مهندس موسوی، در نشست
خبری با رسانههای سراسری و محلی در گرگان مرکز استان گلستان
ایران نقطه نظرات صریح تری را پیرامون وضعیت حقوقی زنان، نهضت
آزادی، ملیون ایران، آزادی ها و سیاست خارجی مطرح کرد. او
دراین نشست، از جنجال آفرینی احمدی نژاد در کنفرانس ضد تبعیض
نژاد در ژنو نیز انتقاد کرد. موسوی گفت:
آقای خاتمی از همان ابتدا قول به من دادند که چه پيش و چه پس
از
انتخابات کمک کنند. شان آقای خاتمی اجل از اين است که بخواهد
به کابينه من بيايد و
البته اگر بيايد افتخار خواهم کرد. چه اشکالی دارد که از ظرفيت
جهانی ايشان در
زمينه گشايش در مسائل خارجی استفاده و منجر شود که باب گفت
وگويی را با تمام جهان باز
کنيم تا مشکلاتی شبيه به آنچه در سوييس برای ما پيش آمد ديگر
پيش نيايد. فکر
نمیکنم هر دولت ديگری هم که روی کار بيايد بینياز از کمکهای
ايشان باشد.
من از اين میترسم که شکاف بين
نيروها به شکاف بين ملت ما منجر شود. من تلاش میکنم که از
همه نيروها استفاده کنم
. من میگويم که حتی در همين دولت کنونی هم اگر نيروهای خوب و
پرتوانی باشند چرا استفاده
نکنيم؟ اگر چنين کاری نکنيم در اين صورت شبيه وضعی به وجود
میآيد که ما به آن
انتقاد داريم.
شعارمن در باره فرهنگ همان است که در جمع اهالی فرهنگ و هنر
مطرح کردم و آن شعار "دولت فرهنگی،
فرهنگ غيردولتی" بود.
هيچ
کس در ميان ملت ما از اين که رئيسجمهور ما مورد توهين قرار
بگيرد راضی نخواهد بود.
حفظ حرمت جمهوری اسلامی يک اصل است و همه سياستمداران ما بايد
به اين مساله اهميت
دهند. فيلم پخش شده در اينترنت در رابطه با اين اجلاس، فيلم
خوشنود کنندهای نبود و
موجب تحقير ملت ماست و لطمه زننده است. سياست خارجی و ديپلماسی
در بستری آرام امکان
پيشروی پيدا می کند و اگر در يک صحنه بينالمللی حاضر شويم و
جمع کثيری از سالن
خارج شوند، اين به نفع ما نيست.
قويا مدافع تک همسری هستم.
باید مشکلات زنان کشور را درک کنيم.
بايد زنی را در نظر بگيريم که رنج کشيده، کار
کرده، در خانه فرسوده شده، بچهها را بزرگ کرده و بعد سن و
سالش بالا رفته و آن وقت
شوهر او به سرش میزند که زن ديگری بگيرد. این با عدلی که
شناختيم سازگاری ندارد.
لايحه حمايت
از خانواده لايحه درستی نيست و همان موقع هم من
اظهارنظر مختصری در اين رابطه کردم. اين مساله در سطح جامعه هم
آنچنان مخالفتی
برانگيخت که در مجلس متوقف ماند، اما گاهی میبينيم از طريق
سريالها و برنامههای
تلويزيونی هنوز زمينه اين مساله از بين نرفته است و میخواهند
آن را به صورت يک سنت
حسنه و يک کار خوب در جامعه جا بيندازند. اين ظلم به زنهای
اجتماع است و نبايد اين
کار صورت بگيرد.
مساله زنان سطوح
مختلفی دارد. بخشی از آن به نيروهای تحصيل کرده و جويای کار
مربوط میشود که در اين
راه با تبعيضهايی مواجه هستند. بخش قابل توجهی از خانمها هم
در خانه هستند که
آنها نيز مسايل و مشکلاتی دارند که گاهی مربوط به مشکلات
حقوقی و امثالهم است و
دادگاههای ما پر از اين نوع موارد است. در زمينههای حقوقی،
اقتصادی و منزلت بخشی
به زنها کارهای زيادی بايد انجام دهيم و يک مقدار آن به
کارگيری زنها در پستهای
اجرايی و مديريتی برمیگردد و بايد ارادهای در اين رابطه به
وجود بيايد.
من
تلاش خواهم کرد برای اينکه فضای بهتری برای آزادی
زنها، حل مشکلات حقوقی آنها و شرکت آنها در جامعه فراهم شود.
در مورد نهضت آزادی نسبت به ولايت فقيه، خود
آنان بايد بگويند که قبول دارند يا نه؛ ولی به هر حال اعتقادات
آنان در اين رابطه
با ما همسو نيست. من میگويم اختلاف سليقه داريم، اگر اين
واژه نرم است شما آن را
کمی غليظ تر کنيد. از اول انقلاب راه من با نهضت آزادی جدا
بوده است ولی با توجه به
شناختی که از افراد نهضتآزادی، يعنی آنهايی که میشناختم
نظير مرحوم مهندس
بازرگان و ديگران و برخی از کادرهای فعلی دارم، هيچگاه
نمیتوانم به خودم بباورانم که
اينها غير مومن و غيرمسلمان هستند، نماز نمیخوانند و خيرات و
نيکی نمیکنند.
بنده با رهبران نهضت آزادی از نظر سياسی مخالفم. پيش از انقلاب
همه نيروها با هم کار میکردند ولی بعد از انقلاب صفها جدا
شد و يکی از مسايلی که اين صفها را جدا کرد نوع برخورد با
ولايت فقيه بود. من
مدافع ولايت فقيه در روزنامه جمهوری اسلامی بودم و آنها برعکس
اين مساله را
مینوشتند. به دنبال انحلال مجلس خبرگان آن موقع بودند، با اين
حال هيچگاه
نتوانستم آنها را در چيزی که متهم نيستند متهم کنم. اگر اين
بد است شما میتوانيد
من را محکوم کنيد ولی اگر خوب است بايد بگوييد اين درست است.
اختلافات سياسی را تا
اندازهای بسط ندهيم که افراد را در جامعه از همه چيز ساقط
کنيم چرا که اين به نفع
کشور نيست.
برخی ادعای ديدار من با اعضای
جبهه ملی را مطرح می کنند. من اگر با کسی ملاقات کنم
شجاعت اين را دارم که مساله را علنی کنم و به هيچ وجه محرمانه
نمیگذارم و اين جزو
خصلتهای من است. کسانی که اين جوسازی را صورت میدهند فردا
مطالب ديگری خواهند
گفت. اگر زمانی قرار باشد و بخواهم با
جبهه ملی ملاقات کنم اين کار را در جلوی چشم مردم خواهم کرد و
برايشان توضيح خواهم
داد.
يکی از مشکلات اساسی
و شايد اساسیترين مشکلی که در جامعه میبينم اين است که از يک
جامعه ارزشی به يک
جامعه
سوداگر
تغيير کردهايم که همه چيز در آن پولی و کالايی شده است. در
چنين
جامعهای ارزشهای فرهنگی به سمت ارزشهای اقتصادی سرازير
میشوند و در چنين شرايطی
است که میشود پنج ميليون تومان به مجلس برد، برای اين که رای
مجلس خريده شود. این همان لیبرالیسم است که من با آن مخالفم.
چشمانداز، محدوده قانون است و قانون اصل
مسالهای است که من مطرح کردم. هر نوع اصلاحی در کشور بايد از
اجرای درست قانون
شروع شود. قانون برای اين آزادیها مجال و وسعتی در نظر گرفته
و اگر هم محدود بود
بايد از طريق قانونی آن را وسيعتر کنيم.
جنگ خاتمه پيدا کرده و اقتصاد جنگی هم خاتمه پيدا کرده است".
يکی از
راهها برای رفع مشکلات اقتصادی، فعال کردن بخش خصوصی است که
احتياج به مديريت و
سياستهای پولی درست دارد».
ما در کشور
بیثباتی سياستهای اقتصادی و مشکلات بانکی را شاهد هستيم که
بايد با توجه به همه
جوامع، به صورت منظومهای وارد عرصه شويم تا بهبود در نظام
اقتصادی را شاهد باشيم.
توجه ويژه به مناطق محروم جزو برنامههای حتمی اين طرح خواهد
بود چرا که در اين
صورت نمیتوانيم مشکلات اقتصادی کل جامعه را حل کنيم.
|