لفاظی ها و پوچ گوئی های تکراری علی خامنه ای در سخنرانی های
اخیرش، بیش از پیش باید افکار عمومی را به این نتیجه برساند که
سرانجام جنون خود بزرگ بینی وی، یک فاجعه تاریخی برای ایران
است. هیچیک از روحانیون و مقامات سابقه دار و باصطلاح ریش سفید
جمهوری اسلامی جلودار او نیست. هیچ نصیحتی را نمی پذیرد، هیچ
انتقادی را بر نمی تابد، مشورت هیچکس را قبول ندارد، حلقه ای
را دور خود جمع کرده که معلوم نیست آنها وی را هدایت می کنند و
راه می برند و یا او آنها را! بیت رهبری به دربار شاهان قاجار
تبدیل شده است و او در باره هر مسئله و موضوعی اظهار نظر
کارشناسی می کند! از علوم انسانی تا علوم جنگی و نظامی، از
لباس و پوشش زیرچادر زنان تا اسم خیابان ها. از مناسبات با
امریکا تا رابطه استاد و دانشجو... و در اغلب این اظهار نظرها،
از کلمات و اصطلاحات توهین آمیز نسبت به این و آن استفاده می
کند. نیمساعت تا یکساعت حرف می زند، بی آنکه معلوم شود چه می
خواهد بگوید و به همین دلیل چاپلوسانی که در مقابلش می نشینند
کاغذ و قلمی بدست گرفته و جملاتی از او را بعنوان رهنمود
یادداشت می کنند و البته از محضر او که مرخص می شود، این نوشته
های بی سر و ته را می گذارند در کوزه و آبش را می خورند.
شناسنامه جمهوری اسلامی شده اعتیاد، رشوه، فساد و فقر، تبعیض و
جنایت و زندان و شکنجه. دولت می خواهد جمعیت کشور را دوبرابر
کند و جایزه یک میلیون تومانی به زنان باردار می دهد و مجلس
لایحه چند همسری را تصویب می کند. قوه قضائیه تبدیل به قوه
قتاله شده و ولایت فقیه و رهبری روی شاخ اوباش و قمه کش ها می
گردد. همه ملت ایران، حداقل این کلیات را هر روز و هر ساعت به
چشم می بینند، اما ایشان ایران را گلستان و دستآوردهای خویش
را می ستاید. حتی دیدار این گروه و آن گروه با میرحسین موسوی و
یا مهدی کروبی را تاب نمی آورد. دیدارهائی که هیچیک از مطبوعات
اجازه اشاره به آن را ندارند و صدا و سیما خفقان خود را درباره
آنها حفظ کرده است. در خطابی غیر مستقیم به موسوی می گوید:
اینها موریانه اند، نق می زنند. با چند نفر دیدار می کنند و
حرف های بیخود می زنند. و لابد حرف های "با خود" همان حرف هائی
است که خودش می زند و یا احمدی نژاد گزارش آن را بعنوان پیشرفت
های شاهانه می دهد.
على شکورى راد، هم پزشک است و هم استاد دانشگاه، هم فعال
سیاسی است و هم از رزمندگان جنگ. نماینده مجلس ششم نیز بوده
است. آخرین ابراز نگرانی او که در هفته گذشته بیان شد یک نمونه
است. او حتی دست به دامان آیت الله مهدوی کنی دبیر جامعه
روحانیت مبارز شده و خطاب به وی گفت: چرا برخى مى
توانند
بفهمند چقدر اوضاع کشور خراب است؟ چرا از خود سلب مسئوليت مى
کنند
و کارى نمى
کنند؟
آقاى مهدوى کنى به
طور
معمول بايد بفهمد. از او
برمى آيد
که کارى بکند. پيش از آن که دير شود، کارى بکنيد! آقاى مهدوى
کنى
تا دير نشده و تا همين فرصت و امکان اندک از شما نیز ستانده
نشده، کارى بکنيد
که اسلام و انقلاب و جمهورى اسلامى از دور خارج نشوند.
مقام معظم گوشش بدهکار هیچ حرف و استدلال و منطق و مناطره و
گفتگوئی نیست. حتی در یک مصاحبه شرکت نمی کند که لااقل یک
خبرنگار درباره این وضع بحرانی از او سئوال کند. او در دنیای
خیالی خود سیر می کند. به این بخش از سخنرانی او با اساتید
دانشگاه گوش کنید. همه آنچه در بالا گفته و نوشته شده، دراین
بخش کوتاه از سخنرانی علی خامنه ای منعکس است!
اینجا |