امروز جمعه است. ما عملا در یک خانه زمین
گیر شده ایم. ما برای آنکه به مرکز شهر نزدیک باشیم، یک اتاق
در این خانه اجاره کردیم و حالا از آن نمی توانیم بیرون برویم.
منطقه در محاصره است و امکان رسیدن به مرکز درگیری نیز وجود
ندارد. ارتش و نیروهای امنیتی به هر طرف تیراندازی می کنند.
برایشان مهم نیست که خبرنگار باشی و یا توریست. نسبت به خارجی
ها و بویژه آسیائی ها خیلی حساس اند. نمی دانیم که اگر بدانند
ما ایرانی هستیم چه برخوردی خواهند داشت. لابد فکر می کنند ما
از طرف جنبش سبز ایران آمده ایم و به جنبش سرخ پیوسته ایم.
ضمنا منطقه را هم نمی شناسیم و صاحبخانه نیز حاضر نیست همراه
ما به خیابان بیاید. خودش می رود اما با ما نمی رود.
تیراندازی های کور که معلوم نیست از کدام
سمت شلیک می شود می تواند نبش هر خیابانی ما را هم نقش زمین
کند. فیلم هائی که تلویزیون ها نشان میدهند همه مربوط به پیش
از درگیری های شدید روزهای اخیر است. کسی از منطقه مرکزی دراین
روزها نه خبر دارد و نه عکس و فیلم. فیلم ها و عکس ها را بعضی
خبرنگاران توانسته اند بگیرند. اما آنها از قبل داخل منطقه
بوده اند و اکنون نمی توانند از آنجا خارج شوند و اغلب به کمک
مردم محله بعضی عکس ها و فیلم ها را به خارج از منطقه می
رسانند. روزها بشدت گرم است و نمی شود تكان خورد. شب ها هم
حكومت نظامی است. ما در پی فرصت برای خروج از تایلند هستیم.
البته در تلاش هم هستیم تا بلکه بتوانیم با رهبران احزاب چپ
تماس برقرار کنیم. |