یکسال قبل در چنین روزهایی ، احمدی نژاد با
سرمستی از همراهی رأس
حکومت، مخـــــــالفان خود را « خس
وخاشاک » نامید و ادعا کرد که تعداد
معترضان انتخاباتی حتی به اندازه تعداد رأی دهندگان در یک
صندوق
انتخاباتی نیستند!
احمدی نژاد به خوبی می دانست دروغ می گوید؛
همانطور که از دروغ بودن بسیاری از
ادعاها وآماردهی های خود در چهار سال
اول ریاست باخبر بود. او آنقدر به
حمایت یکپارچه حاکمیت از خویش اعتماد
داشت که نه تنها از مرگ
مظلومانه چند جوان در زندان کهریزک ابراز تأسف نکرد
بلکه متهم اصلی آن جنایات(مرتضوی)
را با ارتقاء مقام، به دفتر خود برد. یک سال پس از آن سر مستی
ها، احمدی نژاد امروز درشرایطی بسیار
نامطلوب در میان حامیان اولیه کودتا
قرار گرفته است. حاکمیت متزلزل ایران
که برای تعویقِ «سقوط محتوم» به
دنبال قربانیانی می گردد؛ ظاهرا این
بار «احمدی نژاد» را برگزیده است
. رهبر جمهوری اسلامی نه تنها دیگر
از رأی ۲۵میلیونی
رئیس
دولت کودتا سخن نمی گوید، بلکه راه را برای
زیردستان خود باز گذاشته است تا
هر یک به طریقی احمدی نژاد را تحقیر
کنند. کار رئیس مستأصل دولت اکنون
به جایی رسیده که «مجلس بی اراده و
فربانبر» در برابر او می ایستد.
او (رهبر) که به خوبی از تنفر عمومی نسبت
به احمدی نژاد آگاه است وانزجار علمای
مستقل و اغلب مراجع تقلید از احمدی
نژاد را درک کرده، اکنون برای کاهش
«انزوای
درونی کودتاگران » به فکر چاره افتاده و به مراجع تقلید
اطمینان می
دهد که در دعوای فعلی کشور، احمدی نژاد هیچ
کاره است وطرف دعوای سران
جنبش سبز، اصل نظام است نه رئیس
دولت کودتا. شریعتمداری با این تحلیل ، در
واقع به دنبال جداسازی سرنوشت رهبری
از «احمدی نژادِ منفور » است تا شاید
بتواند کارناموفق رهبری در جلب
حمایت روحانیون سنتی برای برخورد با سران
جنبش سبز را به نتیجه برساند .
البته تشخیص بیت رهبری وسخنگوی هتاک آن ـ
حسین شریعتمداری ـ کاملا درست بوده
است زیرا دریک سال گذشته ، اکثر شخصیت
های مستقل وبسیاری از اصولگرایان ،
با هر اقدامی که موجب تقویت مواضع احمدی
نژاد شود مخالفت کرده اند که هر نوع
برخورد رسمی حکومت با موسوی وکروبی
نیز از این قاعده مستثنی نیست.
برای کودتاگرانِ
درمانده ، راهی جز قربانی کردن مرحله ای احمدی نژاد
باقی نمانده است واکنون با تشدید
انزوای رهبر وحامــــــیان سنتی او ، می
توان تسریع روند قربانی شدن احمدی
نژاد را مشاهده کرد . احمدی نژاد با اطمینان به داشتن برخی برگ
های برنده، هر
روز وقیح تر از دیروز سهم مستقل خود از
حاکمیت کودتایی را طلب می کند وحذف
قانونی او چندان آسان به نظر نمی
رسد. از سوی دیگر برای حامیان رهبری هم
راهی باقی نمانده است جز آن که
با حذف احمدی نژاد، بخشی از هزینه های تحمیل
شده به رأس نظام به خاطر
انتساب رئیس دولت کودتا به رهبری را کاهش دهند.
نگارنده بر این
باور است که در این جنگ جدید ، حامیان رهبری هر کاری که
لازم باشد انجام خواهند داد .
(این
مطلب از سایت آفتاب برگرفته و خلاصه شده است) |