معتقد
بوده و هستیم، که نامزدهای مختلف باید در نهایت اجماع کنند.
این اجماع برای جلوگیری از تقسیم آرای یک جناح سیاسی میان
نامزدهای مختلف است. البته می گویند هر کدام از دو نامزد آرای جداگانه دارند که این نیاز به بررسی دارد.
اگر با بررسی نتایج نظرسنجی مشخص شد که در صورت انصراف یکی
از کاندیداها، بخش قابل توجهی از آرای او به سبد کاندیدای دیگر
اصلاح طلب
منتقل می شود، به نظر من
این راه صحیح اجماع است.
در
عین حال این نگرانی در میان هواداران اصلاحات وجود دارد که اگر
پیش بینی
حضور رئیس دولت به عنوان تنها کاندیدای طرف مقابل به حقیقت بدل
شود، وجود دو کاندیدای اصلاح طلب- صرف نظر از نتیجه- برازنده نیست.
بعید به نظر می رسد اجازه داده شود منتقدان
اصولگرای دولت، کاندیدای جدی معرفی کنند. باید دید چرا آنها از
دولتی که کارآمدی و حتی صداقت آن- با عملکرد چهار سال گذشته-
از
سوی خود آنها بارها محل تردید قرار گرفته و می گیرد، حمایت می
کنند.
یکی از آقایانی که از رئیس دولت فعلی حمایت
کرده، در همان حال اعلام کرده باید رئیس دولت بگوید چه بر سر
بیش از
250میلیارد
دلار درآمد نفتی آمده است. یا این که «ته صندوق ارزی سوراخ
بوده یا
درش باز بوده،» سکوت آنها به نظر می رسد تنها یک دلیل داشته
باشد و آن اینکه اجازه پیدا
نکرده اند کاندیدای جدی دیگری را معرفی کنند.
ممکن است اگر کار به خودشان واگذار شود،
کاندیدای دیگری هم معرفی کنند، اما این اجازه به آنها داده
نخواهد شد. در
حالی چنین اجازه یی داده نمی شود که رئیس دولت نهم چند ماهی
است عملاً همه
فعالیت ها را در جهت کسب رای انجام می دهد که حتی بارها اعتراض
دو
کاندیدای اصلاح طلبان را در پی داشته است. ممانعت از رقابت
حامیان سابق احمدی نژاد با وی و معرفی نامزد، نشان می دهد همچنان نگرانی جدی
از رای
آوری او وجود دارد.
همه اضافه حقوق ها و امتیازات، تمامی «بخشش ها» و توزیع مادی و
غیرمادی در
طول این دو ماه در حال انجام است. صدا و سیما هم که از بابت
تبلیغ دولت
هیچ حد و مرزی ندارد. البته مدتی است برخی بخش های خبری مشهور
آن در اثر
فشارها تغییر تاکتیک داده اند. مثلاً 30/20 ظاهراً به طور
مساوی از
نامزدها سخن می گوید که آقای احمدی نژاد هم ممکن است کاندیدا
شود و بیشتر
راجع به آقایان موسوی و کروبی خبر پخش کرده و درست بخش هایی از
سخنان
کاندیداهای اصلاح طلب را گزینش می کنند که حدس می زنند به
واسطه آنها می
توانند تا حدودی رای اصلاح طلبان را بشکنند. سعی می کنند حتی
این گونه
القا کنند که آقای احمدی نژاد در تلویزیون مظلوم واقع شده و
اخیراً
اعتراضات حامیان دولت به صدا و سیما را که نوعی فرافکنی است هم
نشان می
دهند تا از فاکتور مظلوم نمایی استفاده ببرند. اما همه متوجه
هستند همه
بخش های صدا و سیما و کل اخبار، حتی بخش های غیرانتخاباتی
30/20 و آگهی
قبل و بعد از آن که به شرکت نفت، گاز و پتروشیمی، وزارت نیرو و
... تعلق
دارد همه در تبلیغ و پوشاندن نقاط ضعف دولت نهم است. چنین
تبلیغاتی به سود یک دولت، در سال های پس از انقلاب، حتی در هفته دولت سابقه
نداشت. نکته
جالب توجه این است که مبداء تاریخ کشور که هیچ، تاریخ انقلاب
هم، سال 1384
به بعد است. یعنی آغاز همه تحولات جامعه از سال 84 است و قبل
از آن مردم
ما طی قرون و اعصار بدبخت و بیچاره بودند و دولت های دیگری نیز
در این
نظام به فعالیت نپرداخته اند و هرچه هست، از 84 به بعد است،
یعنی انقلابی
بزرگ تر از انقلاب اول در این مدت رخ داده و همه اخبار و
رویدادها حول این تحولات گردش می کند. این بهترین نوع تبلیغ انتخاباتی برای دولت
نهم است.
این کارهایی که صورت می گیرد از نگرانی بسیار شدید محافل حامی
دولت حکایت
دارد و جالب است که مردم هم شدت این تبلیغات جهت دار را فهمیده
اند؛ اینکه
چقدر شتابزده و با هول و هراس این حجم وسیع تبلیغات صورت می
گیرد. دولت
پشت سر هم و بدون وقفه به استان های مختلف می رود و کاخ ریاست
جمهوری
تقریباً خالی از هرگونه فعالیت است و تار عنکبوت گرفته است.
اولا به رغم عیان بودن و آگاه شدن بخش زیادی از مردم از موج
تبلیغاتی عظیم برای
دولت در همه رسانه ها، استان ها، شهرها و روستاها، این تبلیغات
تا روز
انتخابات ادامه خواهد داشت. دوم از ورود کاندیدای رای آور از
سوی حامیان سابق آقای احمدی نژاد و طیف مخالف دولت، جناح راست، به صحنه
انتخابات
ممانعت خواهد شد. من حتی معتقدم جامعه روحانیت مبارز و جامعه
مدرسین حوزه
علمیه قم که به رغم همه فشارها تاکنون حاضر به اعلام حمایت از
دولت نهم
نشده اند، احتمالاً با گذاشتن فشارها از حد فعلی مجبور خواهند
شد اعلام
موضع کرده و از رئیس دولت نهم حمایت کنند.
اصلاح طلبان باید از مردم درخواست کنند
وارد صحنه شوند. خوشبختانه در این دوره گروه های معتقد به
تحریم و مبلغان
عدم شرکت در انتخابات را نمی بینیم. آنها دریافته اند تحریم
انتخابات در
برخی دوره ها از سوی آنها و القای آن به جامعه چه بلایی بر سر
مردم و کشور
آورده است. تصور می کنم دیگر در
این کشور کسی پیدا نشود که فکر کند با عدم شرکت در انتخابات می
توان
مشکلات کشور و مردم را حل کرد .
من فکر می کنم به دلایلی که برشمردم و نارضایتی عمیق مردم از
شرایط و
حضور کاندیداهای شاخص، به طور اتوماتیک چه موج ایجاد شود چه
نشود، مردم با
یک محاسبه اجمالی به این نتیجه خواهند رسید که پای صندوق آمدن
بهتر از
نیامدن است. به نظر می رسد مردم ترجیح خواهند داد به مناسب
ترین فرد- حتی
نسبی- رای دهند تا اینکه با رای ندادن خود نامناسب ترین فرد را
به پیروزی برسانند.
تصور من این است که مردم این بار نه بصورت موج که با منطق و به
تعداد قابل توجهی به پای صندوق ها خواهند آمد. مردم می خواهند
کشور را از
وضع موجود نجات دهند و بر این اساس
شعار همه ما باید تغییر وضع موجود
باشد.
اما درباره اینکه رسانه های وابسته به جناح مخالف
اصلاحات چندان به مشارکت حداکثری نمی پردازند یا برنامه های
جدی و
اثرگذاری را تدارک ندیده اند، من شنیده ام به آنها نداهایی
داده شده که
اصطلاحاً «فتیله» انتخابات را
خیلی بالا نکشند تا مشارکت از حدی که در
نظرسنجی های فعلی نشان می دهد - 50 درصد - فراتر نرود. البته
دیدهایم
چگونه رادیو و تلویزیون و خبرگزاری ها و روزنامه های وابسته به
دولت می
توانند مشارکت 50 درصدی را با 60 یا 70 درصد اعلام کنند و بعد
از انتخابات
دیگر صدای اعتراض به این اعلام آمار خلاف واقع در میان ساز و
دهل پیروزی به گوش کسی نمی رسد.
اما تدارک برگزاری انتخابات
در وزارت کشور یک اداره کل انتخابات وجود
دارد. اخیراً 16 نفر از پرسنل 22 نفری آن تغییر کرده و از
بیرون افرادی را
به جای آنها آورده اند. هشت نفر از آنها در دو مرحله به سایر
بخش های
وزارت کشور منتقل شده و هشت نفر دیگر هم با هماهنگی های فشرده
یی که صورت گرفته، در کشاکش جریان انتخابات حکم بازنشستگی خود را دریافت
کرده یا
خواهند کرد. اینها کارشناسان بی طرف و بدنه کارشناسی به شمار
می روند و در
همه دولت ها بوده اند. تشکیلات انتخاباتی هر استان هم به وسیله
پارتیشن از
هم جدا شده است به طوری که هیچ کدام از شیوه کار و نتایج استان
دیگر مطلع نخواهد شد. افراد جایگزین هم عمدتاً افراد جدید و غیرحرفه یی در
برگزاری
انتخابات هستند.
کمیته مشترک صیانت از آرا برای مقابله با همین تحرکات پیش بینی شده اگرچه طرف
مقابل می خواهد
اصلاح طلبان را از صیانت قانونی از آرای خودشان هم محروم کند.
یعنی اصلاح
طلبان حق ندارند با ابزارهای کاملاً قانونی و مصرح در قانون
انتخابات از آرای مردم حفاظت کنند. ممکن است این مقدمه یی باشد برای اینکه
نمایندگان
کاندیداهای اصلاح طلب را برای نظارت بر امر انتخابات به شعب
اخذ رای راه
ندهند. کار به جایی رسیده که سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرده
تشکیل کمیته
صیانت از آرا غیرقانونی است و من تعجب می کنم بر چه مبنایی این
حرف زده
شده است. در قانون انتخابات صریحاً تاکید شده نامزد ریاست
جمهوری و مجلس
حق دارد نمایندگانی را برای نظارت بر انتخابات به شعب اخذ رای
روانه کند.
حتی نامزد ریاست جمهوری حق دارد در هیات های اجرایی هم نماینده
داشته
باشد. دولت موظف است این امکان را فراهم کند و برای متخلفان،
در قانون
مجازات سنگین در نظر گرفته شده است.
اگر این وضع ادامه پیدا کند باید گفت «انالله و انا الیه
راجعون».
در مورد موسوی
افزایش سریع آرای ایشان دور از حد انتظار من بود. نظرسنجی ها
نیز آرای
وی را رو به پیشرفت نشان می دهد. من با واقع بینی به نتیجه
انتخابات
امیدوارم. |