اعتماد: شاید اگر یک صاحب نظر خارجی این روزها سری به کشور ما
بزند و گاهی تلویزیون را روشن کند باورش نشود که کمتر از دو
ماه دیگر در ایران انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود و
بسیاری از شئون جامعه و زندگی روزمره مردم تحت تاثیر این
انتخابات قرار میگیرد.رادیو و تلویزیون به عنوان بزرگ ترین
رسانه کشور کمترین تلاشی در جهت انتخاباتی کردن فضا از خود
بروز نمی دهند و تریبون های رسمی هم که دستی در کار آرایش
اذهان مردم دارند بی علاقگی خاصی به این موضوع سرنوشت ساز نشان
می دهند. جالب اینکه میدانیم همین صدا و سیمای محترم و همین
تریبون های پرصدا یکی دو هفته مانده به انتخابات چنان به تبلیغ
شرکت مردم می پردازند و چنان در لزوم این شرکت داد سخن می دهند
که گویی در عالم تکوین و هستی ناسوت هیچ حادثه یی مهم تر از
انتخابات ایران نیست و عالم و آدم به آن چشم دوخته اند و شرکت
ایرانیان در آن اوجب واجبات و افضل از نماز و... است. آن تبلیغ
لاحق و این سردی حاضر قابل جمع نیستند مگر اینکه گردانندگان
امور چندان طرفدار مطالعه مردم و دقت و پیش آگاهی آنها نباشند
و به تصویری از انتخابات قناعت داشته باشند.
(مردم حق ندارند بدانند) روش های کنترل تورم چیست؟ اقتصاد ملی
کدام است و اقتصاد حمایتی چه صیغه یی است؟ فرق دیپلماسی تهاجمی
و تشنج زدایی در سیاست خارجی چیست؟ بودن یا نبودن گشت ارشاد چه
فواید و چه مضراتی دارد و هزار مساله دیگر که اختلاف در آن است
و با انتخاب یک رئیس جمهور مردم به طرفین یکی از این بحث ها
رای خواهند داد و باید آگاهانه رای و تمایل خود را ابراز کنند.
آیا پس از سال ها و برگزاری انتخابات مختلف هنوز وقت آن نرسیده
است در جریان یک رویداد مهم سیاسی اجتماعی مردم ما از کلیات
عبور کنند؛ چهره ها، لبخندها، مظلومیت ها، اقتدارها، کاندیداها
و احساس خویش را تنها بخشی از اجزای تصمیم گیری خود قرار دهند
و به عمق برنامه ها نفوذ کنند؟
آیا نمی دانیم تنها بر اثر آگاهی مردم از نوع انتخابات خود است
که حرکت اجتماعی شکلی هماهنگ و کارآمد به خود می گیرد؟ اگر
مطابق ادعای اصولگرایان مردم مشتاق آنان هستند و در چند
انتخابات اخیر اقبال خویش را به اصولگرایی نشان داده اند و این
معنا هنوز جاری و ساری است، بگذارید مردم با آگاهی همچنان بر
انتخابات خود بمانند و با همین آگاهی فردای انتخابات از یمین و
یسار کمک کار دولت باشند. (خلاصه شده، به نقل از روزنامه
اعتماد) |