می
گویند اگرهر کشوری یک ارتش دارد، در پاکستان این ارتش است که
"یک کشور"
دارد؛ از بس که نیروهای نظامی پاکستان "همه کاره" اند! حالا
نتیجه این
وارونگی این شده که اوضاع در این کشور پرجمعیت مسلمان "واقعا"
نگران کننده
است. در همه سال های گذشته آن چه برای امرای ارتش و کشور مهم
ترین به حساب
آمده، یک تهدید "خارجی" بوده بنام هند و یک فرصت "خارجی" بوده
بنام "افغانستان".
حالا که "دنیا" با حیرت و وحشت از پیشروی طالبان تا صد و
پنجاه کیلومتری اسلام آباد و آوارگی مردم درمانده سوات در نزاع
بی رحمانه
ارتش پاکستان و طالبانِ متحجر خبر می گیرد، و این نگرانی را "هسته ای"
بودن و بمب اتم داشتن پاکستان، به حق، صد چندان کرده، معلوم می
شود که
فروگذاشتن "امور داخله" و مشغول شدن به تهدید و فرصت های موهوم یا حتی
واقعی "خارجه" تا چه اندازه می تواند بلای جانِ جهان و "داخله"
شود. برای
آواره پاکستانی حالا فرقی نمی کند که کشور جمهوری اسلامی
پاکستان بمب اتمی
دارد یا نه، هند می خواهد تهدید باشد یا نه، جنگ سالاران افغان
با پول
سازمان اطلاعات ارتش پاکستان حافظ منافع ارتش باشند در کوه های تورا بورا
و کابل و هرات یا نه، آن چه برای او مهم است، اینست که آتش جنگ
"داخلی" دامن
او را نگیرد، خانه و کاشانه اش ویران و عزیزانش به زیر خاک
نشوند و سقفیِ لرزان بالای سرش. پاکستان یک "عبرت" است که
"داخله" را به بازی های "خارجه" کسی نبازد.
(متاسفانه ارسال کننده این مطلب که از یک وبلاگ گرفته شده، منبع آن را ذکر
نکرده که در صورت تماس خود نویسنده و یا ارسال کننده آن، ما
این منبع را به آن اضافه خواهیم کرد.) |