مقصر اصلی باخت تیم ملی شخص
احمدی نژاد
است
.
نه بخاطر
اینکه اینروزها همه جا
بین مردم صحبت نحسی
و بد قدمی احمدی نژاد است و حتی در
اس ام اس
ها به
محمود13
معروف شده است!...نه.
بلکه به این
علت که علی دایی بطور غیر مستقیم
توسط
احمدی نژاد انتخاب و دستورمعرفی وی بطور
مستقیم توسط وی، برخلاف نظرهمه کارشناسان داده شد.
نحوه انتخاب او به این صورت بود که
در زمان انتخاب سرمربی
تیم ملی
فوتبال ابتدا به پیشنهاد اکثریت
کارشناسان ومربیان فوتبال - افشین
قطبی
-بعنوان
گزینه برتر به فدراسیون معرفی شد و علی آبادی رییس سازمان
تربیت بدنی که خود وی نیز هیچ
تجربه ورزشی در طول زندگیش نداشته وصرفا
بدلیل اینکه معاون عمرانی شهرداری
در زمان مدیریت احمدی نژاد بوده به این
سمت انتخاب شده است ! نیز با این
پیشنهاد موافقت کرد و شخصا با افشین
قطبی تماس گرفته و موضوع را با وی
در میان گذارد و موافقت وی نیز جلب
شد. قرار گذاشته شد 24 ساعت بعد
افشین
قطبی رسما بعنوان سرمربی
تیم ملی فوتبال معرفی شود.
اما در همین حین - مهرداد بذرپاش
(مدیر عامل باشگاه سایپا ) که علی
دایی
مربی سابق آن تیم
بود
- از ماجرا مطلع شده و با احمدی
نژاد تماس گرفته و مصرانه
خواست که دایی
را سرمربی
تیم ملی کند. از آنجا که مهرداد
بذر پاش به دلایلی که در
زیر می آید
بسیار برای احمدی نژاد
عزیز است، وی شبانه به علی آبادی
دستور داد که علی دایی بعنوان
سرمربی تیم ملی
اعلام گردد.
حتی این موضوع برای خود دایی هم غیر
منتظره بود
اما مهرداد بذر پاش کیست؟
وی متولد
1358 است و فرزند خوانده احمدی نژاد
و داماد علی احمدی وزیرآموزش وپرورش
که خود وی نیز باجناق احمدی نژاد
است. این یکی از دهها
انتصاب فامیلی در دوران احمدی نژاد
است.
بذرپاش در سال 77 با سهمیه شهدا وارد
دانشگاه شریف شد و
در دوران دانشجویی رئیس
بسیج دانشجویی این دانشگاه بوده و
نقش عمده ای
در سرکوب دانشجویان داشت. نهایتا وی پس از
6
سال با معدل کمتر از 12 موفق به اخذ
لیسانسی شد که باید 4 ساله تمام
شود!
پس از روی کار آمدن احمدی نژاد پله های
ترقی را به سرعت نور طی کرده و یک
شبه ره صد ساله را پیمود!
وبالاخره در سن 28 سالگی به سمت
مدیر عامل ورئیس هیات
مدیره کارخانه
سایپا، دومین کارخانه بزرگ تولید
کننده خودرو کشور منصوب
شد! که موجب حیرت و اعتراض اکثر
متخصصان صنایع شد.
نتیجه نهایی
اینکه در کشوری که همه چیز از جمله
اقتصاد و ورزش و... سیاسی می شود؛
و در شرایطی که علایق و سلیقه های
فامیلی و رفتارهای کودکانه
جای نظرات
کارشناسی را می گیرد
به راحتی با سرنوشت و حتی احساسات
میلیونها
ایرانی بازی می شود
،
این مساله در 4- 3 سال گذشته نه
تنها در ورزش بلکه در همه
عرصه ها به وضوح
دیده شده است.
در چنین شرایطی چه انتظاری می
توان از فوتبال یک کشور داشت؟ |