اگر حمله مغول توانست این ملت را از پای درآورد ، شرایط فعلی
هم میتواند این ملت را اسیر خود کند . ما امروز همچنان گرفتار
یک مشکل بزرگ هستیم که تا وقتی این مشکل را حل نکنیم امکان حل
مشکلات کوچک و فراوان دیگر ما وجود ندارد و آن چیزی نیست به جز
استبداد . چه استبدادی از این بالاتر که یک دولت و یا رئیس
دولت به خود اجازه بدهد حاصل تجربه چند دهه این ملت را که در
یک سازمان بزرگ کارشناسی برای اداره کشور بوده است یک شبه منحل
کند و بگوید تنها من هستم که تصمیم می گیرم چه کاری انجام بشود
و چه کاری انجام نشود. آنچه که ازاین حقیقت نشان داده می شود
را می توان به همه امور تعمیم داد.
ما امروز فقط گرفتار استبداد نیستیم که با کمال تأسف گرفتار
تزویر نیز هستیم و آن مثلث شومی که مرحوم دکتر شریعتی می گوید
؛ زر و زور و تزویر امروز به نحوه کامل بر جان و دل این ملت
سیطره انداخته است.
ما رئیس جمهوری می خواهیم که به جای تشنج آفرینی و دشمن تراشی
برای این ملت در دنیا ، به دنبال صلح و عزت و سربلندی این کشور
باشد. ما رئیس جمهوری می خواهیم که شناسنامه ایرانی ، به
اندازه پاسپورت آمریکایی برای او اهمیت داشته باشد. ما رئیس
جمهوری میخواهیم که همان قدر که برای یک خبرنگار آمریکایی که
در زندان افتاده است دل می سوزاند، برای این خیل دانشجویانی که
ماههاست خانواده آنها، آنها را ندیده اند دل بسوزاند. برای
آزادی آنها تلاش کند. ما به دنبال رئیس جمهوری هستیم که به خیل
انبوه کارشناسانی که برای سربلندی ایران می کوشند اهمیت قائل
شود و یک شبه همه آنها را به پارکینگ نفرستد . ما رئیس جمهوری
می خواهیم که دانشگاهی بخواهد که در آن اصل اول را آزادی بداند
.
روز 22 خرداد ، دوم خردادی دگر بیافرینند .
الان در شرایطی به سر می بریم که نه فقط اقتصاد کشور، نه فقط
وضعیت معیشت مردم، بلکه تمامیت ایران و عزت و عظمت ایران در
حال تهدید است و ما می توانیم با اراده خود کاری بکنیم که بر
همه این مشکلات فائق آئیم.
اگر ما شتاب بیشتری پیدا بکنیم و اگر این فرصت باقیمانده را
مغتنم بشماریم می توانیم انشاءالله به این هدف بزرگ خود دست
پیدا بکنیم ، این پیروزی دور از دسترس نیست .
تردیدی نکنید که یکی از اصلاح طلبانه ترین بخشها در دولت مهندس
موسوی، بخش وزارت علوم و دانشگاهها خواهد بود.
برنامه آقای موسوی دو مرحله دارد. مرحله اول رهایی از این
بلبشویی است که اقتصاد مملکت را گرفته است، یعنی بی برنامگی،
سوء مدیریت و یا تغییرهایی که خود ایشان به مردم تحمیل کرده و
اینکه همه ملت را در حقیقت کمیته
امداد کرده است. یعنی به جای اینکه دنبال برنامه های
اقتصادی باشیم که تورم را کنترل بکنیم و نقدینگی را به سمت
سرمایه گذاری هدایت بکنیم، خیلی راحت هر کسی مراجعه می کند یک
ایران چک 100 هزار تومانی بهش بدهیم. هرکس نامه ای می نویسد یک
میلیون براش پست کنیم که در حقیقت این ویران کردن اقتصاد کشور
است .
اولین گام بازگرداندن اقتصاد کشور به ریل واقعی اش و متوقف
کردن این روند مخربی است که حدس زده می شود اگر ادامه پیدا کند
تا آخر امسال و سال دیگر به تورم کمر شکنی منجر شود
که بسیار بسیار عواقب خطرناکی برای کشور ما خواهد داشت . در
کنار رکود از بین رفتن تولید ، کاهش سرمایه گذاری و غیره .
بعد از توقف این امر، آن چیزی که در شرایط فعلی کشورمهم است
این است که ما باید کشورمان را برگردانیم به شرایطی که سرمایه
گذاری در آن صورت گیرد. در داخل کشور امنیت برقرار باشد، کشور
هر روز درگیر تهدید های خارجی و داخلی نباشد، کشور هرروز دچار
تحریم های کمرشکنی که امروز با آن روبرو هستیم نباشد .
محمد رضا خاتمی در پاسخ به تحرکات بی منطق اعضا بسیج گفت :عدهای از دوستان هم اینجا هستند که علیرغم اینکه چهار سال کشور در
دستشان بوده ، همه تریبونها را از گروههای مخالفشان گرفته اند
و هیچگاه حاضر نبوده اند در یک برنامه نقادانه ای که مثلاً از
صدا و سیما پخش شود شرکت کنند و به این همه ابهام و سئوال پاسخ
دهند . حالا در انتخابات که به هر دلیلی یک حداقل فضایی باز
شده برای اینکه انبوه دانشجویان ما و اکثریت مردم ما که از
وضعیت موجود ناراضی هستند، بنشینند، حرفهایی را از جنس دیگر
بشنوند، یک خرده واقعیت هایی را زمزمه بکنند، اما دوستان حتی
تحمل این امر را ندارند و می خواهند به هر نحو که شده اینجا هم
تریبون را در اختیار خودشان بگیرند. شما می توانید در برنامه
های خودتان که بسیج دانشجویی دعوت می کند یا برای مناظره، در
آنجا صحبت بفرمایید که الحمدالله چون دیگر امیدی به پیروزی
نیست، آنها هم دیگر کم کم در حال جمع شدن است. شما تریبونهای
خودتان را دارید، شما صدا و سیمای خودتان را دارید، شما
روزنامه های خودتان را دارید که مردم حرفهای شما را می شنوند.
بگذارید این جونانی که اینجا جمع شده اند، یک نیم ساعت هم درد
دلهای خودشان را بگویند، مشکلاتی که برایشان به وجود آمده را
بگویند، از دوستان زندانیشان بگویند، از دوستان محرومشان
بگویند، چه ایرادی پیدا می کند؟
اگر نگران این هستید که 22 خرداد که انشاءالله قدرت را از دست
میدهید، اگر نگران هستید که از 22 خرداد به بعد تریبون نداشته
باشید، من تضمین می کنم همین جوان هایی که امروز با شما مخالف
هستند، از حق شما برای صحبت کردن برای داشتن تریبون برای
انتقاد و برای ابراز نظراتتان دفاع کنند. |