جهان

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان
مصاحبه با نفس جهید
معاون ریاست جمهوری
کاندیدای چپ جدید افغانستان
 
 
 
 

 

همزمان با ایران، در افغانستان نیز کارزار انتخابات ریاست جمهوری این کشور رو به گسترش است. این انتخابات نیز تقریبا دو ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران انجام خواهد شد. علاوه بر کاندیداهای دولتی، دکتر منگل، بعنوان نماینده جبهه چپ جدید افغانستان نیز کاندیدای ریاست جمهوری افغانستان شده است. نهضت فراگیر دمکراسی و ترقی افغانستان که بخشی از رهبران و کادرهای دولت دمکراتیک سابق این کشور آن را بنا نهاده اند، وی را کاندیدای این دوره از انتخابات کرده است. دکتر منگل در گذشته عضو رهبری حزب دمکراتیک افغانستان بود. وی دو معاون اول خود را در صورت پیروزی در انتخابات اعلام داشته است. دکتر راوش که استاد دانشگاه است و خانم نفس جهید. ما برای آشنائی بیشتر با انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، مطالبی را از سایت اینترنتی "مشعل" برگزیده ایم که بتدریج منتشر خواهیم کرد. از جمله، مصاحبه ای خواندنی که با خانم نفس جهید انجام و دراین سایت منتشر شده است. بخش عمده این مصاحبه را می خوانید:

 

پس از سالهای دشوارشهادت، سکوت و پراکندگی، هزاران و صد ها هزار انسان، همصدا خواهند گفت: بس است! صدای من یکی ازآنها خواهد بود و آنها در کنار من این فریادِ بس است! را سر خواهند داد.

من برای آمدن به انتخابات، به فرزندانم فکر کردم. به فرزندان دلبند صد ها هزار زن و مردی نیز که هیچ آینده یی غیر از فقر، بیسوادی و جنگ برای آنها پیشکش نمی توانند. حالا حد اقل میتوانیم به آنها استغنا بیاموزیم و اینرا بیاموزیم که نان، بستر راحت و آزادی را چگونه میتوانند بدست بیاورند و اینرا، که رفتن درین راه، خودش آزادیست. من به قربانیان بیشمار سیاست های جاری، بخصوص به بی وسیله ترینِ آنان، شکنند ترینِ آنان، به زحمتکشان شهر و ده، بیجا شده گان، زنان، جوانان و خانواده ها فکر کردم. آنها به راه حلی عاجل، به امید، به یار و یاور ضرورت دارند.

نفس جهید در پاسخ به این سئوال که چه مقدار به پیروزی امیدوار است؟ گفت:

ما همین اکنون هم پیروز هستیم. ما مسئله پیروزی یا شکست را در روشنایی اهدافی که برای شرکت درین انتخابات تعیین کرده ایم ارزیابی می کنیم. هدف اول اینست که مشارکت مردم را در بحث پیرامون مشکلات شان و تشخیص بهتر منافع شان بلند ببریم و به آنان کمک کنیم که چرا و چگونه تصمیم قانونی خود را به حیث شهروند، بر مبنای این منافع بگیرند .ما درین کار پیروز هستیم زیرا میتوانیم برنامه یی امید بخش، یکجا با خود مردم تهیه کنیم و آنرا به اعماق جامعه برسانیم.  فراموش نکنید که ما در 34 ولایت افغانستان چنین امکانی را در دست داریم. هدف دیگر اینست که مردم برای دستیابی به دستاورد های اجتماعی و سیاسی، در وجود نهضت فراگیر سازمانی را ببینند و بسازند که از نفوذ لازم برای بسیج نیروی آنها و متحدین شان و همراهیِ مبارزات حق طلبانه شان بر خوردار باشد.  ما درین میدان مبارزه نیز پیروز هستیم زیرا مصیبت دیده گان وطن ما در وجود نهضت فراگیراین امید برای آینده بهتر می بینند و به صفوف آن رو میآورند.

کارزار انتخاباتی ما با مؤفقیت به پیش میرود. هر روز، صد ها هموطن ما از کابل و از دور ترین نقاط کشور با ما ملاقات میکنند و برای مبارزه مشترک، برای همبسته گی در راه نجات وطن ما از قید اسارت ملی و اجتماعی ابراز آماده گی میکنند. تیم انتخاباتی ما به رهبری داکتر منگل، هیأت اجرائیه حزب ما به رهبری شیر محمد بزرگر، بزودی برنامه وسیع ملاقات با مردم را در هر گوشه و کنار کشور به اجرا خواهند گذاشت. البته پیشبینی میشود که انتخابات جاری در فضای شفاف و عادلانه صورت نگیرد. تجربه5   سال پیش نشان داده است که حکومت و حلقات نزدیک به این حاکمیت که چند کاندید درین کارزار دارند، هیچ حد و مرز اخلاقی برای جعل در نتایج رأی مردم نمیشناسند. رویداد های چند ماه اخیر نیز حاکی از آنست که آقای کرزی از هیچ وسیله یی برای به تاراج بردن آرای مردم دریغ نخواهد کرد. آنچه را امروز میتوانم با اطمینان برایتان بگویم اینست که در فرجام رأی گیری، داکتر حبیب منگل در ردیف کاندیدانِ مطرح قرار خواهد داشت و از امید مردم ما برای آینده خوشبخت و آزاد نماینده گی خواهد کرد.

نفس جهید در پاسخ به این سئوالی درباره دمکراسی در افغانستان نیز گفت:

هر پدیده این دنیا بالاخره شکلی و محتوایی دارد. دموکراسی نیز از این قاعده بیرون نیست. ما نباید در بین شکل و محتوا یکی را انتخاب کنیم و دیگری را رد کنیم، یا ازانجایی که این دموکراسی منافع اقتصادی زحمتکشان را نادیده میگیرد، در برابر آن قرار گیریم. ما حق نداریم که کودک را با آب چرکین تشت یکجا به جوی بیاندازیم.  برعکس، باید کودک را که همین دموکراسی نو پاست، نگهداریم و از او مواظبت کنیم که بزرگ شود و آب چرکین را به دور اندازیم.

نهضت فراگیردموکراسی و ترقی افغانستان، از همین حرکت شهروندی، یعنی رفتن به پای صندوق های رأی دهی و گفتن همین حرف ساده که این سیاست و این شخص را میخواهم، این دیگری را نمیخواهم شروع می کند.

دموکراسی چیزی نیست که یکشبه به دنیا بیاید. مشارکت مردم در حیات سیاسی لازم است، بیداری و مبارزه مستدام آنان برای حفظ دستاورد ها لازم است و تحمیل گام های ضروری پیشرَو بر نیروهای محافظه کار لازم است که این جریان را بازگشت ناپذیر سازد.

دموکراسی زمانی نهادینه میشود که مردم خود را از برکت آن در امنیت و محافظت بیابند و به رفاه اجتماعی دست یابند. ما حزب تحولات اجتماعی هستیم و آنچه ما را از دیگران متمایز میسازد، صداقت و پیگیری ما در مبارزه برای عدالت اجتماعی است. ما میگوییم، بروید به میلیونها انسانی که به فقرمطلق رانده شده اند، یه آنهایی که قربانی هر روزه  زورمندان و شریکان آنها در دستگاه امنیتی و قضایی کشور اند و در هر لحظه زنده گی شان شاهد همدستی حکومتداران با جنایتکاران اند، از فواید دموکراسی حرف بزنید. آنگاه در خواهید یافت که شما، در افغانستانِ واقعی نمیتوانید دموکرات باشید و جانبدار عدالت اجتماعی نباشید. بیش از هر وقت دیگر در وطن ما، مبارزه بخاطر عدالت و رفاه اجتماعی، مبارزه برای دموکراسی است.

- داکتر حبیب منگل، حاکمیت موجود را بی کفایت میخوانَد. آیا این بدان مفهوم است که شما جانبدار یک حکومت قوی استید ؟

نفس جهید: باید اول به توافق برسیم که منظور از حکومت قوی چیست؟ مخالفین داخل تیم آقای کرزی، به شمول عده یی که امروز در صدد دسترسی به کرسی ریاست جمهوری اند و از وی فاصله گرفته اند، از نخستین روز های ریاستِ وی، حکومتی را که او روی کار آورد، بی کفایت و ضعیف خواندند. آنها در حقیقت جانبدار یک دوره استبداد نادر خانی و حتی طالبی بودند و هستند، اما در فرجام،" دموکراسی مؤثر" را وعده میدهند. به هر حال، نقدِ آنان استبداد است و نسیه شان دموکراسی یی است که هیچ تضمینی برای بازگشت آن نمی توانند ارائه کنند.

اگر حکومت قوی، آنطوری که اینها میخواهند، حکومتی باشد که تفتیش عقاید سیاسی، تعقیب و آزار مخالفین و تحمیل انضباط و انقیاد را از راه حاکم ساختن فضای ترس و تسلیم جستجو میکند، ما با چنین حکومت به اصطلاح قوی، مخالف هستیم.  نه تنها مخالف هستیم، بلکه از مردم افغانستان میخواهیم بیدار باشند و در برابر چنین دورنمایی مقاومت کنند. ما معتقد هستیم که بُن بست سیاسی کنونی، نه ناشی از مازادِ دموکراسی، بلکه ناشی از کسر ِدموکراسی است. در وطن ما نه دموکراسیِ بیش از حد، بلکه دموکراسیِ نیم بند و محدود حاکم است.

اگر منظور از حکومت قوی، حکومتی است که تمام قدرت را در دستان یک رهبر مطلق العنان متمرکز سازد، از محلات تا وزارت های مرکزی، از سیاست خارجی تا سیاست های دفاعی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی، از یک دست اداره شوند، ما با چنین سیستمی مخالف هستیم. این سیستم متمرکز، با تنوع اجتماعی، فرهنگی و قومی کشور ما مطابقت ندارد. این سیستم، مردم را از مشارکت در حیات سیاسی باز میدارد. این سیستم، نماینده گان مردم را از نظارت بر امور سیاسی کشور محروم میسازد.

اگر منظور از حکومت قوی، حکومتی است که توانایی طرح و تطبیق یک برنامه واقعی رشد اقتصادی و اجتماعی را داشته باشد، بتواند با کارمندان دولت و طراحان و تصمیم گیرنده گان پروژه ها نه بحیث شریکِ معامله بلکه بحیث مرجع سمت دهنده، کنترول کننده، پاداش دهنده و جزا دهنده برخورد کند، دسیپلین کاری، روحیه خدمتگذاری و فساد ناپذیری را از خود آغاز و بر همه مسؤولین تحمیل کند، با شما موافق هستم که چنین حکومتی، مورد احترام و قوی خواهد بود.  آقای کرزی نه میخواهد و نه میتواند چنین حکومتی را ایجاد کند، داکتر منگل هم توانایی و هم اراده ایجاد چنین حکومتی را داراست

- تقریبا تمام نامزدان انتخابات از مبارزه علیه فساد حرف میزنند.!

- اول اینکه داکتر حبیب منگل، امروز بحیث یک تازه وارد، در زنده گی سیاسی داخل نشده است.  او، داکتر راوش و من، در جریان یک معامله تجارتی، برای تقسیم غنایم یا اداره کدام ساحه نفوذ همراه نشده ایم و برای تقسیم امتیازات در کنار هم قرار نگرفته ایم.  ما در جریان مبارزه و تلاش برای ترقی و عدالت اجتماعی، در جریان دفاع از منافع بی پناه ترین و بی وسیله ترین مردم وطن ما، سالها پیش ازانکه حرف این انتخابات مطرح شود، به زنده گی سیاسی رو آورده ایم وهمگام شده ایم.  این سالها، سالهای دشواربودند اما ما و سایر دوستان ما، در صف همین زحمتکشان، در مصیبت و فاجعه باقی ماندیم. وقتی میگویم در صف آنها باقی ماندیم، منظورم اینست که ما این مصیبت را با آنان قسمت کردیم. نه در نقش آمر و پیشوای آنان، بلکه بحیث شریکِ غمِ شان. ما درین زمینه امتحان خود را داده ایم.

از شما دعوت میکنم که زنده گینامه داکتر منگل و همراهانش را یکبار دیگر مرور کنید. آنها در گذشته در موقعیت هایی قرار داشته اند که اگر به شیوه به دوران رسیده های امروزی عمل میکردند و ترجیح میدادند که ثروت های وطن ما در جیب شخصی خود و خانواده شان باشد تا در بیت المال، امروز هر کدام میلیونر می بودند.  ما درین میدان نیز امتحان خود را داده ایم و سر های ما بلند است.  همراهان و همرزمان دیروزی ما نیز ازین امتحان سر فراز بدر شده اند.  بروید جستجو کنید، ببینید که آیا میتوانید، چه به نام آنهایی که ازین دنیا رفته اند، چه به نام آنهایی که به مهاجرت تن داده اند، چه بنام آنهایی که درینجا زنده گی میکنند، بیزنسی، حسابی در بانکی، قصری در کابل، در دوبی یا در جایی دیگر پیدا می کنید؟ آنهایی که امروز نیستند و آنهایی که زنده اند، انسان های پاک نفس بودند و هستند، و ما درین مکتب تقوا تربیه شده ایم.

ما نه کاندید مستقل، بلکه عضو یک حزب سیاسی یعنی نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان هستیم. دستان پاک، فساد ستیزی و روح خدمتگذاری در سر لوحه تعهدات این حزب قرار دارد. ما سربازان این حزب و به اجرای سیاست های آن مکلف استیم. ما این دسیپلین را داوطلبانه قبول کرده ایم و اینرا فراگرفته ایم که در چارچوب سیاست های حزب خود عمل کنیم و در برابر آن پاسخگو باشیم. من آرزو دارم، که آنطوری که شما میگویید، هموطنان ما هنگام انداختن رأی خود در صندوق، این سؤال را از خود بپرسند که چه کسی این تضمین را دارد و چه کسی ندارد و این را در نظر بگیرند که با رنگ سیاه نمیتوان سیاهی را از بین بُرد.

میخواهم از آغاز با صراحت بگویم که ما با اقتصاد بازار آزاد مخالف نیستیم. نگاهی به صد سال گذشته کشور ما نشان میدهد که تمام حکومت ها بشمول حاکمیت سالهای 1360، اصل همزیستی بخش های مختلف اقتصادی یعنی بخش های خصوصی، دولتی، مختلط، کوپراتیفی و غیره را پذیرفته اند، منهای حکومت آقای کرزی که با این مسئله نه برخورد عملی و مطابق با شرایط کشور ما، بلکه برخوردی ایدئولوژیک و تقلید گرانه دارد. اگر بازار آزاد بدین مفهوم است که سرمایه خصوصی آزادانه بازار را ارزیابی کند و تصمیم بگیرد که در کجا میتواند سرمایه گذاری کند و که قیمت ها بر اساس عرضه و تقاضا تعیین گردند، ما در اصل نه در گذشته مخالف بازار آزاد بوده ایم و نه امروز هستیم. ما جانبدار آن هستیم که بخش خصوصی، در تلاش خود برای اشتغال آفرینی، در پاسخ به نیاز های مردم در عرصه هایی که توان سرمایه گذاری را دارد، کمک شود و مورد حمایت قرار گیرد. مشکل درینست که در کشور ما، امروز، در سال 1388، با در نظرداشت طبیعت ناسازگاری که ما داریم، این بخش خصوصی، توان سرمایه گذاری های بزرگ، آموزش متخصصین و اداره پروژه های زیربنایی را ندارد.  بازار آزاد، بدون محافظت های اجتماعی قوی، بدون قانون کارِعادلانه، بدون سهمگیری دولت در عرضه ضروریات اولیه مردم، اکثریت مردم ما را از بازار کار و بازار مصرف کنار زده، گروههای بزرگی از مردم و بخصوص جوانان را در حاشیه زنده گی بارور اقتصادی، حرفه یی و اجتماعی قرار داده است . دولت از حیات اقتصادی غایب است، قانون از حیات اقتصادی غایب است، ساختار های بینابینی از حیات اقتصادی غایب اند و بازار، تنها بازار، در فقدان هرگونه چارچوب قانونی، آنچیزی را ببار میاورد که معمولا در چنین شرایطی میتواند ببار بیاورد، یعنی فقر برای اکثریت و بی ثباتی برای همه.
بازار آزاد، بلی! سیاست اجتماعی بخاطر عدالت اجتماعی، بلی! دولتِ اداره کننده و سهمگیرنده در پیشرفت اقتصادی، بلی!

زمانیکه ما می بینیم که آقای کرزی یا کسی از شمار وزیران و رؤسای ایشان، شخصی را اختیار دار میسازند و این شخص به فساد و چپاول دست میزند، میگوییم : این سیستم فاسد است. این شخص فاسد است.اما بیهوده و مضر است که برویم ببینیم این شخص به کدام قوم تعلق دارد و زبان مادریش کدام است. قوم فاسد و زبان فاسد وجود ندارد. اشخاص فاسد، سیستم های فاسد، بلی.

- در صورت پیروزی، چه برنامه یی برای زنان دارید؟

- در لحظه یی که رئیس جمهور، برای نخستین بار شنید که زنی را به آتش کشیدند، یا زنی خودسوزی کرد،یا خودسوزانده شد و از جا برنخاست ونرفت که تا مجرم را نیافته و بدست قانون نه سپرده است،باز نگردد، مشروعیت خود را بحیث رئیس جمهور همه افغانها از دست داد و به رئیس جمهور گروههای منافع مبدل شد.  ستمی که امروز بر زنان کشور ما روا میدارند، هیچ توجیه فرهنگی و سنتی ندارد و با آموزش دین مقدس اسلام در مطابقت نیست. سکوت جامعه بین المللی و درک موافقانه یی که از خود نشان میدهد، غیر قابل تحمل است.
ما در قدم اول، به زنان افغانستان میگوییم : ما بالای شما حساب میکنیم . نباید رأی شما به آنهایی برود که حقوق انسانی شما را زیر پا میکنند .

ما نهاد های سیاسی، مدنی و اجتماعی زنان را زیر حمایت مستقیم دولت قرار خواهیم داد تا همه کس، مطالبات شما را جدی بگیرد .ما به وزارت امور زنان صلاحیت وسیع اجرایی خواهیم داد و آنرا به ارگان فعال سیاستگذار مبدل خواهیم کرد.  ما در چارچوب این وزارت، مرکز تحقیقات و مطالعات ویژه در مورد زنان را ایجاد خواهیم کرد. ما سیاست شجاعانه اجتماعی را برای امحای بیسوادی، خدمات صحی اجتماعی، حمایه طفل و مادر، کاریابی و ارتقای مهارت های حرفه یی زنان و حمایت از خانواده های بی سرپرست، زنان و اطفال معیوب، معلول و بیجا شده، در مرکزاقدامات حکومت قرار خواهیم داد.