میرحسین موسوی در ادامه دیدارهای انتخاباتی خود، پس از دیدار و گفتگو
با روزنامه نگاران دهه اول جمهوری اسلامی، با مسئولان استانی
ستادهای انتخاباتی خود دیدار و گفتگو کرد. این دیدارها و
گفتگوها مقدمهایست برای آغاز هفته های پرتلاطم تبلیغات
انتخاباتی.
میرحسین موسوی که در هر دیدار و گفتگوئی بیش از گذشته مواضع خود را
برای تشکیل کابینه احتمالی اعلام می کند، دراین دیدار نیز گفت:
همه ما دور هم جمع شده ایم برای تغییر اساسی. میل به تغییر از
روی هوا و هوس نیست. بلکه به دلیل نیازی است که احساس میکنیم
کشور به آن دارد. همه ما که اینجا جمع شده ایم می دانیم که
روندهای مناسبی برای پیشرفت کشور جریان ندارد و خطراتی متوجه
کشور است. برنامههایی که اجرا می شود شایسته خواستههای به
حق مردم نیست.
انقلاب دستاوردهای بزرگی داشته و دارد که از بین رفتنی نیست.
از جمله اینکه ما استقلال استثنائی در جهان داریم و نظام
استبداد ریشه دار را ریشه کن کردیم و فضای آزادی را در کشور
حاکم کردیم. در میان ملت ما اعتماد به نفسی برای ایستادگی،
مقاومت کردن و وارد فضای جهان امروز شدن ایجاد شده است و حالت
انفعالی که قبل از انقلاب در کشور وجود داشت از بین رفته است.
وقتی همه ما اشاراتی به اول انقلاب داریم، به دلیل حس
نوستالژیک نسبت به گذشته نیست که دوران خوش و خوبی داشتیم،
بلکه برای این است که برخی از آرمانهای اساسی ما که بر اساس
آن انقلاب اسلامی پیروز شد و قدرت یافت هنوز این ظرفیت را دارد
که به کارگرفته شوند تا با تکیه بر آنها بسیاری از شبهات را
کنار بزنیم.
مشکلاتی اکنون در سطح کشور داریم که مخصوصا اگر بعضی از آنها
ادامه یابد خطرزاست. از جمله این موارد بیاعتنایی به قانون
است که مهمترین مشکل در حال حاضر محسوب میشود.
همه چیز در کشوری که در آن قانون، مجلس و مصوبات مجمع تشخیص
مصلحت نظام بیاعتبار میشود امکان پذیر است و هر نوع اتفاقی
را میتوان پیشبینی کرد.
در ارائه بودجه، در مورد پاسخگویی به گزارشات دیوان محاسبات،
مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام و در رابطه با نوع برخورد ما با
اسناد فرا دستی مثل سند چشم انداز 20 ساله یا برنامه 4 ساله
و... مواردی را مییابیم که در آنها به طور روشن از الزامات
این نوع اسناد و قوانین سرباز زده شده است.
دیوان محاسبات بعنوان مهمترین دستگاه ناظر به بودجه کشور
گزارش عدم واریزی یک میلیارد و 150 میلیون دلار به خزانه کشور
میدهد.
اگر موضوع را هم قبول نداشته باشند، باید دلایل و اسناد و
مدارک روشنی را ارائه دهند که به طور مشخص در کدام مورد دیوان
محاسبات اشتباه کرده است. دیوان محاسبات حتی اعلام می کند حاضر
است در صدا و سیما مناظره کند.
نمیخواهم بگویم پول در جیب کسی رفته است، اما بالاخره تخلفی
در این جا اتفاق افتاده است. ظرف این 4 - 3 سال اخیر، ما به
اندازه یک سوم کل درآمد نفتی کشور در عرض 30 سال درآمد داشتیم
و این سوال هنوز برای ما باقی مانده است که این پول کجا خرج
شده است؟ نمیخواهم وارد این بحث شوم که پول خوب یا بد خرج شده
است. فقط میخواهیم یک لیست و سندی به مجلس و ملت داده شود که
ما حدود 270 میلیارد دلار پول نفت را کجا هزینه کردیم و صرف چه
کردیم؟
بر خلاف عهدی که با مردم داشتیم همه چیزمان در مقابل مردم شفاف
و روشن نیست، دائم به سمت پنهان کاری بیشتر در مقابل مردم پیش
میرویم. نمونهاش همین مسایل است که عرض کردم. آنها که فرنگ
نشستهاند و محاسبات دقیقی دارند، یقینا میتوانند محاسبه کنند
که ما چقدر ذخیره ارزی داریم یا نداریم ولی کارشناسان مسوول و
دلسوز کشور و نمایندگان کشور و مردم ما به دلیل اینکه اطلاعات
پنهانی و سری است، اطلاعی از آن ندارند! به فرض که ما اشتباه
کرده و ذخایر ارزی را جای خوبی صرف نکرده باشیم و ریخت و پاش
هم کرده باشیم و از بین رفته باشد. این حق مردم این است که از
آن اطلاع داشته باشند. باید بدانیم مردم با حکومت و نظام دشمن
نیستند ولی طالب صداقت و شفافیت هستند.
رهبر گرامی اعلام کردند که امسال سال اصلاح الگوی مصرف است.
یکی از مواردی که در آن الگوی مصرف باید بازبینی شود، نحوه
مصرف منابعی است که در دست دولت است. دولت دارای بزرگترین
منابع است و خود بزرگترین مصرفکننده است.
مصرف منابع کمیاب برای مقاصد کوتاه مدت و اغراض سیاسی فاجعه
ایجاد میکند. به تعبیر دقیقتری باید بگوییم این منابع کمیاب
که در دسترس ماست و از جمله آنها درآمدهای نفتی است و بودجه و
درآمدهای مالیاتی است، باید با سیاستگذاری دقیق تخصیص داده
شود.
وقتی از منزلتهای سیاسی موقعیتهای خودمان به جا استفاده
نمیکنیم و برای مقاصد کوتاه مدت و منافع کوتاه مدت استفاده
میکنیم، باز هم اتلاف منابع داریم. برای نمونه مساله مسابقه
فوتبال ایران - عربستان را که در کشور ما حساس است ببینید.
وقتی ما استفاده سیاسی از ورزش میکنیم، این رفتار، وجهه زیبای
ورزش و مسابقات ورزشی را تبدیل به مساله سیاسی میکند. مثل
مسابقات اخیر ما با جمهوری آذربایجان یا عربستان. چرا باید
طوری عمل کنیم که باخت یا بُرد ما از جنبه عادی خارج شود و
باخت ما به عنوان باخت نظام در مقابل این یا آن کشور تلقی
شود؟ باید در جهان تا اندازه ممکن، ورزش از سیاست به دور نگه
داشته شود. اینها هم نوعی اسراف در استفاده از منابع کمیاب
است. باید این مساله را در رابطه با هنرمندان، دانشگاهیان و
دانشمندان و استادان مورد دقت قرار دهیم.
همه گروههای مرجع از جمله دانشمندان و دانشگاهها و
دستاندرکاران تکنولوژیهای برتر ما در معرض چنین آسیبهایی
هستند.
نظام باید از همه گروههای مرجع و همه قهرمانهایش تقدیر کند.
بزرگداشت برای همه دانشمندانش داشته باشد تا در جوانان،
نیرومندی و توانمندی را رواج دهد تا دانشمندان و استادان
دانشگاه برای پژوهشها و نوآوریهای بیشتری فعال شوند. اما
وقتی که همه اینها را برای اهداف سیاسی کوتاه مدت به کار می
گیریم به شدت به اهداف اصلی کشور در این رابطه ها لطمه وارد
میکنیم. در سال های اخیر در مواردی که تلاش و ثبات مدیریت
داشتهایم، پیشرفت خوبی کسب کردهایم. تکنولوژی هستهیی و
صنایع موشکی و سلول های بنیادی جزو آنها هستند. سال گذشته سال
رشد و شکوفایی این استعدادهایی بود که از طریق رهبری اعلام شده
بود و پیشرفتهای خوبی داشت و از کسانی که به این مساله کمک
کردند باید تقدیر کنیم. از خود دولت هم که زحمت کشیده، باید
تقدیر کنیم. ولی اگر از همین دستاوردها بخواهیم استفاده سیاسی
برای انتخابات کنیم، ضربه میخوریم و به اصل مساله لطمه
میزنیم. ما نباید به صورت ابزاری به مدیران و دانشمندان نگاه
کنیم.
یکی از دلایل فساد در کشور عدم شفافیت است. ما باید در سطح ملی
دائم خواستار آن شویم تا هر دولتی که در آینده میآید برای این
قضیه متعهد شود. ما باید به سمت شفافیت کامل پیش برویم و مردم
را محرم بدانیم. اطلاعات مربوط به بودجه، ارز، معاملات نفتی و
پیمانهایی که داده میشود باید در اختیار مردم قرار گیرد. اما
امروز حتی گاهی این اطلاعات در اختیار متخصصان هم قرار
نمیگیرد. ما از مافیای نفتی بحث کردیم اما امروز که این جا
نشستهایم به هیچ وجه دست ما به اطلاعات مربوط به نفت و
قراردادهای نفتی نمیرسد و حتی مجلس هم از بسیاری از این
قراردادها اطلاع ندارد. اینها باید برای مردم بازگو و گفته
شود، این به نفع مردم است. البته نمی خواهم بگویم که در این
زمینهها خلافی شده است اما خود عدم شفافیت ضایع کردن حقوق
مردم است. شبیه این مساله را زیاد داریم. همین بودجهای که
داده شده است، کمترین رقمی که گفته میشود در مورد کسری آن
چیزی حدود 20 هزار میلیارد تومان است و حتی بیش از 40 هزار
میلیارد تومان عنوان میشود که مرکز مطالعات مجلس هم آن را
بیان کرده است.
متاسفانه پنهان کردن اطلاعات تبدیل به یک تکنیک شده است. اگر
کسری داشته باشیم و آن کسری علنا مطرح شود کمی دردآور هم هست
اما اگر در مجلس گفته شود و مقداری دولت و مجلس خود را جمع
کنند و راه حلی برای آن جستجو شود، بهتر از این است که کسریها
را تحت عناوین مختلف و تکنیکهای گوناگون پنهان کنیم.
نمیخواهم بگویم این تکنیک یا شیوه تازه ایجاد شده است اما در
سالهای اخیر غلظت عجیبی پیدا کرده است. خود این مساله باعث می
شود که نتوان داوری درستی هم در سطح مردم داشت و هم دولت و
مجلس را دچار مشکل میکند و بحرانهای اقتصادی را ادامهدار
میکند.
من
با همه نیروهای سیاسی در سطح جامعه می خواهم همکاری داشته
باشم. من این مساله را کلیدی می دانم که در سطح جامعه شعارهای
اصلاح طلبانه و پایبندی به اصول توامان وجود دارد. این نگاه
جنبه کلیدی برای وحدت آینده ما دارد و ما روی این مساله تاکید
خواهیم کرد. مردم خوب کشور ما و مردمی که رای را در صندوق ها
می ریزند و مردمی که حق به گردن همه دارند هم ارزشهای زیبای
اصلاح گرایانه را میپذیرند و قبول دارند و هم این که این
اصلاحات را بر گرفته از ارزشهای بنیادی خودشان میدانند و
تناقضی بین این گرایش و ارزشها نمیبینند. مردم ما نه
میخواهند دفاع مقدس را از یاد ببرند و نه حاضرند پشت به
مقدسات خودشان بکنند و نه حاضرند که در زمینه پرونده هستهای
به کسی باج بدهند. در عین حال عموم مردم دوست ندارند که در
کشور آزادی بیان نباشد، روزنامه ها بسته شوند و یا در این
زمینهها مشکلاتی داشته باشیم ویا به جوانان و فرهنگ آنها
احترام نگذاریم یا جامعه فرهنگی خودمان را آنچنان که هست
نتوانیم درک کنیم.
عموم مردم ما هم روی جمهوریت تکیه دارند و هم روی اسلامیت. این
مساله جنبه استراتژیک و اساسی برای کشور ما دارد. هر کدام از
اینها جدا از هم مصرف شوند، فاجعهای برای کشور ما خواهند بود.
اعتقاد باطنی من است که بدون اسلامیت یقینا جمهوریت جز یک
جمهوری وابسته به قدرتهای خارجی نخواهد بود و بدیلی برای
جمهوری اسلامی وجود ندارد. همان طور که اگر بدون جمهوریت،
اسلامیت را مطرح کنیم، با اسلامیت تحجری که نمیتواند به مسایل
روز و حکومتی و مسایل فرهنگی جهان پاسخ دهد، روز به روز غرق در
مسایل خرافی و انحطاط آور خواهیم شد.
همان طور که زمانی حضرت امام فرمود "جمهوری اسلامی نه یک کلمه
کم و نه یک کلمه زیاد" این موضوع برای ما جنبه حیاتی دارد.
زمانی شعار «اشدا علی الکفار و رحماء بینهم» را خیلی
میخواندیم، اما اکنون در فضای جامعه ما، گروهها صف خود را از
هم جدا میکنند و این به نفع کشور ما نیست. در ستادها باید همه
نیروهای مخلص که به انقلاب اعتقاد دارند و امام، رهبری، قانون
اساسی، جمهوریت، اسلامیت و مردم سالاری را قبول دارند وارد
شوند.
بالاخره این انتخابات خواهد آمد و خواهد گذشت. اما نباید طوری
عمل کنیم که در جامعه و صفوف ملت، تفرقه و جدایی ایجاد شود.
نیروهای سیاسی بالاخره با هم کنار می آیند و صحبت می کنند؛ اما
اگر شکافهایی که در نیروهای سیاسی است به بدنه ملت منتقل شود
آن زمان جمع کردن این مساله دشوارخواهد بود.
ما برای پیروزی آمده ایم؛ تا آخرین لحظه هم خواهیم ایستاد و
تلاش خواهیم کرد و نتیجه را هم به خدا میسپاریم. ما راه درست
خودمان را خواهیم رفت و آنچه را درست است خواهیم گفت و تلاش
خواهیم کرد که حرف ما از روی انصاف باشد.
در مورد برنامه اقتصادی:
برنامه اقتصادی در آینده داده خواهد شد.
1- فراموش نباید کرد که شرایط خوبی به لحاظ اقتصادی نداریم.
تمهیدی در سال جاری باید صورت بگیرد که وضعیت نسبتا با ثباتی
از نظر سیاستها پیدا کنیم تا امکان برنامه ریزی مختصری حاصل
شود.
2- برای برون رفت از رکود تورمی که امروز وجود دارد جز استفاده
از بخش خصوصی و بهبود فضای کسب و کار راه دیگری نداریم.
3- بحث صرفه جوییها و الگوی مصرفی که رهبری مطرح کردند، بسیار
مهم است.
4- بازبینی بودجه یکی از اولویتها خواهد بود که جنبه واقع
بینانهای پیدا کند و بتدریج مسایل بانکی و سیاستهای پولی نیز
باید مد نظر قرار گیرد.
5- ثبات در سیاستگذاریهای اقتصادی لازم است. نباید هر روز به
بهانهای سیاستها عوض شود. بویژه باید مدیران احساس اطمینان
کنند و امنیت داشته باشند. مدیری که موقعیت متزلزلی دارد،
نمیتواند کار بزرگی برای کشور انجام دهد.
6- حمایت از تولید داخلی و صیانت از اقتصاد ملی در مقابل بحران
بزرگ اقتصادی جهان قویا دنبال خواهد شد.
7- تورم و بیکاری از مشکلات اساسی اقتصاد کشور است که تنها با
عزم ملی و تلاش دولت و کمک مردم میتوان بر آنها غلبه کرد.
امروزه کار به جایی رسیده است که در حالی که برنج کشاورزان در
دست آنها مانده، برنج پاکستانی و هندی در شمال کشور خرید و
فروش میشود و پسته آمریکایی کم کم به بازارهای داخل راه پیدا
میکند. اکنون میتوانید حدس بزنید که در مورد محصولات صنعتی
وضع چگونه است!
سیاست خارجی
8- برون رفت از چالشهای بین المللی و بازگشت به جایگاه مطلوب
و شایسته در جایگاه بین المللی. ما باید تحرک در حوزه سیاست
خارجی مان را گسترش دهیم و تمایل خود را برای تعامل با همه
جهان با حفظ ارزشهای خودمان اعلام کنیم. از هر نوع ماجراجویی
و ایجاد حادثه چه در سطح دیپلماتیک و سطوح دیگر باید خودداری
کنیم، این تناقضی با سیاست مبتنی بر اصول ندارد.
9- عملیات وزارت خارجه را باید از روشهای انفعالی و صرفا
پدافندی به روشهای خلاق و آفندی تغییر دهیم و از همه
ظرفیتهای ملی، اسلامی، تمدنی و بینالمللی خود بهره بگیریم.
10- استفاده ابزاری از دین و ایمان مردم به مشروعیت نظام آسیب
میرساند. ما نباید ضعفهای خودمان را با استفاده از احساسات
مذهبی مردم جبران کنیم.
آزادی و عدالت
11- بحث رعایت واقعیت توامان عدالت و آزادی نیز یکی از شعارهای
ماست. یکی از شعارهایی که مطرح شده و می تواند شعار اصلی
قلمداد شود بحث "دولت امید با آزادگی و عدالت" است. دو
واژه عدالت و آزادی نباید به صورت تقابلی با هم به کار گرفته
شود، بلکه این دو مفهوم ارتباط عمیقی با هم دارند و ما باید
دنبال هر دو، باهم باشیم. در مورد عدالت بحث کردهام و در مورد
آزادی در آینده بیشتر صحبت خواهم کرد.
انرژی هستهای
12- پیشرفتی که در مورد تکنولوژی هستهیی داریم، میتواند
مقدمه پرتاب ما به فضای نو و جدیدی باشد. عقب نشینی ما در این
عرصه، عقب نشینی مقطعی و در یک مورد نخواهد بود، بلکه بطور
کامل در بسیاری از پروژه ها مجبوریم عقب نشینی کنیم. داشتن
انرژی هستهیی صلح آمیز بدون این که فضای جهانی را تهدید کند
جزو خواستههای راهبردی ماست و گمان نمی کنم هیچ دولتی جرات
داشته باشد در این زمینه قدمی به عقب بگذارد، چون با سوال مردم
مواجه خواهد شد. توجه به مصالح دراز مدت الزام میکند که در
مورد این مسایل و مسایل مشابه به هیچ وجه کوتاه نیاییم.
اقوام ایرانی
13- بنده گوناگونی در کشور را فرصت می دانم و نه تهدید. اقوام
ایرانی در طول هزارها سال در کنار هم هویت ایرانی را تعریف
کردهاند. در واقع تمام این اقوام، تشکیل دهندهای وحدت و هویت
ملی هستند.
قهر با انتخابات
قهر با انتخابات یک قهر ترکیبی است. بخشی از این آرا متعلق به
قشرهای پایین دستی است که از همه چیز مایوس شده است. مشکل
درمان، مسکن، ازدواج، اعتیاد و بیکاری در این قشر وجود دارد؛
افرادی هستند که دو شیفت و سه شیفت کار میکنند، یا زن و
شوهرهایی هستند که هر دو با وجود کار و فعالیت مشکلات مالی
دارند، یا خانوادهای هست که فرزندانش به سن کار رسیده و
مشکلات بیکاری، مسکن و ازدواج دارد. این افراد رقم بالایی را
در جامعه تشکیل میدهند. خدمت به مردم رسیدگی به این قشرهاست.
باید کاری کنیم که امیدی در این قشر ایجاد شود. امروز به مساله
اعتیاد توجهی نمیشود. کافی است چشم باز کنیم و ببینیم که این
مساله چگونه بیداد میکند. البته در مسئله قهر از انتخابات
طبقات میانی و نخبگان هم جای خود را دارند که باید راجع به آن
صحبت کرد و بتدریج گفته شود تا آنها بدانند به چه چیزی می
خواهند رای دهند.
هر کس جمهوری اسلامی را قبول دارد و طالب همکاری است،
میتوانیم با او کار کنیم. من خیلی دقیق گفتم اصلاحطلبی
هستم که اصول را گم نمیکنم و دائم به آن بر میگردم؛ این
حرف را در شرایط دفاع مقدس هم میگفتم؛ در دوران آقایان هاشمی
و خاتمی هم گفتم، الان هم میگویم.
احساس خطر کردهام و به صحنه آمدهام و با همه نیروهای حزب
اللهی و طرفدار انقلاب دوست بوده و هستم. درست این است کسانی
که اسلام ، ایران و انقلاب را قبول دارند در کنار هم باشند.
ارتباط ما با همه نیروها اعم از اصلاحطلب و اصولگرا برقرار
است. ما باید سطح دشمنیها را از جامعه کاهش دهیم و صفوف
خودمان را برای پیشرفت فشرده تر سازیم.
فراوانی نیروهای فرهنگی ما میلیونی است. تاثیرگذاری آنها هم به
همان نسبت کم نیست. آنها بین قشرهای جوان تاثیرگذارند. من در
جایگاهی بودهام که با این مسایل ارتباط داشته ام. به همین
دلیل وسیع ترین ارتباط را از طریق فرهنگستان هنر با روشنفکران
و هنرمندان داشته ام. در عین حال از طریق مجامع رسمی نظام و
جلسات مشورتی و دانشگاه مسایل سیاسی و اجرایی کشور را دنبال
کردهام.
بموجب گزارشی تیراژ "سی دی" ها در ایران 300 میلیون در سال
تخمین زده میشود و حدود 200 بازی کامپیوتری در ماه به کشور
وارد می شود. فکر می کنید چقدر روحانی و مسجد داشته باشیم که
پاسخ پیام این سیل عظیم را بدهند؟ من فکرمی کنم ما غفلت های
زیادی در این زمینه مرتکب شده ایم و بسیاری از مشکلات در این
سطح است. فکر میکنم جمعیت عظیم هنرمندان ممکن است در راس
نباشند اما در بدنه هستند و در حوزه فرهنگ با گرایشهای
گوناگون فعالیت میکنند. شما به همین سریالهای تلویزیونی نگاه
کنید که چه تاثیراتی بر جای میگذارد.
یکی از رویکردهایی که وجود دارد جلوگیری از ورود هرگونه
تغییرات است. ولی کسی امروزه زورش به ماهواره و اینترنت
نمیرسد، در حالی که آنها سلیقههای خانوادگی ما را تغییر
میدهند. عدهای فکر میکنند میتوان
جلوی این تغییرات را با زور گرفت،
اما من فکر می کنم تغییراتی در جهان در حال اتفاق
افتادن است. باید این اتفاقات و تغییرات را به رسمیت بشناسیم و
آن را واقعی بدانیم و با استفاده از مزیت های نسبی خود تا جایی
که میتوانیم اینها را مدیریت کنیم. آزادی بیان و نبستن
روزنامه و استقبال از انتشار فرهنگ و اعتماد به روشنفکران و
هنرمندان بر اساس این نگاه باید انجام شود.
یکی از مسایلی که به آن اعتقاد دارم، اعتماد به جوانان و
استفاده از ظرفیت آنهاست. تلقی اینکه یک جوان، یک موجود منفعل
است و تنها یک گیرنده است و به ارزشهای بنیادی یکسره
بیاعتناست، منجر به اشتباهات مهلکی در کشور میشود. جوانان
سرمایههای کشور هستند. باید به مشکلات آنها توجه شود و در عین
حال باید به آنها اعتماد کنیم. حمایت از مستضعفان به معنای در
نظر نگرفتن اهمیت طبقات میانی نیست. باید طبقات میانی فربه
شوند زیرا در سالهای اخیر این طبقه، لاغر شده است. ما ریزش
معناداری به سمت زیر خط فقر داشتهایم؛ در حالی که تضعیف طبقات
میانی میتواند تبعات امنیتی داشته باشد و استقلال و فرهنگ ما
را مورد تهدید قرار دهد. |