از مهمترین دلایل حضور من در انتخابات:
1- مسئله قانونگریزی است. اجرای قانون
هر چند در شکل صوری، قدم اول برای حفظ منافع ملی
است.
وقتی شرایطی ایجاد کنیم که قانونگریزی نه یکبار، بلکه بارها تکرار و تبدیل به رویه شود
باید نسبت به نظام خود
احساس خطر کنیم.
2- دومین دلیل عمده حضور
من در انتخابات ریاست جمهوری برهم خوردن ساختارهای تصمیمگیری
است. این مسئله امکان تصمیمگیری عقلانی را از بین میبرد
.
3- دلیل بعدی، مسئله عدم شفافیت
گردش اطلاعات در کشور بود. بنده نه یکبار، نه دوبار، نه 10
بار، بلکه بارها
این مسئله را دیدهام که مردم، نخبگان و همه قشرها با آمارهای
متفاوتی مواجه شدهاند و امکان تشخیص آمار درست را ندارند. وقتی گردش آزاد
اطلاعات در کشور وجود
نداشته باشد امکان تصمیمگیری درست از بین میرود و یکی از
اساسیترین حقوق ملت از
آنها سلب میشود.
4-
هر افراطی هزینه زیادی
برای ما دارد و اگر مراقب نباشیم، تبدیل به تفریطهایی نیز
میشود
.
تا جایی که
میبینیم حتی مسالهای مثل بحث دوست داشتن ملت "اسراییل" را
میشنویم و ازطرف دیگر درجاهایی چنان غرب ستیزی و شعارهای ما اوج میگیرد که برای
جبران آن بعضا ناچار به
فرستادن پیامها و نامههای بیحاصل به هزینه مردم میشویم.
5- اگر لازم است به مردم کمک (اشاره به نقدی شدن یارانه ها)
شود،
این کمک حق مردم است و نباید انتظار محبت ویژهای (رای) از
آنها داشته باشیم. اگر قرار است برای مردم کاری انجام شود، باید معلوم گردد، که براساس کدام
قانون است
.
6-
در
صورتی که انتخاب شوم در اولین گام، آسیبی را که به دستگاههای
تصمیمگیری رسیده است
جبران می کنم. گرچه برخی از این آسیبها دامنهدار است.
7- تصمیم دارم فضایی برای گردش آزاد
اطلاعات درست کنم، چرا که این مساله هم حقی برای مردم و هم
وسیلهای برای مبارزه با
فساد است.
8- تلاش خواهم کرد در
سیاستهای محوری کشور ثبات ایجاد کنم. متاسفانه ما در این
سالها لغزان بودیم و
دائما سیاستهای ما درحال تغییر بوده است و بسیاری از ضایعات
امروز بویژه در
مسائل اقتصادی به همین دلیل است.
9-
بها دادن به آزادیهای تصریح شده
در قانون اساسی یکی دیگر از محورهای اصلی برنامههای من است و
این آزادیها
شامل
آزادی
بیان، عقیده، فکر و آزادی انتشار مطبوعات و کتاب البته
درچارچوب
قانون است.
10- یکی از مهمترین اصلاحات، در اصلاح الگوی مصرف در قبال
منابع کمیابی مانند بودجه، ارز و منزلتهای اجتماعی است که در اختیار دولت
قرار دارد.
11-
من برای یک سیاست خارجی فعال در جهت نیل به اهدافی که براساس منافع ملی تعریف شده با پایبندی به اصول و حرکتی که منجر به تنش زدایی
شود، بویژه در قبال
کشورهایی که دوست دارند با ما ارتباط داشته باشند- در هر سطحی
که باشد- تلاش خواهم
کرد.
باید تلاش زیادی کنیم
اعتمادی
در سطح بینالملل نسبت به خود ایجاد کنیم. ایجاد این اعتماد به
نفع منافع ملی ما چه در داخل کشور و چه در سطح بینالملل خواهد بود.
12- درباره برخی راه حل های اقتصادی در کشور اجماع وجود دارد و در بخش هایی
تفاوت نظر.
در اوایل انقلاب تعداد کارشناسان اقتصادی به تعداد انگشتان دست
نمی
رسید، اما اکنون بیش از هزار نفر دکترای اقتصاد داریم که
فعالیت می کنند و می توان
با تکیه بر نظرات این نخبگان، طرح ها وبرنامه هایی تبیین و
طراحی کرد.
باید یک
نگاه نو به بودجه کشور ایجاد شود و در واقع تغییراتی را در این
زمینه ایجاد کرد.
13- قدم بعدی راه اندازی تولید و امید بخشیدن
به مردم ، بخش خصوصی و نیروی کار است و این که سیاستی اتخاذ
شود که ارزش پول ملی کشور متزلزل نشود و کنترل افزایش نقدینگی نیز در جامعه صورت
بگیرد. مهمترین مشکلی که
دولتی که آینده با آن روبروست مساله تورم و بیکاری است و باید
برای حل این مسائل
نگاهی نو به بخش خصوصی داشته باشیم و برای راه اندازی تولید
تلاش زیادی نماییم.
14-
لحن
رئیس جمهور جدید امریکا نسبت به رئیس جمهور قبلی به صورت طبیعی
تفاوت کرده است وهمه ما این تفاوت ها را دیده ایم و باید منتظر بود که این تفاوت ها چه
اثرات عملی را در
رفتار آمریکا به دنبال خواهد داشت. البته سخنان اخیر اوباما
مقداری سایه بر موضع
گیری های ایام عید انداخت و اتهاماتی را متوجه ما کرد که ما
موافق این اتهامات نیستیم و ادامه این اتهامات می تواند بر هر نوع قدمی که در این
ارتباط برداشته می
شود سایه بیاندازد. بنده و مشاورانم رفتارها و سیاست های دولت
جدید آمریکا را مد نظر
داریم و به آن توجه می کنیم تا ببینیم این صحبت ها به کجا
کشیده می شود.
15- طرح امنیت اجتماعی به
نظر من تامین کننده نظرات و اهداف نظام نمی تواند باشد. در
مواردی که مربوط به
مسائل اجتماعی است باید با تکیه بر مزیت های اجتماعی و
اعتقادات و اعتماد به مردم موضوعات حل و فصل شود و
برخوردهای خشن
اثر مثبتی ندارد.
در جریان این برخوردها ممکن است سونیت
هایی نیز اتفاق بیفتد و این ها به حساب نظام گذاشته شود و من
این مساله امنیت
اجتماعی و گشت ها را
جمع میکنم.
16- یکی از مشکلات ما نبود احزاب
واقعی است و این مساله را در انتخابات نیز می بینیم. اگر احزاب
قوی داشتیم امروز با
مشکلات کمتری روبرو می شدیم.
معتقدم باید تشکل های قوی در چارچوب قانون
در کشور شکل بگیرد.
17-
در گزینش مدیران، من از هر کسی که در کشور خدمت کند و وجودش
مانعی برای
پیگیری سیاست ها و برنامه ها نباشد استفاده می کنم و مخالف
تغییرات کامیونی نیروها در وزارت خانهها هستم.
باید قدر
مدیران با تجربه را بدانیم، البته باید مدیران جدید را جذب و
از همه مدیران
با گرایش های گوناگون در حد مقدور استفاده کنیم
.
18-
شرایط اول انقلاب به نحوی بود که
مثلا آقای شهید بهشتی می آمد و با آقای کیانوری و آقای
دکتر پیمان مناظره تلویزیونی و بحث می کرد و تلاش می کرد با استدلال فضایی را درکشور باز کند. نمی
توان این را به این
معنا دانست که آقای بهشتی افکار خود را به سطح حزب توده تقلیل
می دهد، آقای بهشتی با
استدلال و برهان وارد مناظرات می شد و به مصاف اندیشه های
گوناگون می رفت. در کشور ما ممکن است که بحث هایی مطرح شود. ساختار شکن به آن معنا که
بخواهد با نظام بجنگد
حسابش با نظام های امنیتی است، اما اگر کسی مثلا اعتمادش به
نظام کمرنگ شده باشد،
ولی در چارچوب قوانین و مقررات عمل کند و آنها را زیر پا
نگذارد نباید با آن به عنوان یک فرد مهلك برخورد کرد. به عنوان یک فرد سیاسی با یک فرد
ساختارشکن در رابطه
با فعالیت های خود کنار نیامدهام و نمی آیم و سکوت هم
نکردهام.
19- اول انقلاب نظارت استصوابی
نداشتیم و بعد این موضوع به قانون تبدیل شد و مورد استناد قرار
گرفت و اجرایی شد.
یک مسوول دولت و
رییسجمهور موظف است صورت و ظاهر قوانین را رعایت عملی کند،
حتی اگر به آنها اعتقاد
نداشته باشد. البته یک رییس دولت میتواند به قانونی اعتقاد
نداشته
باشد و درچارچوب قوانین موجود خود اقدام و تحولی ایجاد کند و
قوانین را به سمت مطلوب سوق دهد.
20- ما با همه کشورهای شرقی و غربی میخواهیم ارتباط داشته
باشیم.
کشورهایی در صحنه
دیپلماسی میتوانند فعال و موثر باشند که با دست پر به این
مصاف بروند.
بطور مثال آمریکا قدرت بزرگی است که با ما مشکل دارد و هر زمان
که میخواهد با ما برخورد کند ابتدا با برخی کشورها هماهنگیهایی انجام میدهد؛
اما سوال اینجاست که
ما چقدر توانستهایم از مزیتهای نسبیمان در منطقه استفاده
کنیم. معتقدم ما رابطه
تعریف شده و منظم و نهادینهشدهای با همسایههایمان نداریم؛
کما اینکه برنامه روشنی هم برای ایجاد یک ارتباط فعال و سازنده نیز وجود ندارد؛
از این رو باید
ظرفیتسازیهایی در کشور صورت بگیرد؛ زیرا ما در این مسئله ضعف
داریم.
در دولت بعدی به
ریاست هر کسی که میخواهد باشد، به نفع کشور است که جهت، دوستی
با ملتها، کشورها و دولتها باشد و
تنشهایی
که پیش آمده از بین برود؛ چرا که این مسئله برای اهداف
کشور و توسعه آن بسیار حیاتی است.
21-
بحث هستهیی از زمان جنگ و
اول انقلاب آغاز شده و در آن زمان برای راهاندازی نیروگاه
بوشهر بسیار کار و تلاش
شد. در دولت بنده و آقای هاشمی و خاتمی، تلاشهای زیادی در این
زمینه شد؛ اما کشورهای غربی به تعهدات خود عمل نکردند و ما از هر دری که وارد
شدیم، این کار
امکان پذیر نشد .
در قدم بعدی ایران به سمت
کشورهایی که میتوانستند در این رابطه به ما کمک کنند رفت، اما
در این مرحله هم هر
بار ما با کارشکنی کشورهای غربی روبهرو بودیم و زمانی که امید
خود را به این مسئله از دست دادیم، به دلیل آنکه این مسئله برای ما حیاتی است،
تصمیم گرفتیم روی پای
خود بایستیم. زمان آقای خاتمی کارهای جدی در این زمینه آغاز شد
و زمانی که دوران
ریاستجمهوری ایشان تمام شد ما به این تکنولوژی رسیده بودیم و
سانتریفیوژها عملیاتی شده بود و بحث تعلیق هم مطرح و در آخر دولت آقای خاتمی تعلیق
شکسته شد
.
تصمیمی که کل
نظام گرفت این بود که ما باید این تکنولوژی را داشته باشیم و
هیچ حق عقب نشینی در
این زمینه وجود ندارد؛ چرا که عوارض آن بسیار گسترده خواهد
بود. عقبنشینی در این زمینه مثل عقب نشینی در زمینهی ملی شدن صنعت نفت است.
مسوولان کشور ما بارها
اعلام کردهاند که موضع ایران انحراف به سمت مسائل تسلیحاتی و
به خطر انداختن صلح جهانی نیست. در آینده مسئلهی پیشرفت در این تکنولوژی مطرح است
و این
مسئله باید از موضوع انحراف به سمت مسائل تسلیحاتی جدا شود که
اگر این اتفاق بیفتد،
زمینه برای کشور ما کم نیست؛ اما اگر این دو مسئله همانطور که
تاکنون شاهد
بودهایم با یکدیگر
گره بخورد،
حل آن دشوار است.
در کل موضع من حفظ این تکنولوژی
هستهیی با مقاصد صلحآمیز است.
22-
من افراد را گروه گروه
به غیرنظام و غیرخود و غیر حرکت خود،
تبدیل نمیکنم، با اصلاحطلبان و اصولگرایان ارتباط قوی دارم و دائم گفتهام که اصلاحطلبی هستم که دائم به
اصول مراجعه میکنم
و در آینده هم دست خود را به سمت کسانی که نظام و اصول آن را
قبول دارند دراز خواهم
کرد .
در میان بسیجیان شعارهای بسیار زیبا وجود دارد که باید به
آنها رجوع کنیم.
23- یکی از آسیبهایی که در
سیاست خارجی دیدیم افراط و تفریط هائی مثل مسئله "هولوکاست" و
برخی حادثهجویی هاست که لطمات جدی وارد کرده است. باید این افراط و تفریط ها را از بین برد.
جنایت رخ داده و
کم و زیاد مربوط به مورخان است؛ ولی سوال این است که
فلسطینیها در این قضیه چه گناهی دارند و چرا آنها باید تقاص جنایتهایی را که توسط
نازیها صورت گرفته پس
دهند.
24- جوانان ما متاثر
از تغییراتی هستند که در خارج از مرزها در حال رخ دادن است.
این تغییرات به
سرعت به سمت مرزهای کشور ما در جریان است، البته نوع برخورد ما
با این مساله بسیار مهم است، برخی معتقدند باید در برابر این تغییرات ایستاد و راه
را بست و در واقع سد
ایجاد کرد که من به این نیز اعتقادی ندارم و معتقدم ممکن است
این مساله خطراتی را
ایجاد کند و باعث جدایی نسل جوان از مجموعه نظام شود.
من معتقدم ما باید این تغییرات را
بفهمیم و قدرت رسانهها و فیلمها را درک کنیم و در واقع
تغییرات را بفهمیم و آنها را مدیریت کنیم.
یکی از مشکلات ما این است که اعتمادمان به جوانان کم شده است. گاهی وقتی میبینیم
جوانی ریخت و
قیافهاش کمی با ما متفاوت است نسبت به او هزار سوءظن پیدا
میکنیم، در صورتی که
این نگاه درست نیست.
نباید به نحوی رفتار
کنیم که اعتماد جوانان به نظام و جامعه کمرنگ شود و در واقع یک
نوع افتراق و جدایی در جامعه رخ دهد. جوانان ما مسائلی دارند، که من با آنها آشنا
هستم و اعتقاد دارم باید
اعتماد جوانان را به خودمان جلب کنیم که در این راه قدم اول
این است که بدبین
نباشیم، آنها کشور خود را دوست دارند. باید با تکیه به این
اندیشهها یک ارتباط قوی با این نسل ایجاد کنیم.
اکنون مشکلاتی وجود دارد، ولی اگر در ابتدای انقلاب به جوانان اعتماد نمیشد شاهد حضور آنها در جبهه
نبودیم، اکنون هم
اگر به جوانان اعتماد نکنیم شاهد حضور آنها در صحنههای
اجتماعی و سیاسی نخواهیم
بود.
25- جرات ندارم به آقای خاتمی بگویم بیاید و در کابینه بنده
حضور
داشته باشد، البته از مشاورت ایشان استفاده میکنم و انتظار
دارم در مراحل قبل از انتخابات نیز هر مساعدتی که میتواند بکند انجام دهد. من همان
طور که گفتم معتقدم
باید از نظرات و مشورتهای شخصیتهای گوناگون نظام استفاده کرد.
26- ثبات بخشی به سیاستهای
اقتصادی دولت یکی از کارهای دولت من خواهد بود. وقتی سیاستها
شفاف
نباشد نمیشود انتظار داشت تصمیمهای درستی از سوی بخش خصوصی
در این زمینه گرفته شود. وقتی در عرض مدت کوتاهی دو سه رییس بانک مرکزی عوض میشود،
سرمایهگذار خارجی
در چنین فضایی حاضر به سرمایهگذاری و ریسک نخواهد بود.
27- حمایت از تولید داخلی یکی دیگر
از سیاستهای بنده است؛ چنان که زمان جنگ هم این مساله را
دنبال کردم و تعداد
موافقتهای اصولی در آن زمان میتواند نشاندهنده این مساله
باشد، طبیعی است که در شرایط فعلی این امر به شکل قویتری صورت خواهد گرفت، این
افتخاری برای ما نیست که
مثلا پسته کالیفرنیایی در آجیلهای ما قرار داشته باشد و
البته این صرفا یک مثال
ملموس است و ادامه آن را میتوانیم در بخشهای صنعتی و غیره
دنبال کنیم.
28- از مزیتهای بیرون بودن از سازمان
تجارت جهانی بهره خواهم گرفت. البته
این حرف بدین معنی نیست که موافق ورود به سازمان تجارت جهانی
نیستم، ولی الان که
بیرون از آن هستیم مزیتهایی برای ما وجود دارد که باید از آن
استفاده کنیم.
29- من در صحبتهای خود بارها تاکید کردهام حتی اجرای صوری قانون
مقدمه تغییر و تحول
عمیق است.
برای نمونه یک موسسه انتشارات را در نظر بگیرد که 20 سال
سرمایهگذاری کرده
و با سختی فراوان سرمایه و نیرویی را جمع کرده است و مقداری
هم کتاب در دست دارد.
وقتی
چند جلد از کتابهای این انتشارات را به دلیل اینکه با سلیقه
ما جور نیست
جمعآوری کنیم و چند سال نگه داریم، آن موسسه را در معرض
ورشکستگی قرار دادهایم، چنانچه در این سالها تعداد قابل توجهی انتشاراتیهای ما
ورشکسته شدهاند. وقتی یک
کتاب یک بار یا دو بار مجوز گرفته است کدام قانون به ما اجازه
میدهد آن کتاب را
چند سال نگه داریم. درباره مطبوعات نیز همین مساله وجود دارد؛
بنابراین اگر قانون را آن طور که هست رعایت کنیم زمینه را برای باز کردن راه فراهم
خواهیم کرد.
اعتقاد من این است که بستنها و محدودکردنها در جامعه پاسخ نمیدهد، بلکه مدیریت فضای کشور با
داشتن مزیتهای نسبی
نظیر تمدن و سرمایههای اجتماعی به ما این امکان را میدهد که
ظرفیت جامعه را بالا
ببریم.
30- 5 استان ما مستقیما در جنگ بوده و آسیبهای فراوانی
دیدهاند که حل مشکلات آن مناطق احتیاج به برنامههای درازمدت دارد.
31- ستاد انتخاباتی من پولهای کلانی
ندارد که در چهارراهها آش به مردم بدهد و کیسه
سیبزمینی تقسیم کند. ستادهای ما نمیتوانند برای رای جمع کردن پول کف دست مردم بگذارد. |