ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

13اردیبهشت 1389

infos@peiknet.com

 
 
  زندانیان سبز شهرستانی
در اسارت نوچه های احمدی نژاد و خامنه ای
 
 
 
 

من یک سبز گمنام هستم که تازه از زندان شهر... آزاد شده ام . نا گفته روشن است که چرا خودم را کامل معرفی نمی کنم، اما هرچه را می نویسم مشاهدات خودم است و به آن باور کنید.

امید .پ . اردیبهشت 89

 

یک سال گذشت. روزهای سپری شده برای خانواده های زندانیان سیاسی لبریز از رنج و نگرانی است. آن هایی که حکم گرفتند تکلیف شان روشن شد و نگرانی های بستگانشان کمتر. اما هنوز بسیاری از بازداشت شدگان بی سرانجام و در گمنامی و بی خبری کامل در انفرادی های سراسر کشور مانده اند. گمنامانی که هر کدام در شهر و روستای خود نامی هستند. عده ای از آنها را با انگ های دیگری مثل توهین و یا حتی درگیری و دعوا بازداشت کرده و تا جایی که توانسته اند اتهام های دیگر رابه آن ها  چسبانده اند. از این عده از بازداشت شدگان برای تمرین به بازجویان تازه کار سپرده اند! این دسته از بازجویان که پس از تحولات اخیر در وزارت اطلاعات از سپاه  پاسداران به وزارت اطلاعات منتقل شده اند و یا در همان اطلاعات سپاه به کار گرفته شده اند، نه آموزشی دیده اند و نه از فن و روش بازجویی آگاه هستند. بسیاری از این بازجوها از نظر سواد و اطلاعات عمومی در سطح بسیار پایینی قرار دارند. دارای تعصبات کور در رابطه با ولی فقیه و حتی احمدی نژاد هستند و به زندانی می گویند این دو برای ما خدا هستند! به آن ها گفته شده که بازداشت شدگان بی دین بوده و به رهبر و احمدی نژاد توهین کرده اند و یا قصد براندازی ولایت فقیه  راداشته اند. قسم و آیه های زندانی نیز در این میان هرگز نتوانسته اندکی آنان را  آگاه و یا حتی نرم کند. چون کوهی از سنگ و خشم و عصبیتِ کور در برابر زندانی می ایستند و تا آنچه را که می خواهند از زبان زندانی بیرون نکشند کوتاه نمی آیند و باصطلاح تا زمانی که زندانی را نشکنند آرام نمی گیرند و این را یک موفقیت در کار خود و آینده خود می دانند. مهدی کروبی در گفتگوی اخیر خود با اشپیگل گفته بود که بازجویان دوره ی استبداد  پهلوی  فنی بودند. بی شک بازجویانی که در موساد و سیا آموزش دیده اند با بازجویانی که بدون آموزش و صرفا با ترازوی ارادت به ولایت فقیه انتخاب می شوند فرق می کنند. هر چند هر دوشان برای به حرف در آوردن زندانی  از هر وسیله ای استفاده می کنند! در شهرهای کوچک که اکثر مردم همدیگر را می شناسند، با استفاده از روش های غیر اخلاقی و خارج از عرف و شرع، سعی می کنند او و خانواده اش را در محل زندگی بی آبرو کنند. این عمل با استفاده از دسترسی داشتن به اطلاعات خصوصیِ بازداشت شده انجام می شود. به گونه ای که پس از آزاد شدن توان ادامه ی زندگی در آن شهر را نداشته باشد. این موضوع تا اندازه ای حاد بوده که گاه شاهد خودکشی ِ فرد بازداشت شده، پس از آزادی و یا خودکشی عضوی از خانواده اش هستیم. در اقدام دیگر باز جویان زندانی را متهم به جرم دیگری می کنند. مانند همراه داشتن فیلم مستهجن، درگیری با مامور خیالی، مزاحمت برای نوامیس مردم و حتی دزدی! اتهام هایی که هرچند متهم زیر بارش نرود، اما شایع شدنش در شهرهای کوچک مثل صدور حکم  اعدام برای اوست!

زندانیان گمنام زندان های دیگر شهرهای کوچک و بزرگ کشور در بی نامی و تنهایی کامل و بدون داشتن وکیل در برابرچنین باز جویانی شکننده و بی دفاع  هستند. هر چند بازداشت شدگان در تهران هم داشتن یا نداشتن وکیل برایشان خیلی تفاوت نکرده است و تنها تن دادن به خواسته های بازجویان  است که مقدار زندان و حکم های محکومیتی را کم و زیاد می کند. 

به هر حال به نظر می رسد جز همان ایجاد یک مرکز عمومی برای شناسایی و معرفی این گروه از سبزهای باز داشت شده در سراسر کشور، نمی توان کار دیگری انجام داد. یادآوری  دم به دم این موضوع  و جلوگیری از فراموش شدن آنها که بدنه جنبش سبز اند را یک وظیفه بدانیم. این بدنه در شهرها و شهرستان ها هم نخبگان و برگزیدگان رشته های گوناگون با  گروه های سنی مختلف را دارد.

این را فراموش نکنیم که همه آنانی که باز داشت شده اند بدون استثنا بیکار شده و هیچ منبع درآمد دیگری برای تامین زندگی خود ندارند. حتی پس از آزادی نیز اجازه ی ادامه ی کار را در گذشته داشته اند به آن ها نمی دهند . با این همه، باور کنید، من بودم و دیدم که  بسیاری از آنان سر خم نکردند و بر سر مواضع سبز خود باقی ماندند.

 
 
اشتراک در فیس بوک