از بين رفتن
شرط عدالت، امانتداری، تدبیر و برخورداری از رای اکثریت مردم
خود به خود و بدون
حاجت به عزل، موجب سقوط قهرى ولايت و تصدى امر اجتماعى و عدم
نفوذ
احكام صادره از سوى متولى و متصدى است. مردم مىتوانند متصدى
و متولّى را بواسطه تخلف از
شرط از منصبش عزل نمايند.
متصديانى كه
شرعاً و عقلاً توليت و تصدى امر اجتماعى را از دست دادهاند
خود به خود از
مقام خود معزول اند و تصدى
آنان هيچگونه مشروعيتى ندارد و چنانچه به زور يا
فريب و تقلب بر آن منصب بمانند مردم بايد عدم مشروعيت ومقبوليت
آنها را در
نزد خود و بركنارى آنان از آن منصب را با رعايت مراتب امر به
معروف و
نهى از منكر و انتخاب مفيدترين و كم هزينهترين راه ممكن
ابراز داشته و بخواهند.
قتل نفوس محترمه.
ارعاب و اخافه مسلحانه و ضرب و جرح مردم
بيگناه در شوارع.
ممانعت قهرآمیز از اقامه فريضه امر به
معروف و نهى از منكر و نصيحت به ائمه
مسلمين از طريق انسداد كليه مجارىعقلانى و مشروع اعتراض
مسالمتآميز.
سلب آزادى و حبس آمران بالمعروف و ناهيان عنالمنكر و ناصحان و
اعمال فشار براى گرفتن اقرار بر امور خلاف واقع از آنها.
ممانعت از اطلاع رسانى و سانسور اخبار كه
مقدمه واجب انجام فريضه امر به معروف و نهىازمنكر و نصيحت به
ائمهمسلمين است.
افترا به معترضان خواهان اجراى عدالت مبنى
بر اين
كه
"هر كه با متصديان امور مخالف است مزدور اجنبى و جاسوسخارجى
است".
كذب و شهادت دروغ و گزارشهاى خلاف واقع در امور مرتبط با
حقالناس
.خيانت
در امانت ملى
.استبداد
به رأى و بى اعتنائى به نصيحت ناصحان و تذكر عالمان.
ارتكاب همه معاصى نامبرده يا اصرار بر برخى از آنها از
بارزترين و
گوياترين شواهد فقدان ملكه عدالت و از مصاديقآشكار ظلم و بی
عدالتى است.
بهراستى اگر اينگونه معاصى موجب فسق و خروج آشكار از عدالت
در نگاه عموم
نباشد پس چه
معصيتى است كه انجام آن گواه ستم و بی عدالتى در انظار همگان
است؟!
حفظ
نظام به خودى خود نه موضوعيت دارد و نه وجوب آن وجوب نفسى
مىباشد؛
بويژه اگر مقصود از "نظام" شخص باشد.
بديهى است كه با كارهاى ظالمانه وخلاف اسلام نمىتوان نظام
اسلامى را
حفظ يا تقويت نمود.
حاكميتى كه
بر اساس چماق و ظلم و تجاوز به حقوق ديگران و تصرف غاصبانه و
تغيير در
آراء آنان و كشتن و بستن وبازداشت و شكنجههاى قرونوسطى و
استالينى و
ايجاد خفقان و سانسور روزنامه ها و اخلال در وسائل ارتباطى و
زندانى
كردنعقلاء و نخبگان جامعه به بهانههاى واهى و تحميل اعتراف
به امور خلاف
واقع بويژه در زندان نزد شرع و عقل و عقلاء جهانمحكوم و
بىارزش است.
هركس به هر مقدار آگاهى و توان در مقابل
بىعدالتىها و تضييع حقوق مردم مسئوليت دارد و بايد ديگران را
هم آگاه
كرده و هم با درنظر گرفتن شرايط موجود و حفظ مراتب امر به
معروف و نهى از
منكر راهكار ارائه دهد.
مشروح پاسخ های آیت الله منتظری به سئوالات آقای کدیور را می
توانید روی وبلاگ وی، از
اینجا بخوانید.
|