محمد خاتمی، با نمایندگان ستادهای
انتخاباتی خود در سراسر کشور دیدار کرد و پس شنیدن ابراز
نگرانی های آنها در ارتباط با اعلام انصراف وی از نامزدی
انتخابات ریاست جمهوری گفت:
ملت ایران در لحظات مختلف، از جمله خرداد
76
بر خلاف انتظار واقعهای را آفرید که برای
تاریخ و جهان غیر منتظره
بود و معتقدم در سال 84 (در
انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم) هم اگر بی تدبیری ما نبود،
ملت کار خود
را می کرد.
بموجب همین بی تدبیری حدود 18 میلیون رای
بین کاندیداهای اصلاحطلب
تقسیم شد. این آرا گرچه متعلق به یک
تفکر و گرایش بود، ولی با تقسیم شدن
آن، کسانی انتخاب شدند که با این
تفکر نا سازگار بودند.
البته، اصلاحات زنده است و زنده خواهد
ماند، چرا که در متن جان و جهان مردم ما
جاری است و نیز بر یک خواست متبلور
محکم تاریخی متکی است که این ملت در
مسیر آن حرکت کرده است.
افتخار انقلاب اسلامی ما
این است که مبنای نظم اجتماعی و
حکومت رای مردم است و از جمله، تلاش
اصلاحات باید این باشد که این اصل
تداوم پیدا کند، به صورت کاریکاتور
درنیاید، صوری نشود، واقعی باشد و
از اینکه مردم مبنای اصلی تصمیم گیری در
نظام باشند و زیر بنای اصلی سامان
اجتماعی در عرصه های اجتماعی باشند و
اگر خطراتی از درون آن را تهدید می
کند، بشناسیم و سعی کنیم آن خطرات را
بر طرف کنیم.
اصولگرایی این است که آیا ما به این
اصل پایبند هستیم و از آن دفاع می
کنیم یا به نام دفاع از اصول، این
مهمترین اصل اجتماعی را زیر پا می
گذاریم .
در این مرحله (انتخابات پیش روی) باز هم
امکانی
فراهم آمده است تا مردم به عرصه بیایند و
اراده خود را ابراز کنند.
هدف در اینجا
و امروز یک تحول و تغییر در درون
جامعه ماست. این تغییر به معنی نفی
آرمانها، اصول و چارچوبها، ساختار
شکنی و شالوده شکنی نیست. اتفاقا تغییری
که در این مرحله باید صورت گیرد،
بازگشت به اصول و معیارهایی است که در
انقلاب، نظام و قانون اساسی بوده
است و لطمه دیده و می بیند؛ ولو با حسن
نیت.
اگر ما
وضعمان خوب است و از نظر اقتصادی وضع مطلوبی داریم و از
امکانات استفاده درستی شده است که
مملکت قوی شود و نیازهای جامعه و
نیازهای بنیادین جامعه پیشرو، متحول
و رو به آینده تامین شود، باید بگوییم
راه درست است و اگر نیست راه غلط
است و باید تغییر کند.
توده مردم ما ممکن است که فقط تورم را درک
کنند که همه درک
می کنیم و عدم تناسب میان قدرت خرید و
نیازهایی که هست، با آنچه در عالم
خارج تحقق می یابد را می فهمند.
خیلی هم نیاز نیست که با استدلال بگوییم
که تورم هست و وضع نامناسب تر از
دیروزاست، البته اسناد و مدارک هم هست.
در شرایطی به این وضع اقتصادی دچار
آمدهایم که درآمدهای سرشار داشتیم.
امروز رقبای ما که 16
سال دیگر باید از همه آنها جلو تر
باشیم، صدها میلیارد ذخیره ارزی دارند.
وی ادامه داد:«همین اواخر این را شنیدم که
دولت کویت تصویب کرده که یک
ذره از سرمایه های ذخیره شده خود را
در جهت هزینه های عمومی و بودجه بکار
نگیرد و اگر هم می خواهد بگیرد از
سودی که از ذخیره های ارزی بدست می آورد
باید هزینه کند. در حالی که در
فروردین سال گذشته اعلام شد که ذخیره ارزی دولت
5/14 میلیارد دلار است که ما با
همین مبلغ دولت را تحویل دادیم! یعنی چیزی
بر حساب ذخیره ارزی افزوده نشده است.
اگر بنا به گزارشی که بعدا
اعلام شد، 10 میلیارد دلار دیگر
اضافه شده باشد، با در آمد بالای 200
میلیارد
در 4 سال گذشته که حدود 48 میلیارد آن را اجازه داشتند در
بودجه
مصرف کنند، حال بر فرض 10 یا 20 میلیارد
دلار هم از طریق غیر بودجه ای
هزینه شده باشد، حدود
120- 130 میلیارد دلار می
بایست ذخیره ارزی داشته
باشیم یا در جهات مناسب سرمایه
گذاری شده باشد.
خاتمی تاکید کرد:«البته سخن من به هیچ
عنوان این نیست که سوء استفاده
شده است، صحبت از سوء تدبیر است. ما
در این وضعیت در تورم بالا هستیم، در
حالی که با بحران جهانی و سقوط
قیمتها در دنیا اگر پول خوبی داشتیم، می
توانستیم سرمایه گذاریهای کلان تر و
اساسی تر کنیم که اگر یک عسلویه با
خون دل درست شد، چندین عسلویه داشته
باشیم.
اگر این روند درست است، ادامه پیدا کند و
اگر نادرست است، به عنوان کسی که
دلسوز انقلاب، مردم و اسلام است و کسی که
می گوید این اصول و موازینی که به
قیمت بسیار گرانی بدست آمده باید
برقرار باشند، می گوییم باید تغییر
ایجاد شود.
ملت بزرگ ایران آیا جایگاه خودش را در عرصه
بین المللی دارد؟ مردم عادی ممکن
است که برخوردها در فرودگاه ها و
فروشگاه ها را ببینند که همین هم
دور از شان ملت ایران است. من در بوشهر هم
گفتم، ما نمی توانیم تحمل کنیم که
در هیچ نقطه دنیا به یک ایرانی از گل
نازکتر گفته شده و توهین شود. اما
مشکلات عمیق تر از این است.
تاثیرگذاری که در دنیا قبلا داشتید و نقشی
که جمهوری اسلامی ایران می
توانست ایفا کند، الان می تواند
ایفا کند؟ دیروز ما را در مجامع بین
المللی بیشتر تحویل می گرفتند یا
امروز؟
ممکن است بعضی ها که حاضر نیستند هزینه
بعضی حرفها را
بپردازند، خوششان بیاید که از جیب ملت
ایران حرفهایی زده شود که فایده
ندارد و زیانهایی هم دارد و آنها
لذت ببرند و چوبش را دیگری بخورد.
آیا جایگاه نظام جمهوری اسلامی
که باید برای ما الگو باشد و اینقدر
برای آن خون داده شده، همانی هست که
باید باشد؟ اگر نیست، باید تغییر
پیدا کند.
کسانی که عقل و تدبیر دارند باید اولویت ها
را تشخیص دهند، شرایط
زمان و مکان را درک کنند و در عین
پافشاری روی اصول و ارزشهای اصلی، امنیت، حرمت، پیشرفت و
برخورداری کشور را تامین کنند.
مهندس موسوی می گوید "اسلام ناب"، ما هم می
گوییم اسلام ناب و
اتفاقا وقتی می گوییم اسلام ناب، یعنی
اسلام مقابل تحجر و اسلامی که
طرفدار استبداد نباشد و حرمت مردم
را نگه دارد و موافق پیشرفت جامعه باشد.
اگر اینچنین نباشد، آن اسلام، اسلام
آمریکایی است.
برخی افراد خیال میکنند هرجا پول و
بخش خصوصی
هست، بد است. نتیجه همین تفکر
این می شود که در کشور دلال هایی می
آیند که یک شبه مولتی میلیاردر می شوند
و سرمایه گذار به این دلیل که زمینه
برای سرمایه گذاری ندارد، ورشکست می
شود و پولش را وارد تولید نمی کند.
امروز کار دلالی اگر نگوییم صد در
صد سود، 50- 60 درصد سود دارد. برای
یک سرمایه گذاری باید 10- 15 سال منتظر
بود تا مقداری سود بدهد و احیانا
سودی هم عاید نشود و گاهی یک سرمایه گذار
فداکاری می کند و می آید در عرصه
تولید سرمایه گذاری می کند.
بنابراین در این مملکت باید تولید باشد و
عادلانه هم توزیع شود و به گونه ای
باشد که فقر و محرومیت در جامعه از بین
برود و رونق سرمایه باشد و در جامعه
رواج یابد. بنابراین، یکی از موارد
دفاع از مستضعفین این است که ما
زمینه را فراهم کنیم که تصدی گری از دولت
برود و محول به بخش خصوصی شود و آن
بخش هم سرمایه گذاری کند و اگر سودی
دارد، بدست آورد و بقیه هم عاید
جامعه شود.
پس می بینید در
شعارهای اصولی بین آنچه ما می گوئیم
و مهندس موسوی می گوید اختلافی نیست. مگر جناب مهندس موسوی بر
روی همین مسائل تکیه نمی کند؟
البته مردم انتظار نداشته باشند که هرکس
روی کار آمد، فردای آن روز مشکلات را حل کند.
من هشدار می دهم که چه این دولت
تداوم
یابد و چه دولت جدید بیاید، سال آینده تورم
و مشکلات جامعه از چیزی که
الان هست بیشتر است. اما اگر تغییر
رخ ندهد، مسیر، مسیر ویران
کننده ای
است.
جناب آقای موسوی از عزیزان ماست و
از افراد شناخته شده ای است که همه
می دانیم، جناب آقای کروبی هم از
بزرگان و دوستانی است که واقعا
همیشه در همه عرصه ها حضور مسئولانه،
آگاهانه و شجاعانه داشته اند.
چقدر ما سینه چاک می کردیم که مهندس موسوی
وارد صحنه
شود، حالا آمده، آقای کروبی هم آمده و هر
دو هم بزرگوارند، اما در درجه
اول خطاب من به این عزیزان که با هر
دو آنها ملاقات دارم و خواهم داشت این
است که از تشتت آراء جلوگیری شود.
می توان راهکارهایی را پیدا کرد که تفرق
نباشد. من هم هر کاری که در توانم
باشد و هر ابتکاری که از دستم برآید به
خرج می دهم و مطمئن باشید که اگر ما
تدبیر کنیم موفقیت نصیب شما
خواهد
بود، همچنانکه در 84 می توانست نصیب شما
شود.
در انتخابات ریاست جمهوری نهم
مجموع رای های ما حدود 60 درصد بود.
اما این رای کجا رفت؟ چه شد که
کسانی که رای اصلی شان حدود
یک پنجم رایی بود که به صندوق
ها ریخته شد،
پیروز شدند؟
خاتمی درباره دلیل اعلام انصراف خود نیز
گفت:
بنده واقعا از بعضی از این حرفهایی که زده
میشود تعجب میکنم که
گفته می شود به بنده پیغام هایی
داده شده است که کنار بروم. آیا لازم است
بنده قسم بخورم که اینگونه نبوده
است؟ واقعا اینگونه نبوده است.
یا گفته می شود که گفته اند تا یک نفر دیگر
وارد شود و در
مقابل ما قرار بگیرد. این حرفها اصلا دور
از شان ماهاست. اصلا مگر می شود
تصور کرد که بنده و مهندس موسوی با
یک بازی که سرنخ آن دست دیگران باشد به
صحنه آمده باشیم؟
امروز فقط باید به پیروزی فکر کرد و این با
حضور مردم
و بخصوص جوانان ممکن است. این لحظه بسیار
حساسی است و نیز دوستانی که الان
در صحنه هستند باید تدبیر کنند.
تاریخ ما را نخواهد بخشید اگر
بار دیگر
دچار اشتباهی شویم که بعد بگوییم کاش جور
دیگری می شد.
ما نباید پراکنده شویم، ما در موقعیت نا
برابری وارد
صحنه شده ایم. کدام تریبون دست شماست؟
تریبون هایی که باید ملی باشند و از
بیت المال تغذیه می کنند، دائما در
حال تخریب شما هستند. واقعا از این
تهمتها، افتراها و دروغها پشت آدم
می لرزد.
در جامعه ای که افتخار می کند انقلابش
اسلامی است، دین و
پیامبرش برای تتمیم مکارم اخلاق آمد و
بزرگترین گناهانش تهمت و افترا و
غیبت و دروغ است، اینقدر به سادگی
دروغ گفتن؟ آن هم از تریبونهایی که باید
واقعا نماینده آن آرمانها و اصول و
نیز خواست کل ملت ایران باشد و خودشان
را باید زبان انقلاب بدانند.
شما در این فضا وارد عرصه شده اید. خودمان
کاری نکنیم که با یکدیگر مشکل پیدا
کنیم. در کنار یکدیگر با اشتیاق جامعه
را به شرکت در انتخابات دعوت کنیم.
اگر تلاش نکنیم مسئولیم.
فرصت ها کم
بدست می آید. اصلا دیپلماسی درست،
شناخت درست فرصت ها و استفاده خیلی فوری و
دقیق از آنهاست. زیرا در عرصه سیاسی
فرصتها از بین نمی روند و تبدیل به
تهدید می شوند. مطمئنا اگر تغییر رخ
دهد فضا برای فعالیت شما در عرصه های
مختلف باز تر خواهد بود.
|