ساعت 11 تا 12 کانال 2 سیما مصاحبه زنده ولایتی را پخش کرد.
مصاحبه کننده از ولایتی در مورد ابطال انتخابات پرسید و نیز نظر
ولایتی را در مورد انتخابات سئوال کرد، که به نظر می رسد برای
اولین بار بعد از جریان های اخیر مسئولی- و آن هم وزیر خارجه
بیت خامنهای- از مفهوم ابطال انتخابات استفاده کرد و در باره
آن صحبت کرد. تا کنون هیچیک از مسئولین حاضر نبودند از این
مفهوم استفاده کنند و آن را خط قرمز خودشان می دانستند ولی
ولایتی ( و نیز مصاحبه کننده) از این خط قرمز عبور کردند و
در نتیجه می تواند بسیار مهم باشد. گرچه با مقایسه این ابطال
با جریان های سیاسی در بنگلادش که دقیقا بی معنی بود معتقد
بود که نمی توان دنبال ابطال رفت. چنانچه پیداست صحبت در مورد
ابطال خود یک قدم
به جلو و خود یک قدم به ابطال نزدیک شدن است.
قالیباف
قالیباف هم مصاحبه کرد و سیما هم پخش کرد. بر خوردش بد نبود.
تا حدودی شبیه بر خورد لاریجانی بود ولی سست تر. کلا معتقد بود
که این مردمی که به خیابان آمده اند حق دارند و باید حکومت
جوابشان را بدهد. بطور کلی به نظر می رسد لاریجانی دقیق تر و
منسجم تر و با برنامه تر صحبت کرد.
حاشیه تظاهرات
تظاهرات و اعتراضات خیابانی حاشیه هائی هم دارد که بد نیست
برایتان بنویسم. چون بنظر من هرچه حضور این نیروها در خیابان
ها بیشتر ادامه پیدا کند، مردم بیشتر با آنها قاطی خواهند شد.
مثلا در تظاهرات مقابل مجلس در میدان بهارستان، من و چند نفر
دیگری که سن و سالی داریم مدام سر به سر پاسدارها و بویژه
نیروهای انتظامی می گذاشتیم. از جمله :
-
شما که می دانید ما برای چه چیزی به اینجا آمده ایم؟
- ما به موسوی رای داده ایم شما به کی رای داده اید؟ به نظر می
رسد شما هم مانند ما به موسوی رای داده اید؟ ما می دانیم که
شما را مجبور کرده اند که به اینجا بیائید.
-
چرا اینقدر شما زیاد هستید؟ و تعدادتان زیاد است ؟ ما که با
شما دعوا نداریم ما حق مان را می خواهیم.
-
ما تا رای مان را نگیریم از کف خیابانها بیرون نمی رویم امروز
میرویم دو باره فردا می آئیم.
-
امروز ما رفتیم دو باره خدمتتان می رسیم! موقتا خدا حافظ.
-
مردم به نیروهای نظامی : چرا نمی روید؟ که ما هم برویم .
-
نیروهای نظامی : شما بروید تا ما برویم.
-
مردم به نیروهای انتظامی : ما ساعت 3:30 که آمدیم شما اینجا
بودید، بنابراین شما زودتر آمده اید باید زودتر بروید.
-
مردم با اشاره به بالگرد هایی که بالا سر مردم رفت و آمد می
کردند و در پرواز بودند به نیروهای نظامی: در داخل این
بالگرد های چه کسانی هستند؟ و کی ها هستند؟
-
دو تا از پلیس ها با خنده : در داخل آنها پلیس است ! پلیس است!
صحبت های فوق عمدتا با شوخی رد و بدل می شد، بویژه با نیروهای
انتظامی و افراد معمولی آنها و سربازها.
ضمنا بعلت بسته بودن خیابانها و راه بندان هایی که به وجود می
آمد مردم مجبور بودند( حتی افراد عادی) که در موقع بر گشت نیز
تا فاصله های زیاد پیاده را ه بروند و عمدتا نیروهای نظامی و
... نمی توانستند مردم عادی را از تظاهر کنندگان تفکیک کنند.
- گاهی در مکانهایی و نیز مقاطع زمانی مشخصی، تعداد نیروهای
نظامی از تعداد تظاهر کننده بیشتر بود. با خنده مردم بهشان می
گفتند که تعداد شما از ما بیشتر است، مگر تجمع ممنوع نیست؟
آنچه مسلم است اینست که مردم تا کنونی موفقیت های زیادی بدست
آورده اند و دیوار بتونی خفقان و خارج گود بودن را شکسته اند و
به قول معروف روی مردم به حکومت باز شده است.
تظاهرات 25 و 28 خرداد و ..... توی دل حاکمیت و رهبران راست در
جمهوری اسلامی، از جمله توی دل احمدی نژاد و خط احمدی نژاد را
خالی کرده است و در دیوار ترک ایجاد کرده است. |