رسول منتجب نیا عضو سابق رهبری مجمع روحانیون مبارز و از رهبران حزب
اعتماد ملی است. ایشان یك سایت
دارد در
این آدرس.
وی
مقالات خود را
در این سایت منتشر می كند. از جمله آنها یك سلسله مقاله
است در پنج قسمت
بنام جریان شناسی. در این مقالهها مطالب نو و ناگفته
ای
وجود دارد،
از جمله در
باره ریشه های مخالفت جناح راست جمهوری اسلامی
با
میرحسین
موسوی.
فشرده ای از این مقالات را تهیه کرده ایم که در ادامه می
خوانید:
«پس
از پیروزی انقلاب اسلامی در برابر خط امام، تفكری وجود داشت
كه در آن روزها به نام خط یا جریان بازار نامیده میشد. زیرا
جمعی از نیروهای انقلابی كه در بازار و مشاغل تجاری و
بازرگانی حضور داشتند، بیشترین تأثیر را بر روی این جریان
داشتند، از قبیل آقایان عسكراولادی، بادامچیان، زوارهای و
...اگرچه
به عنوان احترام به علماء و روحانیت، محوریت این جریان برحسب
ظاهر به عهده جامعه روحانیت تهران و تا حدّی جامعه مدرّسین قم
بود.
موارد اختلاف نظر آنها با امام را میشود بدین ترتیب برشمرد:
1- شعارمحوری امام. «جنگ میان فقر وغنا» و «فقیر و غنی» بود
كه ماهیتاً با تفكر سرمایهداری و بازار در تعارض بود.
2- جریان «بنیصدر». در انتخابات ریاستجمهوری و تا اواخر
صدارت او، جامعه روحانیت مبارز و برخیگروههای همسو، از او
حمایتكردند.
3- اقتصاد. بازار و تجارت،كه محور فعالیتهای آنان بود. تفكر
اقتصادی این جریان از مركزی تحقیقاتی در قم كه برخی از وزرای
آن روز و نمایندگان امروز،
عضو فعال آن بودند، نشأت
میگرفت و در آنجا دادهپردازی میشد.
4- برخی نقطه نظرها مانند، تصمیمگیری برای مردم در انتخابات،
عدم شركت بانوان در مجلس، مخالفت با فرهنگ تعاونی، مخالفت با
بخش دولتی و تكیه بر بخش خصوصی صرف در امور اقتصادی و
...
مخالفت عملی با امام راحلره:
علاوه بر انتقادهایگوناگون به تفكر و عملكرد امامره در جلسات
خصوصی و محفلی، در چندین مورد به صورت آشكار با حضرت امام به
مخالفت برخاستند،كه از آن جمله:
الف- اصرار به بركناری آقای محمد هاشمی از مدیرعاملی صداوسیما
و واردكردن فشار بر شورای سرپرستیكه منجر به ارسال پیام
امامره توسط آیةالله توسلی به مجلس شد و نامبرده ابقاءگردید.
ب- شایعكردن این مطلبكه امامكانالیزه شده و تصمیمات را
سیداحمد خمینی میگیرد. و این را مرحوم زوارهای در یكی از
جلسات حزب، در سخنرانی خود مطرحكرد و امام به شدت عصبانی شد
و در یك سخنرانی فرمود: "شما را چه شده است
كه این مطالب دروغ و باطل را مطرح میكنید. هدف شما احمد نیست،
بلكه بیت من است. نگذارید بگویم در دل شما چه میگذرد! شما در
این محفل و آن محفل، علیه بیت من صحبت میكنید و ...". البته
این فرازها را نقل به معنیكردم؛ نوار سخنرانی امام را در دوره
دوم مجلس از صدا و سیما تهیه كردیم و در جلسه حزبالله
نمایندگان، از پشت بلندگو پخش شد.
ج- از اوایل نخستوزیری مهندس میرحسین موسوی، بنای مخالفت با
او را
گذاشته و در جلسات محدود و حتی بعضی سخنرانیها، رسماً او را
متهم به
كمونیست بودن و ترویج و إعمال برنامههای ماركسیستی و
سوسیالیستی میكردند. در یكی از جلسات، یكی از سران جریان
بازار، به شخص بنده گفت: من یقین دارم
كه موسویكمونیست است و متعجب هستم
كه چرا شما از او دفاع میكنید؟!
زمانیكه حضرت امام دستور تشكیل ستاد مبارزه با
گرانفروشی را صادركردند و در دادگستری، دادسرای تعزیرات
حكومتی تشكیل شد؛ برای نخستین بار، گروهی از سوی نخستوزیری
برای توجیه عناصر مؤثر در بازار به آنجا رفتند. و متأسفانه
شنیدیم كه آنها را هُوكرده و با شعار «این روسیها
وكمونیستها را از بازار بیرونكنید»، با آنان برخورد
كردند.
د- در روزنامه رسالت كه ارگان این جریان است، دائماً به صورت
زیركانه با نظرات و مواضع امام و دولت مورد حمایت ایشان،
مخالفت میشد. برخی نظریهپردازان آن جناح، مانند مرحوم «آذری
قمی» بیش از ده سرمقاله در نقد و تحلیل دیدگاه حضرت امام در آن
روزنامه نوشت؛ و در آخرین شماره اقرار كرد كه دیدگاه او با
امام متفاوت است. و جالب آنكه شنیده نشد، از سوی امام و یاران
او و نیز مسئولان، واكنشی نسبت به وی نشان داده شود. البته به
دلیل تفرقهافكنی و تضعیف دولت و مسئولان، حضرت امام ره توزیع
روزنامه رسالت در جبهههای جنگ را ممنوع كردند.
ه- روزی رئیس مجلس(آقای هاشمی) پیش از رسمیت یافتن جلسه علنی،
پیامی را مبنی بر حمایت نمایندگان از دولت به منظور حل مشكلات
زمان جنگ،از حضرت امام برای نمایندگان نقلكردند. پس از رسمی
شدن جلسه، یكی از سران جناح بازار بلند شد و ضمن تذكر
آییننامهای، به صراحت
گفت: "جرا هر روز برای نمایندگان پیام میفرستند. 270 پوزه بند
از جماران برای نمایندگان بفرستند." قاعدتاً در بایگانی مجلس،
فیلم این صحنه موجود میباشد.
و- با توجه به اختلاف نظری كه میان رئیس
جمهوری وقت-
خامنه ای-
و نخست
وزیر-
موسوی-
وجود داشت و دوره اول فعالیت نخستوزیری به پایان رسیده بود، و
نیز قرار بود
كه از سوی رئیسجمهوری، نخستوزیر جدید جهت رأی اعتماد به
مجلس معرفی شود. بنابراین در یك رأیگیری استمزاجی از
نمایندگان، سه تن از شخصیتها (آقایان ولایتی، میرسلیم و غرضی)
جهت رأیگیری به مجلس معرفی شدند كه هركدام رأی بیشتری
آوردند، رسماً به مجلس معرفی گردد. نمایندگان خط امامی یقین
پیدا
كردند كه قرار نیست مهندس موسوی معرفی شود. لذا به صورت جمعی
با رئیس مجلس ملاقات كرده و پس از ابراز نگرانی نسبت به این
موضوع، آقای هاشمی طی سخنان
كوتاهی با اشاره به ما فهماند كه تنها راه، مراجعه به امام
است. ازین رو، طی نامهای با بیش از 140 امضاء، از امام
خواستیم
كه در مورد معرفی آقای موسوی، به رئیس
جمهوری توصیه كنند. حضرت امام در حاشیه بالای نامه نوشتند
(نقل به مضمون): «آقای موسوی فردی متدین و موفق بوده و تغییر رئیس
دولت در زمان جنگ را به صلاح انقلاب و مردم نمیدانم». پس از
اظهارنظر حضرت امام و از سویی نیز، ارسال پیام آیةالله منتظری
توسط آقایان باهنر و بادامچیان به نمایندگان، مبنی بر لزوم حفظ
حرمت امام، پس از معرفی مهندس موسوی به مجلس، رأیگیری به عمل
آمد؛ ولكن متاسفانه 99 نفر از نمایندگان (كه كل نمایندگان
جناح بازار را تشكیل میدادند) رأی مخالف یا ممتنع (كه نتیجه
آن مخالف است) به ایشان دادند. و با اینكه مهندس موسوی رأی
آورد، ولی هم رأی چندان قوی نبود و هم این موضوع به عنوان سند
قطعی مخالفت عملی و دهن
كجی جناح راست به امام، در تاریخ ثبت شد.
البته حضرت امام باكمال بزرگواری، در ملاقات با نمایندگان،
توصیهكردند كه "رأیدهندگان مخالف را سرزنش نكنید. ولی اگر
كارشكنیكردند، آنان را به مردم معرفی نمایید." اگرچه كه
مخالفتها همچنان ادامه یافت؛ و از باب مثال، امام جمعه وقت
شیراز «آقای محیالدین حائری» در یكی از خطبههای جمعه، ضمن
انتقاد از دولت
گفت: "اُف بر این دولت
كه باعث به هم خوردن نماز جمعه شد."
ز- مورد دیگر از مخالفتهای عملی این جریان با امام، در زمان
جنگ و محاصره شدید نظامی و اقتصادی، زمانی بود
كه یك آمریكایی به نام «مك فارلین» به ایران آمده و با نماینده
ایران در رابطه با مطالبه قطعات یدكی تجهیزات نظامی ایران
كه در آمریكاست، با هم صحبتكرده بودند. این خبر
از سوی یكی از عناصر مرموز، به جناح بازار رسید. چند روز بعد،
سئوالی از وزیر امور خارجه با تعداد هشت امضاء از سران جناح
بازار مانند آقایان جلالالدین فارسی، سید
محمد خامنهای، حسینی سیرجانی و ... به هیات رئیسه مجلس رسید و
در جلسه علنی وصول
گردید. در آن سئوال،
ایجاد رابطه با آمریكا به صورت مخفیانه و پشت پرده، امری
مسلم و قطعی
گرفته شده و از وزیر امور خارجه سئوال
كرده بودند
كه چه امتیازی به آمریكا در برابر این رابطه دادهاید؟ و
...
هنگامیكه امام از ماجرا مطلع شدند، طی سخنرانی تاریخی و
حساسی، به این افراد به شدت حمله كردند و در آن بیانات، این
جمله
كه حاكی از شدت نگرانی امام از این اقذام آنان بود، به چشم
میخوردكه: "لحن شما در آن نامهای
كه نوشتید،
از لحن اسراییل هم تندتر بود، أین تذهبون؟" پس از واكنش تند
امام راحل، تعدادی(یا همة) امضاكنندگان، طی نامهای خواهان
استرداد سئوال خود شدند. ولكن وزیر امور خارجه، به مجلس آمد و
پیرامون شبهات القاء شده، توضیحات كافی ارائه داد.
در مجلس اول، روزهای سهشنبه جلسات «حزبالله» مركب ازكلیه
نمایندگان انقلابی تشكیل میشد و در آن جلسه، نمایندگان به
بحث و تبادل نظر میپرداختند. و اما در دوره دوم مجلس كه
جریانهای غیرانقلابی، موفق به ورود در مجلس نشدند، مرز میان
نمایندگان خط امام و سایر خطوط مشخصتر شد، و آن مجلس را
میتوان سرآغاز برخورد و رقابت میان این دو جریان دانست.
در این دوره، جلسات غیررسمی و غیرعلنی و بهتر بگوییم جلسات خطی
و جناحی به سه دسته تقسیم شد:
1-
جلسه حزبالله كه در ادامه دوره اول بود. با این تفاوتكه
مدیریت جلسه در دوره اول به دست آقای محمد یزدی و آقای بیات
بود. ولی در دور دوم عملاً در دست آقایان بیات، منتجبنیا و
هاشمیان قرارگرفت.
2-
جلسه خط امام كه تنها نیروهای خط امام دعوت میشدند.
3-
جلسه خط بازار كه فقط طرفداران آن خط فكری شركت میكردند.
البته كانون حزب جمهوری اسلامی در مجلس نیز جلسات دوهفتگی با
ریاست آقای هاشمی رفسنجانی داشت
كه در آن جلسه، نمایندگان حزبی از دو جناح شركت میكردند.
اما در دوره سوم، به جهت موضعگیری حضرت امام در آستانه
انتخابات در برابر جناح بازار و اعلام پیام تاریخی تقسیم اسلام
ناب محمدی(ص) و اسلام آمریكایی، اكثریت نمایندگان این دوره را
نیروهای خط امامی تشكیل دادند، به طوری كه 12 نفر عضو هیأت
رئیسه همگی از این جریان انتخاب میشد. جریان خط امام در مجلس،
تا رحلت امام، دركمال اقتدار بود. ولكن به مجرّد ارتحال
رهبر، ستاره این جناح در مجلس و خارج از آن افولكرد.
پس از رحلت حضرت امام، برخی از عناصر آن جناح به صورتی
ناشیانه و عجولانه، درصدد حذف نام امام برآمدند. یكی از آنها
در مجلس فریاد كشید كه: "دیگر امام فوت كرد. چرا هی اسم
امام را میبرید"، دیگری گفت: "نام امام فقید را مطرح
نكنید"، فرد دیگری در جلسه نمایندگان رهبری در نیروهای مسلح،
پیشنهادكرد كه به همه نیروها بخشنامه شود، در شعارها «خمینی
رهبر» را حذفكنند، كه با مخالفت اكثر حضار مواجه شد. یكی از
خطباء جمعه تهران، جملهای حاوی «انتقامگیری از طرفداران
امام را» مطرحكرد.
دفتر تحكیم
دفتر تحكیم علاوه بر نظارت بر انجمنهای اسلامی دانشجویان
سراسركشور، همه ساله در روز «13آبان» سالروز تسخیر سفارت
آمریكا، در نقاط مختلف
كشور به خصوص تهران، مراسم راهپیمایی و تظاهرات عظیمی بر
پاكرده و با شعارهای انقلابی و رادیكال، پیام خود را به جامعه
و نظام اعلام میكردند.
دفترتحكیم وحدت تا رحلت حضرت امام
ره به صورت مركزیت قدرتمند خط امام در دانشگاهها فعال بودند.
پس از ارتحال رهبر انقلاب، با فاصلهكمی، سازمان تبلیغات
اسلامی به عنوان معارض و رقیب دفتر، تولیت موضوع راهپیمایی 13
آبان را عهدهدار شد و تا چند سال، شورای هماهنگی تبلیغات
اسلامی به موازات دفتر تحكیم وحدت و به طور جداگانه راهپیمایی
برگزار میكردند؛ تا رفتهرفته كلاً میدان را ازآن دفترگرفته
و تجمع و تظاهراتی مردمی و دانشجویی را به راهپیمایی دولتی و
حكومتی وكم رونق و تشریفاتی تبدیلكردند.
مجمع روحانیون
مجمع روحانیون مبارز تا رحلت امامره همواره مورد توجه رهبری و
تكیهگاه نیروهای خط امام بود، و پس از رحلت امام بنا به
اقتضای شرایط و فضای سیاسی جدید، از میزان قدرت و اثرگذاری
آنكاسته شد، ولكن تاكنون همچنان به حیات سیاسی محدود خود
ادامه میدهد. پس از انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری و
استعفای دبیركل مجمع به اضافه سه تن دیگر از شورای مركزی،
عرصه فعالیت مجمع بسیار محدودگردید و تمامی دفاتر مجمع (به جز
مشهد وتهران) برچیده شد و در جلسات شورای مركزی خلاصهگردید.
در انتخابات دوره چهارم مجلس، دركنار هزاران تن از نامزدهای
خطامامی ردّ صلاحیت شده، بیش از چهل تن از نمایندگان دوره سوم
نیز رد صلاحیت شدند
كه از آن جمله خانم رجایی (همسر شهید رجایی)، مرحوم آیتالله
خلخالی، آیتالله بیات و... بودند.
تبدیل جناح بازار به اصولگرایان:
در دوران پس از رحلت امام، نام «جناح بازار»، به «جناح
اصولگرا» تغییر یافت، بدون آنكه تعریف مشخصی از اصولگرایی مطرح
شود و اصولیكه این جناح به آنگرایش داشته و پایبند است
برای مردم تبیین و روشنگردد. چنانچه پس از مدتی، برخی از
اشخاص و احزاب آن جناح، نام «جناح امام و رهبری» و یا «خط امام
و رهبری» را برای خود
بر سر زبانها انداختند، و باز بدون آنكه شاخصه و تمایز آن با
خط امام را اعلام نمایند.» |