در روزهای ایران و
امریکا، هر یک با ادبیات خود رجز جنگ می خوانند.
سناتور لیبرمن گفته
است که در صورت شکست تلاشهای دیپلماتیک، آمریکا باید بیدرنگ
سیاست حمله نظامی علیه تأسیسات اتمی ایران را در پیش بگیرد.
این یک باید تاریخی است.
ابراهیم جباری
فرمانده سپاه علیبن ابی طالب همزمان با انتشار سخنان لیبرمن
به اسرائیل هشدار میدهد که موشکهای جمهوری اسلامی ستون فقرات
اسرائیل را در هم میکوبد. رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری
اسلامی و همچنین وزیر دفاع و جانشین خامنهای در سپاه در یکی
دو هفته اخیر تهدیدهای مشابهی را مطرح کرده اند.
بهزاد سلطانی روز
۱۳
آوریل در سخنرانی در دانشگاه کاشان گفت “از ماه آینده با عضویت
ایران در باشگاه هستهای دنیا، دیگر هیچ کشوری فکر حمله نظامی
به ایران را در ذهن نمی پردازد “
رئیس ستاد کل
نیروهای مسلح روسیه می گوید از وجود طرحهاییبرای حمله
احتمالی به ایران از سوی ایالت متحده و اسرائیل آگاه است، اما
چنین حملاتی پیامدهای فاجعه بار منطقهای و بین المللی بدنبال
خواهد داشت.
بنیامین نتانیاهو
نخست وزیر اسرائیل با بیان اینکه ایران در مسیر ساخت جنگ افزار
هستهای حرکت میکند و قصد نابود کردن اسرائیل را دارد در
مراسم بزرگداشت قربانیان هولوکاست اقدامات بین المللی را در
قبال برنامه هستهای ایران بیش از حد ملایم و ناکافی خواند. در
همین مراسم شیمون پرز رئیس جمهور اسرائیل با اشاره به برنامه
هستهای ایران از جهانیان خواست که با آنچه وی تهدید به نسل
کشیخواند مقابله کنند.
سناتور مک کین
کاندیدای ریاست جمهوری و رقیب اوباما نیز گفت که ایالات متحده
در حالیاز جنگ با ایران روی خود را بر می گرداند که تهران بیش
از هر زمان دیگری به دستیابی به سلاح هستهای نزدیکتر شده است.
اگر آمریکا شهامت بیشتری از خود نشان ندهد ایران به بمب اتمی
دست خواهد یافت. آمریکا تفنگ مسلحی را بسوی ایران نشان گرفته،
اما جرات چکاندن ماشه را ندارد.
این رجز خوانی های
جنگی را از دو جهت میتوان ارزیابی کرد:
1- در خوشبینانهترین
حالت این گفتار جنگی است زرگری که هم در ایران و هم در ایالت
متحده برای مصارف داخلی سرگرم آن هستند و هر کدام از طرفین
تلاش دارد که با بزرگ نشان دادن خطر، طرف مقابل مشکلات داخلی
را پشت پرده این جنگ پنهان یا کمرنگ کنند.
2- ارزیابی بدبینانه
میتواند به این تحلیل منتهیشود که حاکمیت جمهوری اسلامی برای
سرکوب جنبش اعتراضی و تثبیت خود تصمیم دارد ایران را درگیر
جنگی هولناک کند و از طرف دیگر سرمایه داری جهانیکه از غلبه
بر بحران اقتصادی که دامنگیرش شده نا امید شده، برای حل این
بحران به دنبال راه انداختن جنگی دیگر در منطقه خاورمیانه است.
با هر دیدگاهی به این
رجز خوانی جنگی نگاه شود و نتیجه این رجزخوانی به هر سمتی که
برود، همانگونه که از هماکنون پیداست در صورت تداوم آن، در
دراز مدت این مردم ایران و جنبش آزادیخواهی آنان است که ضربات
را باید تحمل کند و قربانی بدهد.
|