یکماه پس از کودتای خونین 22 خرداد علیه میرحسین موسوی و نتیجه انتخابات
دوره دهم ریاست جمهوری، اکنون لیست قربانیان بی دفاع و معترض
در حال تکمیل است. گزارشی که یکی از جراحان بیمارستان امام
خمینی دوشنبه شب در اختیار "پیک نت" قرار داد، آن لیست 50 تا
60 قربانی را کامل کرد که عکس های قربانیان در یک آلبوم در
برابر خانواده سهراب اعرابی گذاشته شد تا گم شده خود را در
میان قربانیان شناسائی کنند. تلاش برای تحویل دادن اجساد
قربانیان به این شرط که ورقه ای را امضاء کنند که بموجب آن،
قربانی بسیجی بوده(!) بسرعت در ایران افشاء شد. همچنان که
انتقال اجساد قربانیان به پزشکی قانونی شهرهای اطراف تهران
افشاء شد. "امام زمان نامه" فرمانده نظامی همآهنگ کننده عملیات
کودتا "سرلشگر فیروزآبادی" به پشیزی در جامعه گرفته نشد. نامه
ای که بموجب آن حتی به امام زمان هم دروغ گفتند!
در ادامه پیگیری شمار قربانیان کودتا، روز گذشته سایت "نوروز" نیز با جسارت
نوشت:
پیکر پاک صدها شهید اعتراضات مردمی یک ماه اخیر در سردخانه ای در جنوب غربی
تهران نگهداری می شود.
در حالی که بسیاری از خانواده های
زندانیان در بند همچنان نگران عزیزانشان
از این نهاد به آن سازمان و از این
زندان به آن دادگاه سرگردان و حیران
بازی داده می شوند و هیچ مقام مسئول
و غیر مسئولی در کشور حاضر به
پاسخگویی به این خانواده های نگران
نیست. برخی از خانواده ها را به محل
نامعلومی دعوت میکنند و بعد از
توجیه و تهدید آنها به آسیب دیدن دیگر
اعضای خانواده و همچنین گرفتن تعهد
مبنی بر عدم اطلاع رسانی در مورد مرگ
فرزندانشان و امضاء اوراقی با این
مضمون که تائید می کنیم فرزندمان بر
اثر تصادف و یا دیگر حوادث طبیعی
جان سپرده جنازه های آنها را تحویل
خانواده های داغدار می دهند. به
گزارش خبرنگار نوروز به نقل از یکی از این
خانواده ها که نخواست نامش فاش شود،
وی را به سردخانه ای در جنوب غربی
تهران که مخصوص نگهداری میوه و
محصولات لبنی بوده است برده اند و آلبومی
در اختیارش گذاشته اند که تصویر
صدها کشته در آن بوده است تا جنازه فرزندش
را از بین آنها شناسایی کند. به
گفته وی دیدن تصاویر کشته شدگان نزدیک به
نیم ساعت به طول انجامید. وی افزود
در زمان خروج از این سردخانه پیکر
صدها شهید را دیده است که در آنجا
روی هم گذاشته شده بودند. این مادر
داغدار می گوید با آنکه جنازه
فرزندم را پیدا نکردم اما با دیدن آنهمه
جنازه که رو هم دپو شده بود از هوش
رفتم و وقتی به هوش آمدم که در
بیرون سرخانه و در ماشین بودم. |