آیت الله حائری شیرازی در نماز جمعه گذشته – 21 خرداد- تهران
از درویشی و بی ادعائی علی خامنه ای داد سخن داد. او حتی گفت
که ایشان- خامه ای- سالها پیش که رئیس جمهوری کم اختیار بود به
وی گفته که بعد از ریاست جمهوری حاضراست پیشنماز یک پاسگاه
ژاندارمری شود.
چرا ژاندارمری و چرا باز نگردد به مجلس؟ لابد به این دلیل که
ژندارم ها تفنگ دارند و قدرت در تفنگ است!
آن بی اعتنائی به مقام که در واقع گله از دوران ریاست جمهوری
بود ریشه هائی داشت. خامنه ای رئیس جمهوری کم اختیار – مطابق
قانون اساسی- بود و به همین دلیل چشم دیدن نخست وزیر پر
اختیار- باز هم مطابق قانون اساسی- و مورد حمایت آقای خمینی
"میرحسین موسوی" را نداشت. آن نخست وزیر اجازه نمی داد ایشان-
خامنه ای- دسته بندی نظامی برای خودش درست کند و قانون اساسی
را دور بزند.
درهفته های اول اشغال سفارت امریکا توسط دانشجویان خط امام که
اکثریت آنها یا در جبهه های جنگ کشته شدند و یا اکنون در زندان
کودتای 22 خرداداند، نمایندگان روسای جمهور، نمایندگان
واتیکان، نماینده دانشگاه الازهر و... به تهران آمده و می
خواستند برای آزادی کارکنان سفارت پادرمیانی کنند. در یکی از
این دیدارها که تلویزیون هنوز سیما نشده جمهوری اسلامی آن را
مستقیما پخش کرد نماینده مفتی اعظم الازهر با آیت الله خمینی
دیدار کرد و پس از تسلیم پیام مفتی الازهر خواست او برای آزادی
کارکنان سفارت امریکا را مطرح کرد. آیت الله خمینی پاسخ کوتاه
خود را با این جمله آغاز کرد: «مفتی، مفت حرف می زند، اما مفتی
حرف نمی زند!"»
این جمله را باید آب طلا گرفت و بالای سر بیت رهبری، بالای
تریبون نماز جمعه تهران و مشهد و.. نصب کرد، که اگر نصب شود،
معلوم می شود امثال حائری شیرازی مفتی حرف نمی زنند.
شرحی از زندگی پیش و پس از جمهوری اسلامی ایشان که یکی از
خوانندگان پیک نت به نقل از وبسایت "عبدالله شهباری" برای ما
فرستاده را بخوانید:
خاندان حائری شیرازی
محیالدین حائری شیرازی از خاندانهای روحانی قدیمی و شناخته
شده فارس، مانند دستغیب و محلاتی و فالی و آیتاللهی و غیره،
نیست. پدر وی، شیخ عبدالحسین حائری، روحانی گمنامی در شیراز
بود. پدر شیخ عبدالحسین فردی است بهنام محمدطاهر که گویا در
کربلا زندگی میکرد. محمدطاهر به شیراز مهاجرت کرد و از یکی از
خاندانهای تاجر شیراز، موسوم به نمازی، زن گرفت. خانواده فوق
در دوران رضا شاه نام خانوادگی «حائری» را برگزید. (گفتگوی
آیتالله محیالدین حائری شیرازی با کیهان فرهنگی، سال بیستم،
شماره 207، دی 1382، ص 6)
نام دیگر کربلا، یا مکان مرقد امام حسین (ع)، «حائر» است. نام
«حائر» از حیره، شهر باستانی کلدانی، منشاء گرفته که در همین
مکان واقع بود. کسانی که در کربلا متوطن بودند گاه نام
خانوادگی حائری را برمیگزیدند مانند آیتالله شیخ عبدالکریم
حائری یزدی. آیتالله حائری یزدی در روستای مهرگرد، واقع در
میبد یزد، به دنیا آمد و پس از تحصیل در اردکان و یزد در هیجده
سالگی به عتبات رفت و مدتی در کربلا و سپس سامرا ادامه تحصیل
داد.
شیخ محیالدین حائری شیرازی اندکی پس از شهادت آیتالله سید
عبدالحسین دستغیب (20 آذر 1360)، از 10 دی 1360 تا اوائل بهمن
1387، حدود بیست و هفت سال، ابتدا امام جمعه شیراز و پس از
شهادت آیتالله ربانی شیرازی (17 اسفند 1360) نماینده ولی فقیه
در فارس نیز شد. او در این دوره طولانی اقتدار فراوان کسب کرد
و شبکهای خانوادگی از مدیران را در فارس پایهگذاری نمود.
حائری شیرازی به تأسیس حوزه علمیه و پرورش طلاب و نخبگان اقدام
نکرد و بیشتر اوقات خود را مصروف به طرح «فلاحت در فراغت»
نمود. مؤسسه فوق و شرکتهای اقماری آن بخش عمده اراضی مرغوب
دولتی و حتی خصوصی و مراتع عشایر را در اطراف شیراز به قطعات
کوچک تفکیک کرده و فروختند.
مکانی که خانه حائری شیرازی در آن واقع بود. قلب محله
کلیمیهای شیراز. از کوچهها و خانههای قدیمی چیزی بر جای
نمانده.
انجمن مبارزه با بهائیت (حجتیه)
میخواست برای نوجوانان و جوانان، بدون ذکر نام این انجمن،
جلسهای راهاندازی کند. مسجد متروکه شمشیرگرها را، که مجاور
خانه علیمحمد باب، بنیانگذار فرقه بابی، در محله شمشیرگرها
بود، برگزیدند. این مکان در اصل مسجد نبود. در گذشته خانه یک
یهودی بود که ابتدا بابیها، برای تردد مخفیانه به خانه باب،
خریدند و سپس مسلمانان آن را به مسجد تبدیل کردند.
حائری در بازجوییهای ساواک روحیهای
به شدت
ضعیف نشان داد.
آنگونه
که
چهرههای
سرشناس دستگیرشدگان
میگویند،
در بازجویی هر چه
میدانست
گفت و اعترافاتش به شکنجه شدید برخی از
بازداشتشدگان
انجامید.
تسلط حائری بر زبان عبری و فقه یهود است. چهارشنبه 11 دی 1387/
31 دسامبر 2008 حجتالاسلام و المسلمین سید معزالدین
حسینیالهاشمی، برادر همسر حائری شیرازی، در برنامه «سالکان
نور»، که از شبکه سه تلویزیون ایران پخش میشود، گفت: «علمای
علم یهود هر وقت گیر میکردند در تورات و ترجمه تورات و لغات
عبری به ایشان مراجعه میکردند که مواردیاش ثبت شده است.»
علی ایزدی، که معلوم نیست چرا حائری در حوالی نیمه دهه 1340
مدتها در مزرعه او کار میکرد، فراماسون بود. در گزارشهای
ساواک فارس به تهران، از 6 اسفند 1349 تا خرداد 1357، از علی
ایزدی، در کنار کسانی چون مهندس میرعزیز ملجأیی (رئیس اطاق
بازرگانی شیراز و رئیس کارخانههای قند کوار و مرودشت و فسا)
و دکتر ازلی (رئیس بیمارستان میسیونرهای انگلیسی معروف به
«بیمارستان مرسلین»)، و علیاکبر خلیلی و دکتر ذبیح قربان و
دکتر فرهنگ مهر و کامبیز قربان و پرویز قوامی و حبیبالله
قوامی و دیگران، به عنوان شرکتکنندگان در جلسات لژ شیراز یاد
شده. |