درتازه ترین اقدام
رژیم کودتا، 5 تن اززندانیان سیاسی (که چهارتن از آنها کرد
بودند) به جوخه های اعدام سپرده شدند. زندانیانی که مدت ها تحت
فشارهای شدید برای اعترافات مورد نظر حکومت قرارداشتند. آنها
را درمحاکمه های فرمایشی، غیرعلنی و چند دقیقه ای، بدون اطلاع
وکلایشان و بدون رعایت کوچکترین موازین مربوط حقوق بشرمحکوم به
مرگ کردند. بی شک داشتن روحیه رزمنده، شعله ای سرکش و
امیدآفرین هم چون فرزادکمانگرچیزی نبود که رژیم به سادگی ازآن
بگذرد. درواقع تیرباران این معلم شجاع ورزمنده بهمراه 4 تن
دیگر، یک روزپس از سپری شدن هفته اعتراضات معلمان صورت گرفت که
خواست آزادی فوری وبی قید وشرط فرزاد کمانکر ودیگرمعلمان
زندانی ازجمله مطالبات آنها بود،هم چنان که آزادی وی
وسایرزندانیان سیاسی دربیانیه تشکل های کارگری درآستانه ماه
وی درکناردرخواست لغوحکم اعدام بطورکلی نیزدرخواست شده بود.
نحوه بازجوئی و محاکمه غیرعلنی وپشت درهای بسته و بدون اطلاع
وکلاء نشان میدهد که رژیم نه فقط درادعاهای ساختگی خود دست پری
نداشته، بلکه با اعدام این قربانیان انتقال پیام خاص واهداف
سیاسی معینی به جامعه را دنبال می کرده است: رساندن این پیام
به آحاد مردم مبارز و به جان آمده که بدانند هزینه های مبارزه
علیه هیولای بی شاخ و دم استبداد تا چه اندازه سنگین است. بی
شک درپرداخت این بهاء مردم مناطقی که با ستم ملی و اجحاف
مضاعفی روبروهستند، مثل همیشه دیوارشان کوتاه تربود و رژیم
برای پهن کردن فرش خشونت واعدام، ازآن سود جست. اما مخاطب این
جنایت دولتی فراگیرتراست و همه آزادیخواهان را دربرمی گیرد.
هم چنین با قراردادن یک زن درلیست اعدامی ها رژیم با توجه به
نقش گسترده زنان دراعتراضات سراسری خواسته است این پیام را نیز
بدهد که تنها دراعمال سرکوب و خشونت تفاوتی بین زن و مرد قائل
نیست و گویا دراین عرصه به برابری آنها باور دارد! بطوراخص با
توجه به معلم بودن فرزاد کمانگر و حمایت معلمان و کارگران از
وی و هم چنین حمایت های جهانی درطی چندسال اخیر برای آزادی وی،
این پیام را برای مرعوب ساختن مبارزین و بی حاصل انگاشتن
مبارزاتشان به آنها ارسال کرده است. بنابراین بکارانداختن
گردونه مرگ و مبادرت به اعدام های سیاسی، قبل ازهرچیز برای
تحت تأثیرقراردادن مبارزات آزادی خواهانه جنبش ضداستبدادی،
مبارزات کارگران و معلمان و زنان و دانشجویان و... علیه
استبداد و جنایتکاران حاکم است. و نشان میدهد که درغیاب پایگاه
اجتماعی، ایجاد رعب از طریق توسل به مرگ و اعدام تنها ابزار
باقی مانده رژیم برای بقاء خوداست. ابزاری که جز روسیاهی و یدک
کشیدن رتبه نخست جهانی دراعمال خشونت و اعدام را نصیب وی نمی
کند. ابزاری که درجهان کنونی هرچه بیشتر بکارگرفته شود بهمان
اندازه کندترمی شود. هدف خواباندن شور مبارزه و مقاومت است.
بنابراین هدف ضد پیام ها ازسوی جنبش نیزمتقابلا چیزی جزخنثی
کردن این اهرم و افزایش هزینه ارتکاب این جنایت ها برای ماشین
سرکوب نمی تواند باشد: ازطریق افزایش مقاومت و گسترش اعتراضات.
بدیهی است که رژیم وقتی احساس کند حربه اشاعه ترس کارگرافتاده
است، بیش ازپیش به استفاده از این تنها اهرم ضدبشری ترغیب
خواهد شد. برعکس با افزایش دامنه مقاومت و افزایش هزینه هائی
که باید بابت جنایت های بپردازد، بیش از پیش درکاربرد این
اهرم به تردید خواهد افتاد.
دراولین واکنش
اعتراضی، مادران وخانواده های زندانیان اعدام شده برای تجمع
مقابل زندان اوین به حرکت درآمدند. اقدامات حمایتی هرچه گسترده
تراز آنها بی شک در پژواک دادن این اعتراضات موثرخواهند بود.
در واکنش سریع و بموقع فعالین و مبارزان آزادیخواه پاریس (وهم
چنین برخی نقاط دیگر) به نمونه ای تحسین برانگیزمبادرت کرده
اند که شایسته است مورد استقبال ایرانیان سایر نقاط جهان نیز
قرارگیرد. بی شک اعتراضات گسترده مبارزان خارج کشور و بویژه
تأکید برتداوم آن نقش مهمی درپرهزینه ساختن جنایت برای جمهوری
اسلامی و مقابله با ایجاد فضای رعب وترس دارد. تلاش برای
تشدید فشارهای مجامع حقوق بشرنسبت به جنایت های رژیم و از جمله
محکوم کردن مداوم آن و درخواست گسیل سریع نمایندگان حقوق بشربه
ایران برای بازدید از زندان ها و زندانیان و تلاش برای آزادی
زندانیان سیاسی ازجمله آن هاست. عرصه های گوناگون و
بسیارزیادی برای تشدید هزینه جنایت رژیم وجود دارد. باید
آنها را یافت و بکارگرفت. |