شب 22 خرداد، وزارت
کشور بموجب اولین برآوردهای قطعی از نتیجه رای شماری، خبر
برنده شدن میرحسین موسوی در انتخابات را به شخص علی خامنه ای
اطلاع داد. علی خامنه ای این پیروزی را پذیرفت و با اطلاع آن
به میرحسین موسوی نیز موافقت کرد، اما به این شرط که وی برای
اعلام پیروزی خود عجله نکرده و باعث تشنج در دولت و حامیان وی
نشود.
سحرگاه روز 23 خرداد،
یعنی چند ساعت پس از پذیرش اعلام پیروزی موسوی توسط وزارت
کشور، علی خامنه ای را بعد از نماز صبح، مطابق طرح از قبل
تعیین شده از بیت رهبری در میدان پاستور تهران به باغی در
اقدسیه منتقل کردند. (1)
هنگام انتقال رهبر به
اقدسیه، فرماندهان سپاه که در بیت رهبری مستقر اند توسط مجتبی
به وی اطلاع دادند که این انتقال به این دلیل است که شرایط
"خاکستری" است و آنها حسب دستور قرارگاه عالی شهید مطهری عمل
می کنند. هنگام انتقال رهبر به اقدسیه نیروهای حلقه 1 و 2 و 3
به همراه تیم حفاظت خانواده رهبر و نیز گردان حفاظت فیزیکی و
چک و خنثی نیز به طور کامل از پاستور به اقدسیه نقل مکان
کردند.
بعد از این انتقال
عملیات کودتائی در سطح شهر که تحت عنوان "مانور اقتدار" از روی
قبل آغاز شده بود، ناگهان چهره کودتائی خود را نشان داد و
همزمان با این مانور واحدهای نظامی کودتا در شهر استقرار
یافتند.
با آنکه نیروهای
"مانور اقتدار" همگی لباس نظامی بر تن داشتند و مانور نیز
یک بنام نیروی انتظامی اعلام شده بود، اما فرماندهی آن را
یک شورا برعهده داشت که در آن چند تن از فرماندهان ارشد
سپاه و فرمانده کل نیروی انتظامی "احمدی مقدم" در آن شرکت
داشت. شماری از فرماندهان این مانور نیز فرماندهان سپاه
بودند و نه فرماندهان نیروهای انتظامی. از بیت رهبری
"مجتبی" پسر دوم علی خامنه ای در ارتباط مستقیم با این
شورا برای همآهنگی و پیشبرد کودتا قرار داشت. لیست دستگیری
های اولیه، با پیش بینی مقاومت میرحسین موسوی از قبل تهیه
شده بود اما این لیست بعدا کامل شد.
هنوز هیچ اطلاعی
در دست نیست که در طول روز 23 خرداد که عملیات کودتائی در
تهران آغاز شده بود، گزارشی دراین باره به رهبر می دادند
یا خیر.
1- دقیقا مشابه کاری
که "علم" وزیر دربار شاه در جریان 15 خرداد با شاه کرد. یعنی
صبح روز 15 خرداد که مردم در جنوب تهران به حرکت در آمدند،
دستور داد شاه را که ترسیده بود برای به خیابان کشیدن ارتش
تصمیم بگیرد، در اتاق کارش حبس کرد و به کارکنان دفتر وی نیز
دستور داد هیچ تلفنی را به اعلیحضرت وصل نکنند. غروب 15 خرداد
علم به دربار بازگشت و وقتی شاه متوحش از او پرسید در شهر چه
خبر است، به شاه گفت: "زدم خشتک همه شان را پاره کردم و تمام
شد!"- نقل از کتاب خاطرات اسدالله علم وزیر دربار محمد رضا
پهلوی) |