ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

12 خرداد  1389

infos@peiknet.com

 
 
 

یوسفی اشکوری: پیامی از این روشن تر؟

یک نفر از بیت امام

با حاکمیت کنونی موافق نیست!

 
 
 
 
 

حسن یوسفی اشکوری، نماینده مجلس اول جمهوری اسلامی است. پس از بازگشت از کنفرانس برلین بازداشت و محاکمه و زندانی و خلع لباس شد. در آستانه سالگرد کودتای 22 خرداد مصاحبه مشروحی با رادیو زمانه کرده که خلاصه ای از آن را در ادامه می خوانید:

 

تصور من این است که در یکسال کذشته، جنبش بدون رهبری نبوده است. همین آقای موسوی و کروبی، در یک سطحی آقای خاتمی، حتی در سطح دورتری آقای هاشمی و خیلی از نیروهای دیگری که ظاهراً عنوان رهبر ندارند، اما نقش تعیین‌کننده‌ای، در تعیین سمت و سوی این جنبش و مقاومت مردم داشته‌اند. از بیت خود ایت‌الله خمینی گرفته تا افراد دیگر. این در داخل ایران بسیار مهم است و برای مردم ایران پیام روشنی دارد که چگونه است که بعد از 31 سال از عمر جمهوری اسلامی، از بیت بنیانگذار جمهوری اسلامی، حتی یک نفر پیدا نمی‌شود که با جنبش سبز همراهی و همدلی نداشته و در برابر دولت فعلی، حداقل موضع انتقادی نداشته باشد.

همین‌طور بسیاری از روحانیون عالی‌مقام و بسیاری از شخصیت‌های روحانی و غیرروحانی صدر انقلاب، مانند خانواده‌های بهشتی، مطهری، روحانیونی مثل آیت‌الله صانعی، مرحوم آیت‌الله منتظری، آیت‌الله طاهری اصفهانی، آیت‌الله دستغیب شیرازی و ... تمام رجال عصر انقلاب امروز به‌نوعی در سطوح مختلف حامی جنبش سبز هستند. این جنبش امروز به نوعی، حداقل در داخل ایران، تحت رهبری این‌ها است. این‌ها به مردم الهام و امید می‌دهند و این حرکت را تقویت می‌کنند. اما به‌نظر می‌رسد تا این حد کافی نیست. در هر مرحله‌ای رهبری باید برنامه و منشور داشته باشد و سمت و سوی خود را کم ‌و بیش برای مردم مشخص کند. مثلاً در ۲۲ خرداد چه‌کار باید کنیم؟ مردم آن ماه‌های اول کاملاً خودجوش به خیابان می‌ریختند. حرکت خودجوش مردم بود که موسوی و کروبی را به صحنه آورد. وگرنه اگر مردم مقاومت نکرده بودند آن‌ها هم نمی‌آمدند.

امروز این رهبران باید بنشینند و فکری کنند. هم به لحاظ منشور که چه هدفی را تعقیب می‌کنند- چرا که کلی گویی دیگر مفید نیست- و هم به لحاظ استراتژیک و عملی در مقاطع مختلف برنامه داشته باشند و به مردم بگویند که مثلاً به خیابان بیایید یا نیایید، فلان کار را انجام بدهید یا ندهید. در داخل کشور و به تبع آن در خارج از کشور، در مجموع آمادگی برای پیروی از این برنامه‌ها وجود دارد.

معتقدم این جنبش سبز که امروز درست شده است دیگر جنبش ایدئولوژیک مذهبی اسلامی به سبک دوران انقلاب نیست. هرچند فضای عمومی جامعه‌ی ایران مذهبی است. هرچند فضای عمومی، حتی همین جنبش سبز، به‌خصوص با اعتبار رهبران‌شان هنوز مذهبی است. ولی مذهبی بودن ربطی به مسئله‌ی حکومت مذهبی ندارد. حتی اگر رهبران فعلی نیز صحبت از نوعی حکومت مذهبی یا اسلامی بکنند، این در مسیر خودش باید به‌جایی برسد که ما حکومتی دموکراتیک داشته باشیم که مجری حقوق بشر باشد. این نیز جز با حکومت کاملاً عرفی ممکن نمی‌شود.

آن‌چه که ناقض حقوق بشر و دموکراسی است این است که فرد یا گروهی برای خودش حق ویژه در حکومت، دولت، سیاست و احزاب یا در استفاده از منزلت‌ها و امکانات ملی و مردمی قائل باشد.

تجربه نشان داده است که تحولات اجتماعی پیش‌بینی ناپذیرند و به عبارت دیگر خواب‌گردانه حرکت می‌کنند. همان‌گونه که ما اگر الان که با هم صحبت می‌کنیم به یک‌سال قبل برگردیم، به‌هیچ‌وجه برای کسی قابل تصور نبود که در انتخابات چه اتفاقی می‌افتد و بعد از آن چه اتفاقی می‌افتد. برای هیچ‌کس قابل پیش‌بینی نبود.

الان نیز ما نمی‌توانیم برای آینده دقیقا پیش‌بینی کنیم چه اتفاقی می‌افتد. ولی می‌شود حدس زد این جنبش مدنی مسالمت‌جو، فعلاً آگاهانه بنا را بر این دارد که به خشونت متوسل نشود. زیرا امروز جنبش، مدنی است، اجتماعی است و نه لزوماً جنبشی سیاسی و انقلابی، جنبش، مساوا‌ت‌طلب، حقوق بشری و دموکراسی‌خواهی است. لازمه‌ی این حرکتی‌ مسالمت‌جویانه و مدام است.

به نظر من این نسل از خشونت خسته‌ است. چه خشونتی که حکومت در طول این سی‌سال عمل کرده است، چه خشونتی که بخشی از گروه‌های اپوزیسیون در جامعه اعمال کرده‌اند. به علاوه این نسل، چه از دوران بچه‌گی و نوجوانی‌اش، هشت سال جنگ را تحمل کرده است. ما به یاد داریم در دهه‌ی ۶۰، در دوران جنگ، روزی ده‌ها و صد‌ها جنازه هم‌زمان در تهران، اصفهان، شیراز، مشهد تشییع می‌شد. این نسل همه‌ی این‌ها را به یاد دارد و خسته است به همین دلیل دیگر نمی‌خواهد به خشونت برگردد. به همین دلیل در طول این یک سال علی‌رغم همه‌ی فشارها و آسیب‌هایی که این نسل دیده است و همه‌ی بی‌رحمی‌هایی که در زندان و بیرون از زندان در کوچه و خیابان و دانشگاه تحمل کرده است ولی تا کنون شکیبایی نشان داده است که به نظر من اگر در دوران قبل از انقلاب چنین خشونت‌هایی بود و اعمال می‌شد چه بسا از این سمت مبارزه‌ی مسلحانه‌‌ی عظیم و گسترده‌ای علیه شاه داشتیم.

اما امروز ما شاهد آن نیستیم. این خیلی جای امیدواری است. البته گفتم قابل پیش‌بینی نیست و به عملکرد حکومت برمی‌گردد ولی عقلاً و عملاً نمی‌توان یقین کرد که هیچ‌گاه به خشونت کشیده نشود. هم باید تلاش کرد و هم باید آرزو کرد که کار به آن‌جا نرسد.

 

 

 
 
اشتراک در فیس بوک