آیت الله دستغیب، در آستانه تشکیل مجلس خبرگان نامه سرگشاده ای
منتشر کرد. این نامه در شرایطی منتشر شد که نه تنها اوباش
حکومتی به مسجد "قبا" که وی امامت آن را برعهده دارد حمله
کردند، بلکه هدایت کنندگان حکومتی آن اوباش از بیم سخنرانی و
موضع گیری وی در اجلاس مجلس خبرگان تلاش می کنند از شرکت وی
دراین اجلاس جلوگیری کنند. حتی اگر مجبور شوند همان اوباشی که
به خانه کروبی و مسجد قبا حمله کردند را این بار مقابل محل
برگزاری مجلس خبرگان جمع کنند و مانع شرکت آیت الله دستغیب در
آن شوند!
آیت الله دستغیب در نامه خود، علاوه بر بیان واقعیات پس از
کودتای 22 خرداد، در پایان، علما و مراجع را در راس مجلس
خبرگان قرار داده است و به این ترتیب، برای نخستین بار و بصورت
عملی، مراجع برای نظارت بر عملکرد خبرگان رهبری به صحنه
فراخوانده شده اند. وی حتی تصمیمات مهم مجلس خبرگان – در راس
آن انتخاب رهبر جایگزین- را موکول به تائید مراجع و علما کرده
است. این دو نکته آخر، بر اهمیت نامه آیت الله دستغیب می
افزاید.
بیش از یک سال از واقعهی ۲۲ / ۳ / ۸۸( کودتای 22 خرداد)
میگذرد و همچنان عدّهی زیادی از
مردم به دنبال مطالباتشان میباشند. آیا ما خبرگان رهبری به
وظیفهی دینی،
شرعی و عرفی خود که همان اجرای دقیق قانون اساسی، عمل
کردهایم؟
آیا بعد از یک سال توانستهایم در نظام یک آرامش نسبی خالی از
رعب و
وحشت ایجاد کنیم؟ اگر باز هم میگوییم در جامعه مشکلی نیست، پس
چرا دائم به
صورت لفظی دم از وحدت میزنیم؟ اگر هست، چرا مردم در یک
استراحت واقعی
نیستند؟ چرا وحدت به همراه رعب و وحشت از ناحیهی عدهای باشد
و عدهی
کمی در آرامش به خیال خود باشند و هر چه بر زبانشان میآید،
میگویند و هیچ
به فکر عواقب الفاظ خود نیستند؟ آیا شما خبرگان تا به حال به
این فکر
کردهاید که چرا نتوانستهایم مردم را نسبت به وقایع موجود
راضی کنیم و در
رأس همهی اینها، آیا پی به این معنا بردهایم که چرا مراجع و
علما نسبت به
وضع موجود رضایت ندارند؟ میدانید عدم رضایت مراجع و علما از
این وضع،
یعنی سست شدن مجلس خبرگان و از
اعتبار ساقط شدن آن؟ چون بقای مجلس خبرگان
از ناحیهی تأیید مراجع و علما میباشد.
اینجانب به عنوان یکی از اعضای خبرگان رهبری در این ماه مبارک
رمضان که
گذشت، از خداوند تبارک و تعالی طلب عفو کردم که نتوانستم حقوق
این ملّت را
حسب وظیفهای که دارم، انجام دهم که آن، دنبال کردن اجرای دقیق
قانون اساسی
است. حال بیاییم در این اجلاسیه به وظیفهی اصلی خود که تقاضای
اجرای دقیق
قانون اساسی است عمل کنیم. در زمان فعلی راهی نیست جز سر فرو
آوردن به
خواست ملت؛ باید از بحثهای انحرافی
در مجلس خبرگان دست برداشته، به اصل
مطلب که همان خواستههای ملت رشید ایران است جامهی عمل
بپوشانیم. از تهمت
زدن در طول این یک سال چه نفعی برده شد؟ از صدا و سیما تا
قوهی قضائیه و
از نیروهای نظامی و انتظامی تا مجلس خبرگان، آیا موجب رضایت
ملت شدهاند؟
امروز میبینیم که جناح مقابل به اتحاد خود نزدیکتر و به
احیاء نظرات
حضرت امام امت(ره) بیشتر تمایل دارد و خواستهای ندارد جز
اجرای دقیق
قانون اساسی، از شورای نگهبان گرفته تا نیروهای نظامی.
اگر خداوند توفیق دهد، در اجلاسیه، باقی مطالب را بیان
خواهم کرد. ضمناً توجه داشته باشید از آن جایی که مجلس خبرگان
در حقیقت
باید مورد تأیید مراجع عظام و علمای اعلام باشد، لذا اگر مطلب
مهمی بخواهد
در مملکت صورت گیرد، حتماً باید مورد توجه و تأیید مراجع باشد. |