ابولفضل فاتح رئیس ستاد خبر رسانی انتخاباتی
مهندس موسوی است که پیش از افتادن به چنگ کودتاچی ها توانست از
ایران خارج شود. او سالها سردبیر و از بنیانگذاران خبرگزاری
"ایسنا" بود و تاریخی ترین مصاحبه را بلافاصله پس از کودتای 22
خرداد کرد که متن این مصاحبه همچنان در ستون دست چپ پیک نت
قابل دریافت و مطالعه است.
آنچه را می خوانید مقاله ایست که روز گذشته-
شنبه- روی سایت خبری "پارلمان نیوز" منتشر شد. این مقاله را
اندکی خلاصه کرده ایم.
«بر اساس شواهد و قرائن، تهدیدات خارجی
نسبت به کشور روندی رو به تزاید یافته
است.
عبور از
گذرگاه خطیر این روزها و صیانت از
سرمایه های ملی از جمله نیروگاه بوشهر و
صنعت هسته ای که ریشه در دهه های گذشته
دارد، نیازمند همت، الفت و دقت
همگانی است. بیگانه باید بداند و
دریابد که ایرانی با هر آیین و زبان و از
هر جناح و خط سیاسی به رغم همه ی تفاوت
ها و اختلاف نظرها در برابر تهدید
او ید واحده است. ایستادگی سبز و غیر
سبز نمی شناسد. باید با صدای رسا و با
همه ی امکانات بر سر بیگانه فریاد کشید
و او را بر حذر داشت. بیگانه، هر
که می خواهد باشد، حق ندارد مناقشات و
مجادلات
داخلی را بهانه ی خشونت و ماجراجویی جدیدی در
منطقه کند.
این به مفهوم امتناع از نقد بی
کفایتی ها و جریان دروغ یا عبور و عدول
از حقوق و مظالمی نیست که آن جریانی
خطرناک، متحجر، ماجراجو و مرموز در حق
بخش بزرگی از ملت روا داشته است،
این به مفهوم پاسداشت شرایط و منافع
ملی است.
گرچه بیانیه ی هفدهم
آقای مهندس میرحسین موسوی که بیانیه ی
حسن نیت و نقشه ی راه بود پاسخ
درخوری حتی در موضوع آزادی زندانیان
نیافت و به جای خود باقی است، اما این
به رغم همه ی تلخی ها، در ایفای وظیفه
ی ملی و ایمانی ما در شرایط حساس
تهدید خارجی تردیدی ایجاد نمی کند. بر
این اساس انتظار می رود هر کس و در
هر جا به نوبه ی خود تلاش کند تا در
این وضعیت هشدار، از سطح منازعات داخلی
کاسته و در برابر تهدید احتمالی اما
جدی بیگانه، عمق و گستره ی وفاق ملی
را افزونی دهد.
در این شرایط همین طور بازگشت به قانون ولو
گام به
گام، آزادی رسانه های منتقد و آزادی هر زندانی
پاسخ مثبتی است که تداوم آن
مرهمی کاری بر زخم های عمیق خواهد بود.
معتقدم خوشبختانه با همه ی شدت و حدت
مواجهات و به رغم برخی فشارها هم
رهبری انقلاب و هم رهبران جنبش سبز در
کنترل سطح منازعه ی داخلی موثر بوده
اند. همین که تاکنون این عزیزان
آگاهانه در خطاب ها از تلویح عبور نکرده و
یکدیگر را خطاب مستقیم نداده اند،
"تخفیف سطح مناقشه" و باز نگهداشتن یک
"امکان مهم" است، که ضروری است مغتنم
شمرده شده و عمق و وسعت یابد و
نویسندگان و رسانه ها نیز از هر سو این
شیوه و حفظ حریم ها را پاس دارند.
شایسته است
امکان گفت و گو در مسائل مهم ملی باز شود. گفت و گو نه به خودی
خود حرام است نه واجب. نه کسی را به
خودی خود عزیز می کند نه ذلیل، اما در
میان ملت های بزرگ سنتی است جا افتاده
و معقول ترین و ابتدایی ترین راه
اصلاح. در حیرتم چرا کسانی گفت و گوی
داخلی را ننگ می دانند؟ چند ماه پیش
عرض کردم "تا فرصت هست، تا هنوز الفتی
هست، تا نسل نخست انقلاب هست، تا
هنوز احتمال اجماعی هست، تا خاطره ی
همنشینی با امام هست، تا بزرگان و
مراجع عظام هستند، تا رهبری انقلاب
هستند، تا مهندس موسوی هست، تا خاتمی و
کروبی و هاشمی هستند باید فکری کرد. در
غیر این صورت، حسرت
غفلت از امروز بر جای خواهد ماند". تاریخ هرگز
از حاکمان و نخبگانی که برای
سعادت ملتشان باب گفت و گو را گشوده
اند به بدی یاد نخواهد کرد. اتفاقا در
تاریخ مبارزات بزرگان این ملت تا دلمان
بخواهد غیرت و فاصله هست، اما کمتر
اثری از گفت و گو یافت می شود. نقد
آیندگان متوجه کسانی خواهد بود که گفت و
گو و اصلاح را رد کرده و بر طبل فاصله
کوبیده اند.
می دانم که در برابر یک سال دروغ مداوم و پرده
دری رسانه های دروغ در
حق عزیزترین یاران و دولتمردان امام و
اهل بیت ایشان و آنچه در زندان ها
گذشته این رویکرد برای دوستان بسیاری
مسموع نیست.
و می
دانم که
جریان نفوذی منحرف به ظاهر انقلابی که در داخل
بر طبل خشونت می کوبد و جز
سیطره و منافع باندشان، ایران و آینده
ی انقلاب پشیزی برایشان اهمیت ندارد
این نوشته را حمل بر ضعف خواهند کرد،
البته از آنها باکی نیست. هر چه گویی
آنها بر نمط خود خواهند راند. مخاطب
این نوشته آنها نیستند.» |