دهم آوریل 2009:
... خاتمی احساس کرد رای دادن برخی از محافظه کاران به موسوی
راحت تر از رای دادن به او خواهد بود. او در یکی از سخنرانی
هایش چنین گفت: من مطمئن هستم که مهندس موسوی درصد قابل توجهی
از آرای طرف مقابل را نیز جذب خواهد کرد. گزارش هایی در اختیار
من هست که بعضی از محافظه کاران به من و احمدی نژاد رای نمی
دهند، اما قطعا به موسوی رای خواهند داد!"
این درست است که حرف آخر را در سیاست ها و بحث های سیاسی ایران
آیت الله خامنه ای می زند، اما این جایگاه رئیس جمهوری را بیاهمیت نمی سازد و یکی از نشانه های این اهمیت اعلام حمایت ها
یا انکار حمایت ها از نامزدها توسط افراد ذی نفوذ در حکومت
است. انتخاب رئیس جمهور انعکاسی از خواست مردم ایران است، که
در نتیجهی آن اگر خامنه ای بخواهد عاقلانه رفتار کند، باید با
توجه به اين خواست تصمیمات مهم کشوری و لشگری را بگیرد.
انتخابات آینده با مسايل زيادي روبروست يعني دور نمای مشکلات جدی
كه ایران در
سالهای آتی با آنها روبرو خواهد بود. تاثیر کاهش بهای نفت و
بیکاری دو رقمی و تورم؛ احتیاج به رفرم مدنی؛ نقشی که ایران
برای خود در امور خاورمیانه قائل است، به خصوص اینکه این نقش
به فلسطین و پشتیبانی از گروه هایی چون حماس و حزب الله ارتباط
می یابد؛ برقراری ارتباط با ایالات متحده و سرانجام مسئله ی
اتمی.
دنیای عرب عمیقا انتخابات ایران را زیر نظر دارد، بویژه مصر و
عربستان سعودی (که آخری به طور وسیع نماینده ی کشورهای حوزهی
خلیج فارس به استثنای قطر نیز می باشد). ممکن است گمان شود که
این کشورها امید به تغییر سیاست جنگی دارند، درست همان طور که
خیلی از ایرانی ها چنین امیدی دارند. اما چنین تغییری از رئیس
جمهوری کم جنجال تر، پراگماتیک تر و دیپلمات تری بر می آید.
مسئله اصلی اما اینست که انتخاب
رئیس جمهوری با این مشخصات حکمرانان ایران را به وحشت می اندازد. صرف نظر از
اینکه او چه کسی باشد.
در سالهای اخیر، مصر، اردن، عربستان سعودی، بحرین و اکنون
مراکش به جای پرداختن به مشکلات داخلی و منطقه ای خود، ایران و
متحدش سوریه را نشان مردم می دهند. احمدی نژاد قطعا به این
دولت ها برای این مانور خدمت کرده است.
متهم کردن ایران به تهاجم فرهنگی در مراکش، یا صدور
ایدئولوژی شیعه به مصر، و دخالت در امور داخلی
بحرین و عربستان سعودی... همگی همین معنا را دارند.
مورد آخری در این کشورها یعنی "دخالت در امور داخلی"
وسيلهای در دست رهبران كشورهاي عرب است تا توجه مردم خود را از یک موضوع کاملا داخلی (تبعیض
همیشگی میان شیعیان و سنیان در بحرین و سعودی) به موضوعی خارج
از کشور منحرف كنند. در ضمن رئیس جمهور مصر،
حسنی مبارک حتی به دنبال این است که خواسته ی خود، یعنی ادامه
ی تحریک فرقه گرایی (سکتاریانیسم) را جنبه ی قانونی بخشد!
رهبران این کشورها، همچنین از انتخاب رئیس جمهوری در انتخابات
آینده ایران می ترسند که به دور از غوغا و بلوا در مذاکرات با
ایالات متحده، مسئولیت پذیرتر باشد. آب شدن یخ روابط ایران و
آمریکا، منافع پولی، نظامی و دیپلماتيكی را که دستاويز وجود
پایگاه های آمریکا به بهانه ی جلوگیری از توسعه طلبی
ایران است منتفی میسازد.
ماندگاری و ثبات بسیاری از رهبران عرب بیش از پيش به نتیجه انتخابات
ایران وابسته شده است. بنابراین ماندگاری احمدی نژاد در ریاست
جمهوری، در عمل به معنای ماندگاری آنهاست.
به همین دلیل است که آنها نیز خواهان پیروزی احمدی نژاد در
انتخابات ایران اند. |