ستاد کودتای 22 خرداد، همچنان دست و پا می
زند تا دوران بی ثباتی را، بلکه بتواند به دوران ثبات تبدیل
کند، اما هر روزنه ای را که می بنند، روزنه دیگری گشوده می
شود. قدرت ابتکار، در دست کودتاچی ها نیست، اگر اینچنین بود،
لااقل یک ابتکار نو برای نجات خویش به میدان می آورد. سیمای
جمهوری اسلامی همچنان دروغ پخش می کند و فریاد موسوی علیه این
همه دروغ دولتی و حکومتی در چند مناظره تلویزیونی تا اعماق جان
مردم نشسته است، زیرا عین واقعیت بود. وزارت کشور که متهم درجه
اول بخش اجرائی تقلب انتخاباتی است، برای ساکت کردن روحانیون
منتقد عضو مجمع روحانیون مبارز، این تشکل را تهدید به انحلال
کرده است. ظاهرا تصور کرده این مجمع هم حزب توده است که بتوان
انحلال آن را اعلام کرد و رهبرانش را گرفت. هنوز وزیر کشور آب
دهانش را جمع نکرده بود که متن شنیداری سخنرانی حجت الاسلام
هادی غفاری علیه علی خامنه ای روی شبکه یوتویوب قرار گرفت. حجت
الاسلامی که از اعضای رهبری حزب جمهوری اسلامی بود و نشست و
برخاستی با مجمع روحانیون مبارز ندارد. تردید نیست که این
شکرخوری ها را مصباح یزدی یاد وزیر کشور و رئیس دولت – احمدی
نژاد- داده است، اما غافل از این که هر یک از این اقدامات و
تهدید ها صفوف مقابله کنندگان با کودتای انتخاباتی را فشرده تر
و وسیع تر میکند. بسیاری از روحانیونی که فاصله خود را از
مسائل اخیر حفظ کرده بودند، حالا وحشت زده از حکومت سرنیزه و
پایان جمهوری اسلامی به صف ضد کودتا می پیوندند. خطبه های آیت
الله جوادی آملی در نماز جمعه قم بصورت گسترده پخش شده است، که
در آن می گوید فصل الخطاب "قانون" است، قانون اساسی قوا را از
هم مستقل کرده است و این نمی شود که یکنفر بگوید من هم قانون
وضع می کنم، هم قانون اجرا می کنم و هم بر قانون نظارت می کنم!
او در همین خطبه، پرهیز می دهد که لااقل
نماز جمعه ها را از دروغ و ریا دور نگهدارند که این آخرین حلقه
پیوند حکومت مذهبی با مردم است.
تمدید مهلت شورای نگهبان برای اعلام تائید
یا ابطال انتخابات تمام شد، اما هم اعضای این شورا که با هم
اختلاف نظر پیدا کرده اند و هم ستاد رهبری کودتا از آن بیم
دارند که با اعلام نظر شورای نگهبان، جامعه دوباره منفجر شود.
هنوز فرصت برای پیدا کردن راه حلی میانه وجود دارد، اما اگر
این آخرین فرصت نیز بسوزد و مردم خشمگین علیه آن به خیابان
بریزند، چه می توان کرد.
پسر آیت الله مطهری که نماینده مجلس است،
راه کار رد نظر شورای نگهبان را از حالا پیدا کرده و در مصاحبه
با خبرگزاری ایلنا گفته است می توان علیه شورای نگهبان به قوه
قضائیه شکایت کرد. او را در مجلس، دست راست علی لاریجانی رئیس
مجلس می دانند. منتقد مشروط دولت و احمدی نژاد است.
پسر آیت الله بهشتی، اما درمجلس نیست.
درکنار میرحسین موسوی است و مدت کوتاهی هم به
فرمان ستاد کودتا دستگیر شد، اما انتشار اعلامیه مراسم سالگرد
کشته شدن آیت الله بهشتی در مسجد قبا با امضای وی، حکایت از
آزاد شدنش دارد.
فرزندان دو آیت الهی که اگر زنده مانده
بودند بی تردید نوبت رهبری به علی خامنه ای نمی رسید و آیت
الله مصباح یزدی فرصت نمی یافت چنین بساط گسترده ای را در قم
پهن کند.
پس از سالها، مراسم سالگرد انفجار حزب
جمهوری اسلامی و کشته شدن دکتر بهشتی، به مراسمی غیر حکومتی
تبدیل شد و هزاران نفر فرصت یافتند، علیرغم همه محدودیت های
اطلاع رسانی، همدیگر را خبر کرده و در مسجد قبا و اطراف آن جمع
شوند. بدستور ستاد کودتا، برخلاف همه سالهای گذشته برای این
مراسم تبلیغی صورت نگرفت و اجتماع دیروز در مسجد قبا خود جوش
بود. این همان مسجدی است که آیت الله مفتح بنیانگذار آن بود.
آیت الله مفتح نیز در آغاز دهه 1360 ترور شد. مثل بقیه آیت
الله های با نفوذی که بودن هر کدام از آنها در جمهوری اسلامی
یک وزنه سنگین به پای دارودسته حجتیه بود. دارودسته ای که
امروز احمدی نژاد را به ریاست جمهوری رسانده و همه دیدند که به
قیمت کودتا و ریختن خون مردم درخیابان ها نیز حاضر نیست از
مرکب قدرت پائین بیاید. کودتاچی های امروز، همان ها نیستند که
آیت الله منتظری را خانه نشین کردند؟ قتل عام زندانیان سیاسی
را سازمان دادند؟ سازمان مجاهدین خلق را به آلت دست خود برای
ترورها تبدیل کردند و سپس موج ترور و اعدام دولتی را بر کشور
حاکم کردند؟ قتل های زنجیره ای را ترتیب دادند و اکنون دندان
برای پاره کردن گلوی بقایای کادرهای مذهبی انقلاب 57 تیز کرده
اند تا پشت سر خود را برای رفتن به پا بوس امریکا صاف کنند؟
آنها که یادگار امام (احمد خمینی) را به آن آسانی کشتند، آن
لحظه که دیگر به علی خامنه ای نیاز نداشته باشند، ترتیب او را
هم خواهند داد. تاریخ خودکامگی درایران قتل پدر توسط پسر و قتل
فرزند بدست پدر را بسیار به یاد دارد.
خون ریز هستند، اما همچنان به حربه های
کهنه متوسل می شود، زیرا ابتکار عمل هنوز در دست مردم است. چند
کارمند ایرانی سفارت انگلیس در تهران را گرفته اند تا یک
سناریوی دیگری را اژه ای- مرتضوی به صحنه بیآورند. البته خوب
می دانند که این سناریو به درد فریب مردم نمی خورد، بلکه می
خواهند از انگلستان باج بگیرند. یعنی تلویزیون بی بی سی را خفه
کنند. هیچ نادانی نمی پذیرد که سه میلیون تهرانی در اعتراض به
کودتا بریزند به خیابان و سرنخ آنها دست چند کارمند ایرانی
سفارت انگلیس باشد که هم و غمشان استفاده از ویزای کارمندی و
چند هفته سفر اروپائی است! مرغ یخ زده نیز به این سناریوهای
کهنه می خندد. حتی اگر آنها را به گروگان هم گرفته باشند، دیگر
کار از گروگان گیری گذشته است. این کارها در دهه 60 و 70 شمسی
در لبنان و تهران کاربُرد داشت، اما نه در ایران و شرایط کنونی
آن. یعنی در شرایط بزرگترین خیزش مردم آگاه، علیه یک کودتا!
در شانزدهمین روز کودتای 22 خرداد، شکاف
های جدید در مجلس و در فراکسیون های غیر از فراکسیون موسوم به
اصلاح طلب عیان شد، که در مخالفت با سرکوب خیابانی مردم است.
حضور همسر مصطفی تاج زاده در مجلس و مذاکرات و افشاگری هایش در
این شکاف جدید نقش داشت.
اما، این همه اخبار دیروز مجلس نیست.
همچنان که اجتماع مردم در مسجد قبا و اطراف آن نیز در حد یک
اجتماع ساده باقی نماند. پس از پایان مراسم جمعیت با شعار
"یاحسین- میرحسین" به حرکت در آمد و نیروی انتظامی بار دیگر
شلیک گاز اشک آور را آغاز کرد. ادامه مراسم امروز به بام خانه
ها کشید. فریاد الله اکبر امشب ادامه فریاد "یاحسین- میرحسین"
در مراسم سالگرد کشته شدن آیت الله بهشتی بود. روزگذشته در
مجلس، یکی از نمایندگان وابسته به ستاد کودتا زبان به عجز
گشوده و گفت که باید فکری برای الله اکبرهای شبانه بکنیم. هر
شب از ساعت 10 تا 10 و نیم این بانگ در شهرهای ایران بلند است.
هفدهمین روز کودتا را با مرور سر خط این
خبرها آغاز می کنید. اخباری که در همین شماره پیک نت، برخی از
آنها را بصورت مشروح میخوانید.
البته در کنار این اخبار، گزارشی نیز داریم که اختصاصی پیک نت
است و در باره دیدارها و مذاکرات در راس حاکمیت. این گزارش را
نیز که علیرغم همه محدودیت های ارتباطی و خبری به پیک نت رسید،
در همین شماره می خوانید. |