بیمارستان شفایحیائیان
که هنوز نام دولتی را بر سیمای خود یدک میکشد مدت زمانی است
که عملا به شکل بیمارستان خصوصی به غارت زحمتکشان مشغول است.
این شیوه کار از همان زمان که"رهبرمعظم انقلاب" دستور خصوصی
سازی را ابلاغ "فرمودند" آغاز شد.
سری به این بیمارستان
بزنیم. در آغاز ورود با بانوئی حدودا 45 ساله مواجه میشویم که
مشغول گفتگو با نوجوانی 14- 15 است. نوجوان که از درد مثل مار
به خود می پیچد و با عجزی توام با شرم، از مادرش میپرسد "حالا
چه کار کنیم؟" و مادر با چهره ای بر افروخته چادر مشکی را روی
صورتش می کشد و قبل از اینکه پاسخی بدهد مردی با صورتی تکیده
از راه می رسد. در جواب پرسش زن که چه شد؟ بی درنگ میگوید قبل
از پرداخت پول از پاش عکس نمی گیرند. مجموعه 80 هزار تومان خرج
دارد. افراد حاضر در صحنه هر کدام بنا بر تجربه زندگی خود به
تفسیر واقعه می پردازند.
ایکاش آقایان مجلس نشین
سری به اینحا میزدند ومی دیدند مردم چه میکشند. اینجا که
روبروی مجلس و زیر گوششان است.
دیگری که مردیست 55 ساله
رو به پدر نو جوان می کند و می گوید: گچ گرفتن با عکس و بقیه
کارها و همینطو ویزت دکترباضافه دارو در همین محل 4 ماه قبل
20 هزار تومان خرج بر میداشت نه 80 هزار تومان.
در این اثنا خانمی که
گویا در همین بیمارستان کار می کند از راه می رسد و در ادامه
گفتگو با احتیاط اضافه می کند که کلیه واحدها در بیمارستان
به بخش خصوصی واگذار شده به جز بحش پزشکان که هنوز تعرفه دولتی
دریافت می کند که حق ویزت 2800 تومان است. او شبانه روز شاهد
عینی است که چگونه عده کثیری از زحمتکشان با هزار درد و رنج
بدون دریافت کمک باید بیمارستان را ترک کنند، زیرا آنها پولی
برای پرداخت ندارند.
هر واحدی بنا به تخصصش نخست
از مرجعه کنندگان پول در خواست می کند. اگر پولی در بساط
نباشد که اکثر مراجعه کنندگان چنین وضعیتی دارند، باید با درد
خود بسازند. |