این روزها آرزو می کنم که جامعه شناسان ما
در خیابان باشند بس که کنش اعتراضی مردم جالب است و قابل
مطالعه.
این که ناگهان همه سبز می شوند. این که
همه مهربان می شوند، سیگنالهایی که
با هم رد و بدل می کنند، برخوردشان
با پلیس و حتی تفاوت برخورد پلیس و
لباس شخصی ها با مردم.
ریش و گیس سفیدها خودشان را گاهی وسط معرکه
می اندازند برای نجات جان
جوانی که زیر باتوم له می شود اما
خودشان هم گاهی بیحرمت می شوند. مثل
پیرمردی که دیروز لباس شخصی ها بیست
سی متر اول خیابان فخررازی روی زمین
کشیدند و لگد بارانش کردند.
بسیاری از مردم مصرانه امیدوارند که نیروی
انتظامی از خودشان باشد و دست
بزن نداشته باشد. راستش خودم هم
دیده ام که پلیس گاهی مهربان تر باتومش را
روی تن مردم پایین می آورد اما امان
از وقتی که یکی از معترضین، مغضوب یکی
از لباس شخصی ها شود. لباس شخصی ها
بشدت قابل مطالعه اند.
بی پروایی مردم بخصوص زن ها در این
اعتراضات تجربه دیگری است. تا آنجا که
می دانم در دهه های گذشته بعد از
انقلاب و در تجمع های اعتراض آمیز دیگر
هرگز این همه عریان از خشونت علیه
مردم عادی استفاده نشده اما این روزها
مردم انگار پوستشان کلفت شده است.
حالا که مردم باتوم را خورده اند و گلوله
هم خورده اند ابهت گلوله و
باتوم پیش چشمشان ریخته است. می
بینم که انگشت هایشان را به نشانه پیروزی
بالا می برند و توی چشم نیروهای
ضدشورشی که صف کشیدهاند فرو می کنند.
معمولا
وقتی کسی مورد لت و کوب قرار می گیرد چند نفری خودشان را بین
باتوم
ها و آن تن افتاده بر زمین سپر می کنند.
بعد از زد و خوردهای خونین و خشن
روز شنبه، پس از نماز جمعهای که
رهبر از محمود احمدی نژاد حمایت کرد
می دیدم شهر به زندگی اش ادامه می دهد.
انگار نه انگار که نزدیک به صد و
پنجاه نفر در همین خیابان ها کشته شده
اند.
دیدم که وقت اعتراض که می رسد مردم انگار
از وسط سنگفرش پیاده
روها سبز می شوند. از جاهای عجبیب
پیداشان می شود و چنان که انگار به یک
آیین جمعی پیوسته باشند همه می
دانند کی بایستند، کی فرار کنند، کی مقاومت
کنند و کی باتوم بخورند و چطور با
ساده ترین نشانه ها با هم به رد و بدل
اطلاعات بپردازند.
فکر می کنم در این روزها جامعه شناسهای ما باید به خیابان ها
بیایند.
باتوم هم خوردند خیالی نیست. در خیابان های تهران مردم دارند
سبک زندگی
اجتماعی را تغییر می دهند. شهروندان پایتخت
بعد از
۲۲خرداد
اصلا شبیه
روزهای پیش و سال های پیش نیستند. |