بهزاد نبوی، مصطفی تاج زاده و فیض الله عرب سرخی
نامعلوم و نگران كننده است.
۳- فراخوان عمومی از تمام بازداشت شدگان برای طرح شكایت خود در
مرجعی عادل و قانونی و تضمین امنیت و سلامت آنها
۴- آزاد گذاشتن رسانههای جمعی برای انعكاس اخبار این جنایات،
مصاحبه با آسیب دیدگان، رهبران سیاسی و اجتماعی، وكلا و حقوق
دانان
۵- بررسی و رسیدگی سیستماتیك به علل و نحوه شكل گیری سازمان
جنایت و نقش ایدهپردازان و طراحان اصلی این روشها كه زمانی
در وزارت اطلاعات سازمان دهنده قتلهای زنجیرهای و مجریان
تئوری "پیروزی بر اساس وحشت" بودند و امروز به نظر میرسد در
نهادهای دیگر لانه كردهاند.
۶- پذیرش مسئولیت از سوی همه دست اندركاران ارشد قضایی،
فرماندهان نیروی انتظامی و سپاه و بسیج با حداقل كاری كه
میتوانند بكنند یعنی پوزش و عذرخواهی از مردم به خاطر غفلت و
قصور خود.
۷- تعهد به شفاف سازی فضای سیاسی، رعایت قانون، برخورد با همه
متعدیان به حقوق مردم در هر سطح و مقام و در هر زمان و مكان و
التزام به عدم تكرار این فجایع در آینده.
جبهه مشاركت ایران اسلامی ابعاد فاجعه را گسترده تر از آن
میداند كه در كوتاه مدت و با اقدامات تسكینی و تبلیغی بتوان
احساسات و عواطف جریحه دارشده ملت را ترمیم كرد. اقدام اولیه و
اساسی در این راه بازسازی اعتماد مردم به حاكمیت است كه جز با
سقوط دولت كودتا و بازگشت به رویههای قانونی امكان پذیر
نخواهد بود.
|