دولت روسیه به یاری دولت کودتایی ایران شتافته است. دلیل این نیز روشن است. اولا دولت روسیه مانند دولت کنونی ایران خود یک دولت کودتایی است یعنی ادامه آن نظام سیاسی است که در نتیجه کودتاهای یلتسین علیه نظام سیاسی و پارلمان این کشور پایه گذاری شد. ثانیا در هر دو کشور یک مافیای بسته بر سر کار است که همه منابع کشور را در چنگ خود گرفته است.  

پایه دولت کنونی روسیه با دو کودتا در سال‌های 1990 و 1993 ریخته شده است. در کودتای نخست حزب کمونیست اتحاد شوروی غیرقانونی شد و در کودتای دوم با تانک به پارلمان روسیه که کمونیست‌ها و نمایندگان مخالف یلتسین در آن سنگر گرفته بودند حمله و این مکان بمباران شد. غرب البته از این کودتاها و به توپ بستن پارلمان استقبال کرد زیرا مانند کودتای پینوشه در شیلی کودتایی ضدکمونیستی بود. حاصل این کودتاها تسلط یک مافیا بر کشور شد که با کمک دارودسته چوبایس که مستقیما از امریکا تامین مالی و تغذیه می‌شدند تمام صنایع و معادن و منابع کشور زیر سلطه این مافیا قرار گرفت، مافیایی که حکومت کنونی را در روسیه در دست دارد.

اکنون میان مافیای حاکم بر روسیه و مافیای سپاه در ایران مناسبات تنگاتنگ اقتصادی و نظامی وجود دارد که مبنای آن توسعه طلبی و همکاری و رقابت در غارت کشورهای منطقه است. رییس جمهوری میرحسین موسوی متکی بر آرای میلیونی مردم، نه تنها برای غرب بلکه برای مافیای روسیه نیز قابل تحمل نیست زیرا در اینصورت ایران می‌توانست از موضع قدرت روابط خود را با غرب تنظیم کند و بهبود بخشد و نقش باجگیرانه مافیای روس در این میان منتفی می‌شد. حمایت دولت مافیایی- کودتایی روسیه از دولت مافیایی- کودتایی احمدی نژاد در این شرایط ریشه دارد.