موتورسوارهائی که با چماق و قمه از فردای
کودتای 22 خرداد در خیابان ها ظاهر شدند و به مردم بی سلاح و
بی پناه حمله ور شدند، امروز و دیروز و یا امسال و پارسال برای
کودتا آموزش ندیده بودند، این مردم و سیاسیون ایران بودند که
اخبار آن را بدقت دنبال نکرده و افشا نکرده بودند. در همان
سالهائی که همه دنبال نخود سیاه "جمهوری لائیک" میدویدند و
مقاله های وجبی در سایت های پر ادعا می نوشتند، در زیر پوست
شهر تهران، خبرهای مهمی جریان داشت. از جمله آموزش گردان موتور
سوارها برای روزهائی که در این هفته ها شاهد شدیم. واقعیت تلخ
است، اما تلخ تر از آن، تن ندادن به قبول آنست.
هر بار که خطر کودتای حجتیه و جناح راست را
نوشتیم، این و آن پیام فرستادند که چقدر درباره خطر کودتا می
نویسید. کدام کودتا؟ علیه کی؟ همه شان سر و ته یک کرباس اند!
و حالا می بینیم که یک کرباس نبودند، ما
نتوانستیم جدائی این سر و ته از هم تشخیص بدهیم.
برای نمونه، این خبر را از شماره ششم شهریور
1382 پیک نت در باره شکل گیری گردان موتور سوارها بخوانید:
«بازارچه قدیمی شهرک غرب در فاز یک را از مدتی
پیش سپاه دراختیار خود گرفته است. دراین منطقه واحدهای ویژه
موتور سوار سپاه پاسداران مستقر شده اند و در آنجا تمرین هائی
می کنند که شبیه مانورهای خیابانی است.
هیچکس اجازه نزدیک شدن به این محل را ندارد جز
موتور سوارانی که کارت ویژه دراختیار دارند و برخی مقامات
نظامی که با اتومبیل های خود به این محل رفت و آمد دارند و طرح
مانور موتور سواران را کنترل می کنند.»
آن اخباری که باید دنبال می کردیم و افشاء می
کردیم اینها بود، نه گرفتن گریبان مجلس ششم و محمد خاتمی!
http://www.peiknet.com/1382/page/06shahr/p346sepah.htm |