ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

10 تیر  1389

infos@peiknet.com

 
 
 

نعش "یورو"

روی دست اتحادیه اروپا

یادداشت هیات تحریریه لوموند دیپلماتیک فارسی

 
 
 
 

"گردهمآئی کشورهای گروه 20 بدون هیچ دستاوردی پایان یافت". این تیتر اول تمام رسانه های جهان بود، که البته با تعجب فراوان آن را منتشر کرده بودند. اما تعجب آور تر آن بود که چنین گردهمآئی می توانست دستاوردهائی در جهت محدود کردن سرمایه داری مالی و سهام سالاری به همراه داشته باشد. از این بعد هرکس گلیم خود را از آب بیرون می کشد  و همه با هم  گلیم  سرمایه داری را.

اینبار اروپای نئولیبرال است که از داوری آژانس های ارزیابی ریسک، بهانه ای برای تحمیل خشن رفرم های اجتماعی می سازد. به واسطه طرح های صرفه جوئی، دستاوردهای بیش از یک قرن مبارزه اجتماعی نابود می شوند. در درون این جوامع نیز از این پس برای بازنشستگی، تحصیل و بهداشت باید هرکس گلیم خود را از آب بیرون بکشد. بحران سرمایه داری که ریشه در گرایش های نئولیبرال دارد، بدین ترتیب تبدیل دست آویزی می شود برای تحمیل بازهم  بیشتر رفرم های نئولیبرال.

اما جنون ایدئولوژیک راستگرایان اروپا در تناقض آشکار با عقل سلیم است. چنین رفرم هائی نه تنها سایه تهدید را از سر یورو دور نخواهد کرد، بلکه با قصابی رشد اقتصادی در اروپا  به  دودلی و شک در مورد توان  دولت ها در پوشش دادن به بدهی هایشان دامن می زند. چرا که نبود رونق اقتصادی به معنی کم شدن درآمد دولت است و افزایش بدهی ها. شبح مرگ یورو بر سر اروپا سایه می افکند و هرعدم توافقی بین دولت ها به آن دامن خواهد زد.

اما مردم هنوز کلام آخر را به زبان نیاورده اند. هر حادثه ای در مقابله با گرایش های نئولیبرال، و از جمله در فرانسه مبارزه با رفرم بازنشستگی، می تواند انعکاسی عمیق در سرتاسر اروپا پیدا کند. نئولیبرالیسم امروز علی رغم یورش گزمه هایش، در بدترین دوران شکست فکری و اخلاقی خود بسر می برد. (مقالات «حکومت بانک ها»، «آیا به راستی باید پول واحد اروپا را از نابودی رهانید»، «چگونه اروپائی می تواند بازار ها را درهم  شکند» و «در بروکسل لابی ها « ضامن دموکراسی» هستند»... را در همین ارتباط و در این شماره لوموند دیپلماتیک می خوانید.

 

در عرصه بین المللی نیز جهان پسا امریکائی هرچه بیشتر شکل می گیرد. دنیائی بسیار شگرف بوجود می آید که درآن بازیگران گاه هم رقیب و هم متحد یگدیگرند:«این چنین است که چین و روسیه – هردو عضو BRIC و سازمان همکاری شانگهای – به گفتمان ضد تروریستی واشنگتن می پیوندند... و آنهم با حفظ ارتباطاتشان با ایران. پکن در همان حال که  با خرید اوراق قرضه خزانه فدرال، تضمین کننده دلار است، هم امکان پیدایش یک پول آسیائی  را مطرح می کند و هم  بر ثابت ماندن قیمت یوان در مقابل دلار تاکید دارد. برزیل روابط دیپلماتیک خوبی هم با واشنگتن دارد و هم با هاوانا، و درضمن از برنامه اتمی غیر نظامی ایران نیز دفاع می کند. هوگو چاوز که در کشور خود بنام لائیسیته با سلسله مراتب کلیسای کاتولیک مبارزه می کند در کنار رژیم تئوکراتیک آقای احمدی نژاد قرار می گیرد. مورالس بولیویائی  که دوست نزدیک لویزایناسو لولا داسیلوا است از نقش گروه بیست انتقاد می کند که در آن برزیل به دنبال بازی خویش است.» (مقالات «قطعات پراکنده جورچین  جغرافیای سیاسی» و «کلاف سیاسی سردرگم در کشور آفتاب تابان» نیز در همین ارتباط است که دراین شماره می خوانید).

 

اما از حوالی سال ۲۰۰۷ ، جهان مرحله ای تاریخی را پشت سر می گذارد:«بیش از نیمی از جمعیت جهان در حال حاضر در شهر ها به سر می برند. از شهرک های ۴ قرن پیش از میلاد مسیح در بین النهرین تا ابر شهرهای دهها میلیونی کنونی، روند شهرنشینی با حرکتی ناپیوسته به پیش رفته است. البته این روند همواره با تقسیم کار و شکل گیری طبقات و همچنین تمرکز قدرت و دانش پیوندی عمیق داشته است» ( مقاله «پایتخت های سرمایه»).

 

 

در آستانه ماه ژوئن، یورش ارتش اسرائیل به یک ناوگان حامل کمک های بشردوستانه به غزه جهان را شگفت زده کرد. مصونیت حقوقی و بین المللی اسرائیل که متحدین غربی این کشور تاکنون ضامن آن بوده اند نه تنها منطقه خاورمیانه را به یک انبار باروت تبدیل کرده، بلکه منشا رشد جریان های خشن اسلام گرا شده است. جریان هائی که علی رغم قدرت شان هرچه بیشتر در رقابت با یکدیگر قرار می گیرند( مقالات«اسرائیل: مصونیت تا کی ؟»، «سلفیست ها برضد اخوان المسلمین» و «گنگی واژه ها » در این شماره).

 

ماه ژوئن در عین حال شاهد برگزاری کنفرانس بررسی قرارداد منع گسترش سلاحهای هسته ای  در واشنگتن بود.

اگرچه ایالات متحده، یورش خود را برای تحمیل مجازات های تازه علیه ایران ادامه می دهد و آنرا شرطی برای نجات این قرارداد میداند، اما این قرارداد با وجود کمبود هایش، سپر محافظتی قانونی و اخلاقی برای صلح جهانی است.(مقاله « سپری محافظتی در موقعیتی خطرناک»).

 

ژوزه ساراماگو نیر ما را در ماه ژوئن ترک کرد.... او در هشتاد و هفت سالگی درمحل سکونت اش در جزیره لانزاروت از جزایر قناری( که از سال ٩٢ در آنجا زندگی می کرد)، در گذشت. از بیماری «ساراماگو» اطلاع داشتیم؛ او درچند سال اخیر، به علت مشکلات تنفسی، چندین بار در بیمارستان بستری شده بود، ولی خبرمرگش برای همه کسانی که این نویسنده محبوب را در زمستان گذشته در لیسبون، آرام و استوار، در حال امضا کردن آخرین کتاب بحث برانگیزش،   «هابیل » دیده بودند، بسیار تکان دهنده بود.( مقاله « ژوزه ساراماگو، نویسنده بدون مرز»).

 

 

 

 

 

 
 
اشتراک در فیس بوک