حضور روزهای اخیر میرحسین موسوی و مهدی کروبی در دانشگاه ها،
همراه شده است با حضور گروه های چند نفره حزب پادگانی که یا
شعارهای پارچه ای بالای سرشان می گیرند، یا سئوال های ارزشی
دارند و یا دل پیچه اصولگرائی گرفته اند. از جمله این حضورها،
روز گذشته دردانشگاه اراک به نمایش درآمد که موسوی به آنجا
رفته بود.
یکی از
ارزشی ها، در اشاره به بی ارزش بودن دوران نخست وزیر موسوی و
حمایت آقای خمینی از وی، شعاری را با این جمله بالای سرخود
گرفته بود «معیار حال فعلی افراد
است»
موسوی که نیز خطاب به آنها که این شعار را دست آن فرد داده
بودند گفت:
«آری! معیار حال فعلی افراد است، باید ببینیم چه وعدههای
دادهایم و اکنون در کجا ایستادیم. معیار، حال فعلی افراد و
حال فعلی دولتها
است. مثلا باید دید چه قدمی برای از بین رفتن فساد برداشته
شده، یا چه افرادی در دولت به کار گرفته شدهاند؛ باید ببینیم اینها با شعارهای داده
شده، همخوانی دارد؟
بسیاری از دانشجویان با پرچم ها و نوارهای سبز در حمایت از
موسوی به سالن سخنرانی آمده بودند که موسوی خطاب به آنها گفت:
امیدوارم این سبزی تمام ایران بزرگ را بپوشاند.
یکی از حاضران که خود را دانشجوی بسیجی اعلام کرد از موسوی
پرسید: متاسفانه امروز جبهه مشارکتی ها و مجاهدین انقلاب
اسلامی یاران شما هستند.
موسوی گفت:
من نمیگویم
متاسفانه؛ شعاری دادم و مستقل آمدم و البته از حمایت احزاب
گوناگون ازجمله همینها که نام بردید استقبال میکنم، بارها هم گفتهام که وامدار کسی
نیستم. پاسخ من به
منتقدان عملکرد شایسته دولت بعدی است. فکر میکنم هر تشکلی که
دلش برای ملت میتپد،
از جمله بسیج نیز موافق این رویه باشد. بسیج هنگامی که مدافع
قشری باشد که از آن برخاسته است یقین دارم که همین راه را میرود.
کسی را که نامش را
بسیجی میگذارد، اما از شعارهای اصیل امام(ره) عبور میکند،
بسیجی نمیدانم؛ "معیار حال فعلی افراد است". امیدوارم بسیجی با این همین روحیه وارد
عرصه شود؛ ما چنین بسیجی
را دوست داریم.
یکی دیگر از آنها که دل پیچه اصولگرائی دارد از موسوی پرسید:
سیاست خارجی شما در رابطه با آمریکا و فلسطین و هولوکاست
عقبنشینی
از مواضع انقلاب نیست؟
موسوی گفت:
مواضعم درباره رابطه با آمریکا را بارها با صراحت
بیان کردهام. من نه رئیس جمهور هستم و نه نخست وزیر، نه
نامهای نوشتهام و نه تقاضای ملاقات کردهام و نه پیام تبریک
فرستادهام(تمام اقدماتی که احمدی نژاد کرده است). مشکل سیاست
خارجی کشور، مساله دفاع از فلسطین نیست؛ مساله به سوئیس رفتن برای یک خیال و توهم است.(سخنرانی جنجالی
احمدی نژاد در اجلاس تبعیض نژادی که به سود اسرائیل تمام شد)
چرا میخواهید حرفی در دهان من یا
دیگران بگذارید؟ من از اول انقلاب مدافع حقوق حقه مردم فلسطین
بودهام. در کشور
اجماع درباره فلسطین این بود که همه با هم بگوییم مطابق
هنجارهای بینالمللی
موافقیم سرنوشت فلسطین را همه ساکنان آن سرزمین تعیین کنند،
ولی در دولت جدید شعارهای احساساتی داده و از این موضع عدول شد. نتیجه این رفتار
جز دو مصوبه در
سازمان ملل و مجمع عمومی در تائید هولوکاست نبوده است؛ این آخر
هم در اجلاس سوئیس
باز هم مصوبهای دستهجمعی درتائید هولوکاست صادر شد.
من از شعاری که رهبر معظم انقلاب دادهاند دست برنمیدارم.
ارزشهای
اصیل اصلاحطلبی بدون توجه به اقشار مستضعف پیاده نمیشود.
اصلاحطلب اصولگرا یک
استراتژی و راهبرد است. باید تلاش کنیم که صفوف ملت را به هم
نزدیک و به سوی وحدت حرکت کنیم. این شعار را از امام یاد گرفتهام و از یاد نمیبرم.
با همه اصلاحطلبان
دوستم و در عین حال دستم را به سمت همه گروهها دراز کردم،
معتقدم ملت میتواند
همزمان از جمهوریت و اسلامیت دفاع کند.
پس از این دیدار و سخنرانی موسوی به جمع مردم اراک رفت و برای
آنها سخنرانی کرد. او دراین سخنرانی نیز گفت:
اراک یک شهر صنعتی و درعین حال کشاورزی
است ولی کارخانههایش تعطیل شده، کارگرانش بیکار شده اند،
محصولات کشاورزی اش روز زمین مانده است.
من خط امامی هستم و رهبر نیز خط امامی است.
خط امام، سازندگی بود. اگر از نگاه امام تبعیت کنیم، بسوی
سرمایهگذاری پیش میرویم نه توزیع پول و
سیبزمینی؟
برای دفاع مقدس آیا امام به آنها که به جبهه ها رفتند قول پول یا نظیر اینها را داد یا بر
فضلیتهای بزرگ شان تکیه کرد؟
حرف زدن درباره خط امام راحت است، اما درک و عمل به آن مهم است.
حضرت امام(ره) بسیار حساس بودند که بیگانگان براقتصاد ملی کشور حاکم نشوند و نگاه در این زمینه
تکیه بر کارشناسان و
دانشمندان کشور بود. حال باید ببینیم اقتصاد کشور در چه وضعیتی
است؟ آیا حاکمیت
نگاه امام این است؟
بازگشت از نگاه امام به معنی تحجر، وابستگی، ناکارآمدی و زیر سوال رفتن عزت ماست.
|