|
انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم، بسرعت می
رود تا سرنوشت دوم خرداد سال 76 را پیدا کند. یعنی انتخاباتی
دو قطبی، اما با این تفاوت که در سال 76 یک سر قطب ناطق نوری
بود و سر دیگر آن محمد خاتمی، اما این بار یک سر قطب میرحسین
موسوی است و سر دیگر آن علی خامنه ای.
سفر رهبر جمهوری اسلامی به کردستان و
سخنرانی هائی که به مناسبت و بی مناسبت در آنجا کرد، عملا دو
سر قطب انتخابات 22 خرداد 88 را مشخص کرد. علی خامنه ای که در
مشهد گفته بود حمایت وی از دولت، یک حمایت عامل است که همیشه
از همه دولت ها کرده و نباید ازآن برداشت انتخاباتی شود، در
سفر به کردستان با دیدن شعارهای مردم به نفع میرحسین موسوی و
دیدن عکس های وی بالای سر مردم، طاقت از کف داده و حمایت علنی
از احمدی نژاد را آغاز کرد.
علی خامنه ای بدون نام بردن از میرحسین
موسوی از وی انتقاد کرد که گفته سخنرانی احمدی نژاد در اجلاس
تبعیض نژاد باعث شرمندگی بود و گفت که آن سخنرانی باعث بیداری
ملت های جهان شد!
رهبر جمهوری اسلامی که تاکنون درهیچ سفر
داخلی، چنین طولانی در یک استان ماندگار نشده بود، در یک
سخنرانی دیگر در سنندج، انتقادهای همه جانبه به سفرهای نمایشی
و جنجالی احمدی نژاد به استان ها را رد کرد و از سفرهای احمدی
نژاد به استان ها و مصوبات دولت درباره این سفرها حمایت کرد.
این درحالی است که نفس سفر رهبر به کردستان نیز اهداف
انتخاباتی به سود احمدی نژاد داشت زیرا کردستان یکپارچه قید
احمدی نژاد را زده و حتی آخرین نظرسنجی ها نیز نشان میدهد که
موسوی با اکثریت قاطع در کردستان برنده انتخابات است. از جمله
انگیزه های علی خامنه ای برای سفر انتخاباتی به کردستان آگاهی
از همین نظرسنجی بوده است. همه می گویند دولت نهم یک فاجعه ملی
است و علی خامنه ای می گوید 4 سال دیگر هم این فاجعه باید
ادامه پیدا کند.
در آنسوی قطب، میرحسین موسوی روز به روز
بیشتر به دوران رهبری آیت الله خمینی استناد می کند و بر
افشاگری های خود پیرامون دولت احمدی نژاد می افزاید. از جمله
از بسته ماندن درهای سیمای جمهوری اسلامی به روی خود. نهادی که
مستقیما از رهبر جمهوری اسلامی خط می گیرد و رئیس آن سردار
ضرغامی پلی است میان فرماندهان سپاه و رهبر. درادامه همین مسیر
است که موسوی بیانیه 8 ماده ای آیت الله خمینی را بعنوان پرچم
اصلاحات در این مرحله بلند کرده و خود نیز روز گذشته منشوری را
بعنوان منشور حقوق شهروندی تهیه و منتشر کرد که الهام گرفته از
همان بیانیه 8 ماده ایست.
بدین ترتیب است که انتخابات به سوی دو قطبی
شدن پیش می رود و قطب قدرت به پرچمداری علی خامنه ای وارد عرصه
انتخاباتی شده است. در این پیکار، قطب قدرت با اطمینان از
حمایت رهبر و فرماندهان سپاه از همه عوامل و امکانات بهره می
گیرد. از جمله از مناسبات ویژه محمد قوچانی سردبیر روزنامه
اعتماد ملی با قاضی مرتضوی که حاصل آن مقالات جدید انتقادی
سردبیر اعتمادملی از موسوی است. موقعیت کروبی به نسبت موقعیت
موسوی نه تنها ضعیف است، بلکه فاصله اقبال مردمی آنها روز به
روز بیشتر می‌شود و به همین دلیل طرح به جان هم انداختن
طرفداران کروبی و طرفداران میرحسین موسوی کلید خورده است. یعنی
روی دیگر آن سکه ای که حسین شریعتمداری با انتقاد از کروبی به
میدان آورده بود تا کروبی به وی پاسخ داده و جلب نظر روشنفکران
را بکند!
اگر زمینه ای که پیش آمده، یعنی دو قطبی
شدن انتخابات نه میان کاندیداها، بلکه میان میرحسین موسوی و
علی خامنه ای که بر خلاف ظاهرسازی هائی که می کنند پایگاهی در
میان مردم ندارد، آنوقت ایران یکبار دیگر شاهد یکی از
پرشورترین انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود. بویژه که همه
میدانند بین موسوی و خامنه ای اختلافات ریشه داری از زمان آیت
الله خمینی تاکنون باقی است و خامنه ای به هیچ وجه تمایل ندارد
دست بوس خود، یعنی احمدی نژاد را رها کرده و اجازه بدهد سکان
ریاست جمهوری بدست فردی مانند میرحسین موسوی بیفتد. بویژه که
اخیرا موسوی به صراحت اعلام کرده است که به ولایت فقیه تنها در
چارچوب و محدوده قانون اساسی اعتقاد دارد.
دو پسر علی خامنه ای که بسیاری از فعل و
انفعالات حکومتی و حتی به میدان فرستادن علی خامنه ای برای
حمایت از احمدی نژاد نیز زیر سر آنهاست، بسیار بیمناک اند از
روی کار آمدن موسوی. فردی که وقتی به پدر آنها باج نداده،
چگونه به پسرهایش باج خواهد داد؟
پسرانی که خود را برای جانشینی پدر آماده
می کنند و خود را دو ولیعهدی می دانند که نمی خواهند مرتکب
اشتباه احمد خمینی شوند و به همین دلیل می کوشند قبل از مرگ
پدر، قضیه جانشینی او را حل کنند! |
